معرفی و دانلود کتاب پینوکیو اثر کارلو کولودی رایگان به همراه خلاصه کتاب
- نویسنده: کارلو کولودی
- مترجم: بهروز غریب پور
- ناشر: نشر افق
- گروه سنی: کودک و نوجوان
- تعداد صفحه: 288
- سال انتشار: 1883 میلادی
- افتخارات: -
کارلو کولودی در کتاب پینوکیو سرگذشت یک عروسک چوبی را روایت میکند که توسط یک پیرمرد نجار به نام ژپتو به دنیای انسانها راه پیدا میکند. پینوکیو بر عکس خواسته سازندهاش حرف شنوی ندارد و با فرار از دست پدر ژپتو با گربه نره و روباه مکار روبرو میشود که برایش مشکلات متعددی را به وجود میآورند. در کنار بازیگوشیهای شخصیت اصلی داستان دو موجود فریبکار کتاب به دنبال سرقت سکههای طلای او میباشند. همچنین موجودات و آدمهای دیگری همچون سگ و ماهی غول پیکر، سد راه پینوکیو شده و بر مسائل موجود میافزایند. پینوکیو آرزوی بزرگی در ذهنش دارد و آن تبدیل شدن به یک پسر واقعی است و کلودی در دل داستانی که برای خوانندگانش تعریف میکند درسهای اخلاقی قابل توجهی را به مخاطبان میدهد.
آغاز زندگی پینوکیو به زمانی بر میگردد که پدر ژپتو پس از سالها زندگی در یک دهکده کوچک و فعالیت در حرفه نجاری، بدون آنکه فرزندی داشته باشد با گربه و دارکوبش دوران حیاتش را سپری میکند. ساختن عروسک چوبی پینوکیو پس از مدتها باوری را در دل ژپتو زنده میکند که وی تصور میکند میتواند فرزندی از جنس انسان داشته باشد و فرشته مهربان هم در همین راستا آرزویش را به واقعیت تبدیل میکند. پینوکیو حالا به تمام انگیزه پدر ژپتو برای زندگی تبدیل شده و به خواسته او باید به مدرسه برود ولی در مسیر رفتن به مدرسه اسیر حیلهگری روباه مکار و گربه نره شده و پس از آنکه با آنها به تماشای نمایش خیمه شب بازی میرود توسط روباه مکار به صاحب نمایش فروخته میشود. پینوکیو روزگاری را به همراه جوجه اردکش که جینا نام دارد و گروه خیمه شب بازی، از شهری به شهر دیگر برای اجراهای مختلف میرود و سکههایی طلایی را از صاحب نمایش خیمه شب بازی به عنوان درآمد دریافت میکند. بار دیگر پینوکیو گول میخورد و سکههای طلایش را به روباه مکار میسپارد.
داستان با آشنا شدن پسرک داستان با پری مهربان در جنگل ادامه پیدا میکند به صورتی که پری مهربان با اجازه پدر ژپتو آموزش درس حساب را به پینوکیو از سر میگیرد، ولی باز هم بازیگوشی پینوکیو کار دست او داده و با رفتنش به شهر احمقها مواردی را تجربه میکند که موجبات پشیمانی او را فراهم میآورد. برگشت او با ذهنی پریشان و آشفته و دوباره افتادن به دام گربه نره و روباه مکار و سپس جستجو برای یافتن پدرش ماجراهای جالبی را رقم میزند که خوانندگان با همنشینی با این کتاب دوست داشتنی بیشتر و بهتر با جزئیاتش آشنا خواهند شد.
در ادامه میتوانید نسبت به دانلود کامل کتاب پینوکیو به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.
کارلو لورنتسینی ملقب به کارلو کولودی (Carlo Collodi) نویسنده ایتالیایی بود که در روز 24 نوامبر سال 1826 در شهر فلورانس این کشور دیده به جهان گشود. وی که پدری آشپز و مادری خدمتکار داشت بیشتر آثارش را در حوزه ادبیات کودک و نوجوان تالیف میکرد. کلودی اگرچه در ابتدا به عنوان منتقد و روزنامهنگار فعالیت میکرد اما نویسندگی او بیشتر از بقیه حرفههایش موجب شهرتش گردید و نوشتههایش در حجم قابل توجهی توسط خانوادهاش به کتابخانه مرکزی فلورانس اهدا شد. کلودی به عنوان مترجم داستانهایی نظیر: شنل قرمزی، قصه شاه پریان، گربه چکمه پوش و زیبای خفته را هم به زبان ایتالیایی ترجمه کرد و سرانجام در 26 اکتبر سال 1890 در 63 سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد.
کتاب مذکور بیتردید از مشهورترین آثار در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان محسوب میشود که به این قشر توصیه میگردد حتماً آن را مورد خوانش قرار دهند. همچنین بزرگسالانی که خواندن داستانی زیبا با مولفههای اخلاقی را میپسندند میتوانند از مطالعه چنین اثری بهره مناسبی ببرند.
کارلو کولودی اثر ارزنده خود را در قالب 36 بخش در اختیار مخاطبانش در سراسر جهان قرار داده است که در بازار نشر و چاپ توسط انتشارات گوناگونی مانند نشر افق و نگاه در 288 صفحه با ترجمهای از بهروز غریب پور و علی امیر ریاحی منتشر گردیده است.
درست در همان لحظه، کسی در زد. نجار که نای ایستادن نداشت گفت: بیا تو.
بیدرنگ پیرمردی سرحال و قبراق وارد دکان شد. اسم او ژِپِتو بود، اما وقتی بچههای محل میخواستند عصبانیاش کنند پودینگ صدایش میزدند، چون کلاهگیس زردی که به سر میگذاشت آدم را یاد پودینگی میانداخت که با ذرت درست شده باشد.
