ربه کا اثر دافنه دوموریه

معرفی و دانلود کتاب ربه کا اثر دافنه دوموریه رایگان به همراه خلاصه کتاب

نویسنده مشهور انگلیسی دافنه دوموریه اثری کم نظیر به نام ربه کا را برای اولین بار در سال 1938 در اختیار علاقه مندان قرار داد و با گذشت سال‌ها از نخستین انتشارش همچنان در میان پرفروش‌ها قرار دارد و بیش از 3 میلیون نسخه از آن به فروش رفته است. ماجرای داستان به زندگی یک نوعروس با مردی که بیست سال از او بزرگتر است مربوط می‌شود زندگی که چالش‌هایی در آن وجود دارند که سرمنشا بسیاری از آن‌ها زندگی پیشین مرد می‌باشد. کتاب مذکور الهام بخش آثار نمایشی گوناگونی بوده است که از جمله آن‌ها به فیلم ساخته شده توسط هیچکاک می‌توان اشاره کرد که جوایزی قابل توجه را از آن خود نمود. راوی داستان زنی جوان می‌باشد که در کتاب نامش مشخص نیست و اکنون در اروپا و هتل‌های مختلفش به همراه همسرش، ماکسیم دوونیتر روز‌های زندگی‌اش را در حال سپری کردن است. او روز‌های آغازی آشنایی‌اش در مونت کارلو با ماکسیم را به یاد می‌آورد و البته زمانی که برای زنی ثروتمند و آمریکایی به نام خانم هاپر کار می‌کند.

آشنایی آن‌ها پس از مدتی منجر به ازدواج می‌گردد و ماکسیم 42 ساله که یکسال پیش همسرش را از دست داده تصمیم می‌گیرد با راوی داستان بعد از ماه عسل به املاک اجدادی‌اش در ماندرلی برود. ورود آن‌ها به املاک اجدادی با سایه‌های تاریکی که بر زندگی‌شان گسترده می‌شود همراه است. نام همسر سابق ماکسیم ربه کا بوده که در یک حادثه قایقرانی جانش را از دست می‌دهد و مستخدم وفاداری به نام خانم دانورس داشته که هنوز هم در املاک ماندرلی مشغول به مراقبت از خانه است. خانم دانورش حالا در نقش یک شخصیت شیطانی ظاهر شده و با تعاریفی که از ربه کا برای راوی داستان می‌کند حقیقت را به او اینگونه القا می‌نماید که از نظر جذابیت و هوش و دلربایی هرگز به پای خانم قبلی خانه نخواهد رسید. دانورس دست بردار نیست و با کوچکترین اقدامی که از سوی راوی داستان سر می‌زند وی را با ربه کا مقایسه می‌کند و از تفاوت‌های فاحش آن‌ها با یکدیگر سخن می‌گوید.

همانطور که دانورس قصد دارد می‌تواند راوی را منزوی کند از جمله آنکه او را تشویق به پوشیدن لباسی که ربه کا در شب قبل از مرگش کرده است می‌کند و پس از مبادرت زن به این کار ماکسیم از دیدن چنین صحنه‌ای با او برخورد شدیدی می‌کند. ماجرا به همین جا منتهی نگشته و راوی داستان پس از فشار زیاد روحی و روانی که متحمل گشته قصد خودکشی می‌کند اما ماکسیم او را از این تصمیم وحشتناک منصرف کرده و پرده از راز‌های مرتبط با زندگی قبلی‌اش با ربه کا برمی‌دارد از جمله اینکه ربه کا زنی خودخواه بوده و هیچگاه بین او و ماکسیم عشق واقعی وجود نداشته و حتی ماکسیم مورد خیانت وی قرار گرفته چنانکه ربه کا از مردی دیگر باردار بوده است و البته ادامه داستان که خواننده را به زیبایی در مورد نحوه دقیق مرگ ربه کا آگاه کرده و جزئیات دیگری را در مورد ماکسیم، خانم دانورس، جک فاول و دیگر شخصیت‌های رمان مذکور افشا می‌سازد.

دانلود کتاب ربه کا

در ادامه می‌توانید نسبت به دانلود کامل کتاب ربه کا به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.


