کتاب محبوب شازده کوچولو اثری از نویسنده فرانسوی، آنتوان دوسنت اگزوپری می‌باشد که در سال 1943 منتشر شد و خیلی زود جایش را در میان علاقه مندان پیدا نمود. ماجرای رمان، حول شخصیت اصلی آن که یک پسربچه است، شکل می‌گیرد. پسر بچه‌ای که تصمیم می‌گیرد برای فراگیری حکمت و دانش به نقاط مختلفی از جهان سفر کند. نام کتاب و حتی بیانش ظاهری کودکانه دارد اما برای بزرگسالان نیز بسیار مفید است زیرا به زیبایی به آموزش و بیان مفاهیم فلسفی و اخلاقی می‌پردازد. روایت‌کننده رمان، مرد خلبانی است که به صورت اتفاقی پس از فرود آمدن در یک صحرا با پسربچه داستان آشنا می‌شود و نام شازده کوچولو را به او می‌دهد. راوی که در همان سال‌های کودکی خود به درکی از اینکه بزرگسالان در تخیل و فهم خود دارای کمبود‌هایی هستند رسیده است، داستان زندگی شازده کوچولو را از زبان خودش می‌شنود و برای خواننده بازگو می‌نماید.
پسربچه از تجربیاتش پس از آشنایی با هفت بزرگسال در هفت اخترک این چنین می‌گوید: وی در اخترک اول با پادشاهی که تنها بوده است روبرو می‌شود و درخواستی مبنی بر اینکه زیردست او گردد را پیش روی خود می‌بیند. اخترک دوم، فرصت آشنایی با مردی متکبر را برایش فراهم می‌کند که از شازده کوچولو می‌خواهد تا برایش به تملق و چاپلوسی بپردازد. اخترک سوم مکانی است برای آشنایی با فردی دائم الخمر که همواره در حال می‌خوارگی و نوشیدن است. اخترک چهارم، تاجری را در مسیرش قرار می‌دهد که تصور داشتن ستارگان را دارد و هر لحظه در حال شمردن آن‌ها می‌باشد. در اخترک پنجم، شازده کوچولو فانوس بانی را می‌بیند که فقط در حال خاموش و روشن کردن فانوسی است آنهم به فاصله یک دقیقه. در اخترک ششم، پسربچه، جغرافی دانی را ملاقات می‌کند که در اصل، ثبت‌کننده اطلاعات جغرافیایی ای که از خارجی‌ها به گوشش می‌رسید، بود و کاری غیر از این بلد نبود و سفر هفتم شازده کوچولو به سیاره زمین بود که فرصت آشنایی‌اش با یک مار دانا را برایش ایجاد می‌کند. کمی عمیق شدن در داستان، خواننده را متوجه آن می‌کند که نویسنده قصد دارد آموزه‌هایش را در دل دیدار‌های گوناگون شازده کوچولو با موجودات مختلف به مخاطب ارائه کند. درس‌هایی از قبیل مراقبت از داشته هایمان، پیگیری و اهمیت دادن به روابطی که در زندگی داریم، پنهان نکردن احساسات واقعی و پرداختن به خود قبل از قضاوت دیگران. این کتاب که تاکنون به بیش از 100 زبان زنده در دنیا ترجمه شده است، نماد‌های مختلفی را در خود جای داده است. شخص خلبان، گل سرخ، شازده کوچولو و افراد و موجودات مختلفی که در اخترک‌های گوناگون، پسربچه با آن‌ها دیدار می‌کند، سمبل آدم‌های خودپسند، وظیفه‌شناس، پول پرست، فداکار و ... هستند همچنین از مار به عنوان نمادی برای مرگ و از آب به عنوان سمبلی برای امید به زندگی استفاده شده است.
در ادامه می‌توانید نسبت به دانلود کامل کتاب شازده کوچولو به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.
آنتوان دوسنت اگزوپری (Antoine de Saint Exupery) نویسنده فرانسوی و متولد سال 1900 در فرانسه می‌باشد که تبحر خوبی در شاعری و خلبانی هم داشت و در سال 1944 در یک سانحه دلخراش، در پی سقوط هواپیما جان خود را از دست داد. کتاب شازده کوچولو یکسال قبل از درگذشتش یعنی سال 1943 به چاپ رسید و از آنجایی که در فرانسه در آن زمان، آثار او با ممنوعیت چاپ و انتشار روبرو بودند، این رمان توسط رینال و هیچکاک در آمریکا، به زبان‌های انگلیسی و فرانسوی در اختیار علاقه مندان قرار گرفت. وی که یک خلبان جنگی ماهر بود و سابقه شرکت در جنگ جهانی دوم را داشت، پس از مرگش داستان‌هایش در فرانسه اجازه چاپ یافتند.