ژپتو خیلی زودجوش بود و وای اگر کسی پودینگ صدایش میزد! زود برآشفته میشد و دیگر کسی نمیتوانست جلودارش باشد.
ژپتو گفت: «صبح بهخیر استاد آنتونیو، کف زمین چیکار میکنی؟» دارم به مورچهها الفبا یاد میدم. چه خوب، با کار و باری که داری بد هم نیست. حالا چی تو رو کشونده اینجا، ژپتو؟ پاهام. اما راستش استاد آنتونیو، اومدم یه لطفی در حق من بکنی. نجار روی زانوهایش بلند شد و در پاسخ گفت: «بفرما، من در خدمتم.»
امروز صبح یه فکری به سرم زد. بگو بشنویم. فکر کردم یه عروسک چوبی خوشگل بسازم، یکی که بتونه برقصه، شمشیربازی بکنه، و مثل یه بندباز بالا و پایین بپره. اونوقت من هم با این عروسک دور دنیا میگردم و یه لقمه نون و یه لیوان نوشیدنی گیر میآرم. نظرت چیه؟
شروع کرد به قلقلکدادن نهنگ؛ نهنگ عطسه کرد. عطسهای که پینوکیو، پدرش و جیرجیرک را مستقیم به ساحل پرت کرد. وقتی آنها صحیح و سالم به خانه بازگشتند. ژِپِتو از پینوکیو پرسید: «چه اتفاقی برای بینیات افتاد؟» پینوکیو تمام حقیقت را به پدرش گفت. اینکه او چه پسر بدی بوده است. به محض اینکه او همه چیز را برای ژِپِتو تعریف کرد دماغش دوباره مثل قبل کوچک شد.
نهنگ آروارههای بزرگش را باز کرد و عروسک خیمهشببازی کوچولو را بلعید. اما وقتی پینوکیو به داخل شکم نهنگ غولآسا سقوط کرد کسی را ندید جز پدر خودش، ژِپِتو! او گریهکنان گفت: «پدر بالاخره پیدات کردم». ژِپِتو گفت: «من هم پیدات کردم پسرم. خیلی وقت است که دارم دنبالت میگردم.»
پسر عزیزم، دروغ را راحت میتوان تشخیص داد. دو نوع دروغ وجود دارد: یک نوع با پاهای کوتاه و یک نوع با دماغ دراز. دروغهای تو، دماغهای دراز دارند.
تا چشم استاد چری به تکه چوب افتاد گل از گلش شکفت و همین طور که داشت دستهایش را با خوشحالی به هم میمالید، زیر لب گفت: این چوب خوب موقعی رسیده، جون میده باهاش پایه یک میز کوچولو درست کنم. بیدرنگ تبر تیزی برداشت تا پوسته و رویه زیر آن را بکند ولی تا آمد ضربهای بزند صدای خیلی ضعیفی به گوشش رسید که با التماس گفت: «خیلی محکم نزن.» او وحشتزده به این طرف و آن طرف اتاق نگاه کرد تا ببیند این صدای ضعیف از کجا میآید ولی کسی را ندید. زیر نیمکت را نگاه کرد، خبری نبود. توی گنجهای که همیشه بسته بود نگاه کرد، خبری نبود. توی سبد تراشهها و خاک ارهها نگاه کرد، خبری نبود حتی در مغازه را هم باز کرد و نگاهی به خیابان انداخت و باز هم خبری نبود، پس این صدای کی بود؟
متأسفانه در زندگی عروسکها همیشه یک «اما» وجود دارد که همه چیز را خراب میکند.
وجدان، همان صدای آرام و ملایمی است که آدمها به آن گوش نمیکنند.
پری آبی ظاهر شد. تو بالاخره درست رو یادت گرفتی! به همین خاطر من تو رو به یک پسربچهی واقعی تبدیل میکنم و از آن زمان تا حالا ژِپِتو و پینوکیو با خوشحالی در کنار یکدیگر زندگی میکنند.
نویسنده | کارلو کولودی |
مترجم | بهروز غریب پور |
شابک | 9786003539525 |
ناشر | نشر افق |
موضوع | داستان های ایتالیایی |
ردهبندی کتاب | ادبیات ایتالیا و یونان (شعر و ادبیات) |
قطع | جیبی |
نوع جلد | سلفون |
نوع کاغذ | بالکی |
چاپ شده در | ایران |
گروه سنی | بزرگسال |
تعداد صفحه | 288 |
تعداد جلد | 1 |
وزن | 244 گرم |
کلا خواندن مجموعه ی رمان های جاویدان نشر افق توصیه میشه.
یک کتاب عالی با ترجمه خوش فرم،قیمت مناسب و من خریدش رو بهتون پیشنهاد میکنم،جنس نشر افق خیلی کار میکنه من الان نزدیک 5 ساله کتاب الیور توییست رو خریدم از همین نشر هیچ ضربه ای نخورده مثل روز اولشه انگار. خلاصه حرف نداره، دمتون گرم نشر افق و همچنین .
کتاب خوبی بودد
کیفیت عالی جلد
من برای کلکسیون گرفتم خوب بود و پک شده
حتما کتابش را هم بخونید صحافی خوب بود ولی سایز کتاب کوچیکه
حرف نداره
راضی کننده بود
هر چقدر از خوبیش بگم بازم کمه ممنون از و انتشارات و فروشنده محترممم
طراحیش خوشگله، داستانشم قشنگ ترجمه کردن جذابه
محشره عالی
هیچ
طراحی جلد و کاغذ زیبا ترجمه خیلی خوب
خیلی خوب بود
خیلی عالیه کوچولو و گوگولی😍