دانلود pdf کتاب ربه کا

درباره دافنه دوموریه

دام دافنه دوموریه (Daphne Du Maurier) نویسنده انگلیسی است که در روز 13 مه سال 1907 در لندن متولد شد. او که به رمان‌نویسی و نمایشنامه‌نویسی هم شهره بوده از خواهران بروته به عنوان الهام‌دهندگان ادبی خود یاد می‌کرد و پدر و مادرش هنرپیشه بودند. دوموریه تحصیلاتش را در انگلستان گذراند اما برای تکمیل آن‌ها به پاریس رفت و نوشتن را به صورت حرفه‌ای‌تر نسبت به گذشته دنبال کرد. از آثار مطرح این نویسنده برجسته می‌توان: روح دوست داشتنی، مهمانسرای جامائیکا، انگل‌ها، دختر عمویم راشل و پرندگان را نام برد. دافنه دوموریه سرانجام در روز 19 ‌آوریل سال 1989 در کورن وال دار فانی را وداع گفت.

کتاب ربه کا مناسب چه افرادی است؟

به دوستداران رمان‌های جنایی و معمایی که در کنارشان داستانی عاشقانه به زیبایی روایت می‌شود توصیه می‌گردد این اثر ارزنده خانم دوموریه را با لذت مطالعه کنند.

فهرست کتاب

کتاب ربه کا توسط انتشارات گوناگونی از جمله انتشارات آتیسا و افق با ترجمه‌هایی از سعید اختری زاده و خجسته کیهان در قالب 392 و 694 صفحه منتشر گردیده و در اختیار کتاب خوانان قرار گرفته است.

بخش‌هایی از کتاب ربه کا

دیشب خواب دیدم دوباره به ماندرلی رفتم.

خوشبختی یک دارایی نیست که بتوان روی آن قیمت گذاشت بلکه یک کیفیت فکر، یک حالت ذهنی است.

خوشحالم که تب عشق اول نمی‌تواند دو بار رخ دهد.

ای کاش من یک زن حدوداً سی و شش ساله بودم که پیراهنی با ساتن سیاه و یک رشته مروارید به تن دارد.

آن چه در ذهن پیچ خورده و پر پیچ و خم زنان جریان دارد هر کسی را گیج خواهد کرد.

نظریه‌ای وجود دارد که زنان و مردان پس از رنج بهتر و قوی‌تر می‌شوند.

آیا به چشمان من نگاه خواهی کرد و به من خواهی گفت که همین حالا من را دوست داری؟

چه خوب بود وسیله‌ای اختراع می‌شد که خاطرات را مثل عطر در بطری نگه می‌داشت. از آن پس دیگر محو و یا کهنه نمی‌شدند و آدم هر وقت می‌خواست، در بطری را باز می‌کرد و مثل این بود که لحظات را بار دیگر زندگی می‌کند.

خوشحالم که تب نخستین عشق بار دیگر تکرار نمی‌شود. زیرا تب است و شاعران هرچه بگویند باری است سنگین. در بیست و یک سالگی روز‌ها با شجاعت همراه نیستند، بلکه پر از بزدلی‌های کوچک و ترس‌های بی‌پایه‌اند و آدم زود لطمه می‌خورد، زخمی می‌شود و با شنیدن نخستین واژه‌های نیش دار از پا در می‌آید. امروز در جوشن میانسالی نیش‌های کوچک روزانه به سبکی پوست را لمس می‌کنند و به زودی فراموش می‌شوند، اما در آن سن، یک حرف نسنجیده باقی می‌ماند و به زخمی سوزنده تبدیل می‌شود و یک نگاه، نگاهی به پشت سر، ابدی به نظر می‌رسد.

دیگر هرگز نمی‌توانیم برگردیم در این شکی نیست. گذشته هنوز بسیار نزدیک است. چیز‌هایی که می‌خواهیم فراموش کنیم و پشت سر بگذاریم، بار دیگر زنده می‌شوند و آن احساس ترس و ناآرامی مرموزی که رفته رفته به وحشتی کور و نامعقول منتهی می‌شد ممکن است مثل گذشته به نحوی غیر منتظره، به همراه همیشگیمان تبدیل شود.

خیال، چه نرم و ساده است. خیال، دشمن تلخی و پشیمانی است و تبعید خودخواسته‌ی ما را شیرین می‌کند.

من همه چیز‌های ساده را دوست دارم، کتاب‌ها را، تنهایی را یا بودن با کسی که تو را می‌فهمد!