کتاب خوان‌هایی که عمدتاً به دنبال رمان‌های کوتاه اما با درس‌های فراوان هستند، خواندن کتاب مذکور به شدت به آن‌ها پیشنهاد می‌گردد. آموزه‌هایی جهان شمول، که در صفحات این رمان در قالب اشخاص و مکالمه‌های بین آن‌ها روایت می‌گردد برای علاقه مندان به مطالعه و پند گرفتن از آن، بسیار مفید فایده خواهد بود. همچنین افرادی که ساده گویی نویسنده یک اثر، برایشان از اهمیت بالایی برخوردار است، مخاطبان اصلی اینگونه آثار می‌باشند.
کتاب شازده کوچولو که در برخی نسخه‌های چاپی 74 صفحه و در برخی دیگر 96 صفحه می‌باشد، توسط نویسنده در بخش‌بندی‌های خاصی گنجانده نشده است ولی با این حال در یک نگاه کلی و پس از مقدمه کوتاهی که خود اگزوپری برای آن نوشته، می‌توان در هفت فصل اصلی که راوی دیدار‌های پسربچه داستان با شخص خلبان و اخترک‌های گوناگون هستند مطالب را تقسیم‌بندی نمود و به مطالعه این اثر جذاب و دوست داشتنی پرداخت.
شازده کوچولو سلام کرد و گفت: شما خیلی کلاه عجیبی دارید. مرد گفت: این کلاه رو برای این دارم که به دیگران سلام بدم یعنی وقتی که همه برام دست می‌زنند و من رو تشویق می‌کنند اونو بردارم و به همه سلام بدم، اما فعلا که کسی به اینجا نیومده.
شازده کوچولو که دیگه نمی‌دونست چی بگه، برگشت و گفت: آخه آقای شاه، شما دقیقاً به چه چیزی الان تسلط دارید و پادشاهی می‌کنید؟ پادشاه هم سینه شو سپر کرد و گفت: بر همه چیز. شازده کوچولو که مونده بود چی بگه، گفت: بر همه چیز؟ و شاه یه تکونی به خودش داد و با دستش به همه سیارات و ستاره‌ها اشاره کرد و گفت: به همه دنیا دارم پادشاهی میکنم.
و دقیقاً روزی که غنچه‌اش وا شده شازده کوچولو اونجا بوده و به گل می‌گه: وای شما چقدر زیبا هستید گل هم که عشوه‌گر بوده می‌گه: بله که زیبا هستم، من و خورشید با هم دراومدیم. شازده کوچولو همانجا فهمید که این گل آنقدر‌ها هم که فکر می‌کرد، فروتن نیست.
من هم می‌دونستم که شازده کوچولو وقتی یه سؤالی رو می‌پرسه، دیگه ول کن نیست و تا جواب نشنوه، هیچ چی نمی‌گه، منم که عصبانی شده بودم و درگیر هواپیما هم بودم، برگشتم و بهش گفتم که خار‌ها به هیچ دردی نمی‌خورن، فقط گل‌ها رو کمی موذی‌تر نشون می‌دن.
و اون مثل همیشه که بسیار شیرین زبان و حاضر به جواب است، گفت: بائوباب پیش از اینکه یک درخت بزرگ در کلیسا بشه، یک درخت کوچیک بوده، منم بهش گفتم که: آره حرف تو راسته ولی خب چرا می‌خوای که این گوسفند، درخت بائوباب رو بخوره؟
ازش پرسیدم که: تو خودت مگه از یه سیاره دیگه اومدی؟ هیچی نگفت و فقط به هواپیمام نگاه کرد. سرشو تکون داد و گفت: آخه فکر نمی‌کنم با این وسیله از جای دوری اومده باشی تو مال یه جایی همین نزدیکایی.
من تا حالا توی عمرم، گوسفند نقاشی نکرده بودم ولی گشتم توی وسایلم و هر چی که توی ذهنم میومد رو براش کشیدم. راستشو بخواید من، گوسفند نکشیدم، من همون مار بوآ رو کشیدم که یه فیل خورده بود و توی شکمش، یه فیل داشت.
بدان که جز با چشم دل، نمی‌توان خوب دید آنچه اصل است از دیده پنهان است.
اگر تو عاشق گل‌هایی باشی که روی ستاره‌ها زندگی می‌کنند خیلی لذت بخشه که شب‌ها به آسمون نگاه کنی چون همه ستاره‌ها مثل شکوفه‌های یک گل سرخ هستند.
بجای اینکه از دوستات بخوای نقاط ضعفت رو بگن به سراغ دشمنات برو و حرفای اونا رو گوش کن اونا توی گفتن نقاط ضعفت خیلی مهارت دارن.