از دودکش‌ها هیچ دودی برنمی‌خواست و پنجره‌های غبار گرفته فریاد می‌زدند که خانه مدت‌هاست متروک مانده است، احساس کردم در دنیای رویایی خودم، قدرت مافوق بشری یافته‌ام و همچون روحی سبک از لابه‌لای نرده‌های فلزی رد شدم. مسیر شن‌ریزی شده‌ای در برابرم پدیدار شد و توانستم پیچ و خم‌های همیشگی‌اش را ببینم. هرچه جلوتر می‌رفتم مسیر در نظرم غریب‌تر می‌آمد، باریک شدن جاده و ظاهر به هم ریخته‌اش، نشان می‌داد دیگر آن جاده سرسبز گذشته نیست. خیلی حیرت‌زده بودم ولی وقتی در حین عبور، سرم را از زیر یکی از شاخه‌ها خم کردم فهمیدم چه بر سر سرسبزی آن مسیر آمده است.

جاده به خاطر وجود علف‌های فراوان هرزه‌ای که همه جا روییده بود شبیه به یک روبان سبز شده بود. شاخه‌های کوتاه‌تر درختان آویزان بودند و انگار قصد نداشتند رشد کنند، ریشه‌های درختان به صورت گره‌گره و شبیه به چنگال‌های استخوانی حیوانات بود. بوته‌هایی که اینجا و آنجا، در میان این جنگل پراکنده شده همه را می‌شناختم، همان‌هایی که در گذشته بسیار زیبا و فریبنده بودند. این بوته‌ها به خاطر سر آبی‌شان به گل ادریس مشهورند. هیچ‌کس به آن‌ها نرسیده بود و به طور خودرو روییده بودند. اینک این گل‌های زیبا هیولاوار به عقب افراشته شده و به زشتی و سیاهی همان علف‌های هرزی بودند که در کنارشان رشد کرده بود.

مشخصات کتاب ربه کا

مشخصات
نویسنده دافنه دوموریه
مترجم سعید اختری زاده
شابک 978-622-6611-49-7
ناشر آتیسا
موضوع رمان، داستان های خارجی
رده‌بندی کتاب ادبیات انگلیس (شعر و ادبیات)
قطع رقعی
نوع جلد گالینگور
گروه سنی بزرگسال
تعداد صفحه 392
سایر توضیحات چاپ شده با کاغذ بالک فونت درشت و خوانا

نظرات کتاب ربه کا

  • مرجان سهرابی مرجان سهرابی

    من تازه ۵۰ صفحه از کتاب رو خوندم و این حجم از غلط املایی و نگارشی تو ۵۰ صفحه واقعا برام عجیبه و عجیب تر از اون اینکه کسی تو نظرات بهش اشاره نکرده! اکثر جملات و دیالوگ ها پشت هم و بدون فاصله نوشته شده عجیبه برام. اولین کتابیه که راضی نیستم از خریدش.

  • ملیکا میرزاحیدری ملیکا میرزاحیدری

    خیلی خیلی دوست داشتم کتابشو فقط سانسوراش اذیت میکرد در کل ارزش خوندن و وقت گذاشتن داره

  •                                  یگانه ی یگانه ی

    متن روان و دلچسبی داره دوست نداشتم تمام بشه ، دلم برای خانم دیونتر و ماکسیم تنگ شده البته ناگفته نماند توی هر صفحه به طور میانگین پنج غلط ویرایشی میتونید پیدا کنید.

  • کاربر کاربر

    کتاب از کیفیت خوبی برخوردار بود و موقع دست گرفتن کتاب سبکه و مطابق با تصویره و از خریدم راضی هستم