آدم فقط چیزهایی را می‌فهمد که خودش اهلی می‌کند آدمها وقت زیادی برای فهمیدن هر چیزی را ندارند.
گل‌ها پر از تناقض هستند اما من، هم جوان و خام بودم و نمی‌دانستم چطوری او را دوست داشته باشم.
تو تا آخر عمرت، مسئول چیزی هستی که آن را اهلی کرده‌ای تو مسئول گل سرخت هستی.
شازده کوچولو بار دیگر به تماشای گل‌ها رفت و به آن‌ها گفت: شما سر سوزنی به گل من نمی‌مانید و هنوز هیچی نیستید نه کسی شما را اهلی کرده و نه شما کسی را. درست همانجوری هستید که روباه من بود روباهی بود مثل صدهزار روباه دیگر، او را دوست خودم کردم و حالا تو همه عالم، تک است. گل‌ها حسابی از رو رفتند.
روباه گفت: آدمها تفنگ دارند و شکار می‌کنند اینش اسباب دلخوری است. اما مرغ و ماکیان هم پرورش می‌دهند و خیرشان فقط همین است. تو پی مرغ می‌گردی؟ شازده کوچولو گفت: نه، پی دوست می‌گردم، اهلی کردن یعنی چه؟ روباه گفت: یک چیزی است که پاک فراموش شده، معنی‌اش، ایجاد علاقه کردن است.
حدوداً شش ساله بودم که یک کتاب به دستم رسید که خیلی برایم جالب بود اسم کتاب، داستان‌های واقعی بود اما درباره جنگل‌ها حرف می‌زد.
| نویسنده | آنتوان دو سنت اگزوپه ری |
| مترجم | احمد شاملو |
| شابک | 9789643510138 |
| ناشر | نگاه |
| موضوع | داستان کوتاه خارجی |
| قطع | رقعی |
| نوع جلد | زرکوب |
| تعداد صفحه | 103 |
| تعداد جلد | 1 |
| وزن | 329 گرم |
آرمان مرادی
آدم ها دیگر برای سر درآوردن از چیزها وقت ندارند همه چیز را همین جور حاضر و آماده از دکان ها میخرند و چون دکانی نیست که دوست معامله کند آدم ها مانده اند بی دوست
کاربر
این یکی از اون کتاب هایی است که یک آدم عاقل باید تا قبل مرگش بخونه.
یخشی مراد آهی
هیچ وقت تکرار نمیشه هر کسی که این کتاب رو خونده بی شک باهاش زندگی کرده
مهسا یعقوبی
یکی از کتاب هایی که تکراری نمیشه
مهدیه خیرمند
عالیه این کتاب دوست دارم هر چند وقت یک بار دوباره برم سراغش و یه نگاه بهش بندازم
مهسا خمیس آبادی
کتابیه که یادآوری میکنه تو زندگی چه چیزهایی مهم تره . و آدما کاملا راهشون رو گم کردن.
مریم اینانلو
آدمها همه چیز را حاضر و آماده از مغازه ها میخرند، اما چون مغازه ای نیست که دوست معامله کند، آدمها مانده اند بی دوست. تو اگر دوست میخواهی مرا اهلی کن پرسید اهلی کردن یعنی چه؟ گفت یعنی ایجاد علاقه کردن و این چیزیست که این روزها پاک فراموش شده. پرسید راهش چیست؟ گفت باید صبور باشی. خیلی صبور... #شازده_کوچولو
سمیه زنگنه
فکر میکنم این کتاب نیاز به تعریف نداشته باشه, از دستم در رفته چند بار این کتاب رو خریدم هرکی میاد شازده کوچولوی منو میبره و مجبورم دوباره بخرم, این چاپش خوبه و کیفیت جلد هم خوبه کیفیت صفحه هم متوسط رو به پایین, برا هدیه دادن خوبه
saeid amraei
هیچ وقت از خوندن دوباره اش سیر نمی شم!!
حسین احمدی
واقعا عالیه،من دو بار خوندم،
فرحناز علیزاده مهاجر
واقعا تعجب میکنم چون این کتاب توایران به مترجمی شاملو همه قبولش دارن واقعا این کتاب الگوی زندگیه کلمه به کلمش رو دوست دارم هرکس نخونده بخونه آخه قیمتی هم نداره وسرتاپاش فایدس.
محمد حبیبی
تنهاکتابی برای تمام گروه سنی
امیرحسین جعفری
خیلی کتاب خوبی است.
محمد ابراهیم جهانشاهلو
عالی ترین کتابی ک هم فلسفی و هم بچه گونه ست
مهدی نامی
فوق العادست،چندین مرتبه خوندمش. به همه ی دوستان پیشنهاد میکنم