  • زهرا  کرمی زهرا کرمی

    سلام. +این داستان موضوع جذاب و زیبایی داشت.برای علاقه مندان به ادبیات کلاسیک جهانی و داستان های عاشقانه پیشنهاد میشود . +ممکنه که چند فصل اول به صورت یکنواخت جلو بره ولی در کل داستان به قدری جذاب و خوب بود که خواننده رو وادار میکرد که مطالب رو دنبال کنه . + ترجمه روان و خوبی داشت کتاب ولی مهم ترین نکته این بود که متن به خوبی ویرایش نشده بود و اشتباهات تایپی و املایی دیده میشد . گاهی متن به صورتی بود که متوجه نمیشدید که این سخن یا کلام از چه کسی نطق شده . البته من سایر انتشارات رو مشاهده نکردم و نمیتونم درباره ی اونا نظری بدم . +کتاب هم کاملا سالم به دستم رسید و مشکلی جز خراش های سطحی و کم روی جلد نداشت که اون خراش ها هم با دقت قابل دیدن بود . فیلم ربکا هم اخیراً ساخته شده و میتونید تماشا کنید . فیلم مانند داستان بود به غیر از یکسری موارد جزئی. +کاغذ کتاب از نوع بالکی هست که خیلی سبکه و کتاب حدود ۳۸۰ صفحه ای رو خیلی راحت میتونید حمل کنید و ساعت ها به مطالعه مشغول بشید بدون اینکه خسته کننده باشه. +++میتونید روی گزینه ی فروشندگان دیگر بزنید و با مناسبترین قیمت کتاب رو تهیه کنید . از خریدم راضی بودم ولی در نهایت انتخاب خرید با شماست .

  • عطا نقدی آذر عطا نقدی آذر

    این رمان عالیه

  • کاربر کاربر

    کتاب فوق العاده، عالییییی، انقدر جذاب که نمیتونی زمینش بزاری، شخصیت داستان به قدری قویه که باهاش قدم به قدم جلو میری،البته سلیقه ایه، ولی من عاشق این رمانم

  • اسری سدری اسری سدری

    کتاب خوبیه

  • کاربر کاربر

    ازنظر ویراستاری بسیار بسیار بسیار ضعیف است غلط های املایی زیاد و کلافه کننده

  • کاربر کاربر

    رمان فوق العاده ایه اما این ترجمه اصلا خوب نیست... پر از اشتباهات نگارشیه و یجاهایی گنگه

  • کاربر کاربر

    طرح جلد عالیه.کیفیت جلد و کاغذ و چاپ هم خوبه.داستانش که بدون شک بی نظیره و حتما خوندنش واجبه و پیشنهاد می کنم.اما کتاب اینقدر غلط نگارشی و ویراستاری و املایی داره که اعصاب تون رو خرد می کنه.دیالوگ ها درست از متن اصلی جدا نمی شن و نمی فهمید کی وارد متن داستان می شه و از دیالوگ ها خارج می شه.شخصیت های گوینده دیالوگ ها درست از هم مشخص نشدن.غلط های املایی بدی هم داره و زیاد.حتی اواخر دیدم رذل رو رزل نوشته و این اصلا برای کتابی مثل این درست نیست.از علائم نگارشی مثل ویرگول ها و نقطه ویرگول ها و گیومه ها درست استفاده نشده.از گیومه که اصلا ندیدم استفاده کنه.پاراگراف بندی ها هم درست رعایت نشدن. ترجیحا از نشر های دیگخ تهیه کنید

  • فاطمه نورانی فاطمه نورانی

    جلدشم وسوسه کنندسواسه خوندنش ولی غلط املایی هاش خیلی زیاده

  • نیما فتاحیان نیما فتاحیان

    توصیفات کتاب زیبا و به اندازست. نه زیاد نه کم داستان هم کشش خوبی داره مخصوصا از اواسط کتاب به بعد جنس جلد و کاغذ خیلی خوبه. جلد محکم. کاغذ بالک و بسیار سبک ترجمه هم روان و بدون ایراده. گرچه ترجمه ی دیگه ای رو ندیدم ک مقایسه کنم

  • کاربر کاربر

    داستان پردازی دوموریه فوق العادست و بسیار قشنگ موضوعات کوچیک رو به هم ربط میده و هر موضوعی ممکنه ی نشونه باشه برای ارتباط با مسائل پیش اومده در ادامه داستان. جزء کتابایی بود ک هر صفحش جذاب بود و آدمو ب خوندن ادامه داستان ترغیب میکرد. واقعا دوسش داشتم. ترجمه کتاب هم خوبو روان بود. ی چند مورد محدود غلط املایی وجود داشت ک اون هم طبیعیه. بخونیدش. حالوهوای قشنگی داره.

  • کاربر کاربر

    من هنوز این کتاب نخوندم اما میدونم انتشارات اتیسا خوبه چون قبلا از این نشر کتاب خونده بودم و کتاب بخاطر کاغذای کاهیش سبکه که این خودش یه مزیت .قیمتشم تو تخفیف خیلی خوبه

  • عکس خوانده نمی‌شود

    خرید کتاب ربه کا