معرفی و دانلود کتاب میوه خارجی اثر جوجو مویز رایگان به همراه خلاصه کتاب
- نویسنده: جوجو مویز
- مترجم: مریم مفتاحی
- ناشر: نشر آموت
- گروه سنی: بزرگسال
- تعداد صفحه: 624
- سال انتشار: 2003 میلادی
- افتخارات: برنده جایزه رمان عاشقانه سال
میوه خارجی داستانی شگفتانگیز از جوجو مویز است که شخصیت زنها به عنوان محور اصلی آن بوده و دو داستان به صورت موازی در دو زمان حال و گذشته در آن روایت میشوند. لوتی، یکی از محوریترین اشخاص کتاب فردی است که از آوارگان جنگ جهانی دوم به شمار میآید و در همان دوران کودکی به خانواده دکتر هولدن سپرده میشود تا رشد و پرورش یابد. سیلیا هم نام دختر خانواده هولدن است که با لوتی همسن و سال بوده و لذا هر دو با هم دوران نوجوانی را سپری مینمایند. بعد مکانی داستان در شهری به نام مرم است که مردمش افرادی میباشند که در مقابل تغییرات و تحولات مختلف، مقاوم بوده و سعی میکنند ثبات را همیشه برگزینند. در ادامه با داستان گویی زیبای مویز، خواننده در مییابد که لوتی و سیلیا قصد دارند تا با فاصله گرفتن از خانوادهشان دنیایی جدید را تجربه کنند و همین موضوع موجب میگردد که وقتی یک گروه از لندن به عمارت آرکیدیا آمده و در آنجا اقامت میکنند با دو شیوه متفاوت که یکی مربوط به مردم سنتی آنجا هست و دیگری هم به راه و روش انتخاب شده سیلیا و لوتی ارتباط دارد روبرو میگردند.
حس عاشقانهای که در گذر زمان در قلب لوتی به وجود آمده و با جان گرفتنش آثار و عواقبی را برای خودش و دیگران در پی دارد هم مسائلی را به وجود میآورد که زیبایی اثر را دو چندان میگرداند. جوجو مویز مثل همیشه به معنای واقعی گل کاشته و کتاب مذکورش را که در سه بخش گذشته، حال و قسمت پایانی تالیف کرده است، دارای نقاط اتصالی هستند که با تبحر خارق العادهاش از آنها برای مرتبط کردن موضوعات گوناگون استفاده نموده است. میوه خارجی با نحوه بیانش که بسیار روان است و پرداختن به موضوعاتی همچون جدال سنت شکنها و سنتیها و البته انتخاب هوشمندانه شخصیتهایش به واقع ثابت کرده که لیاقت دریافت بهترین رمان عاشقانه سال 2004 را داشته است. در نهایت اینکه پس از تعریف اتفاقات پیش آمده برای سیلیا، لوتی و گای، نامزد سیلیا داستان به 50 سال بعد انتقال پیدا کرده و زندگی زنی به نام دیزی را پس از مشغول شدن در سرای آرت دکو با مهارتی خاص به آنها ربط میدهد، موضوعی که بسیار گیرا قلمداد میشود و خوانندگان باید آن را از دست ندهند.
در ادامه میتوانید نسبت به دانلود کامل کتاب میوه خارجی به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.
جوجو مویز (Jojo Moyes) نویسنده و روزنامهنگار انگلیسی و متولد سال 1969 در لندن است که حضورش در دنیای نویسندگی آنهم پس از چند سال روزنامهنگاری با کتاب باران پناهدهنده در سال 2002 صورت گرفت. وی که دو بار بابت میوه خارجی و آخرین نامه از معشوق خود مفتخر به دریافت جایزه سال رمان عاشقانه گردیده هم اکنون یکی از مطرحترین رمان نویسان رمانتیک محسوب میشود. مویز سابقه فعالیت به عنوان دستیار سردبیر اخبار و مسئول بخش هنر و رسانه را هم در کارنامه کاریاش دارد. از محبوبترین آثار این نویسنده نامی میتوان به: من پیش از تو، پس از تو، دختری که رهایش کردی و یک بعلاوه یک اشاره کرد.
اول از همه علاقه مندان به کارهای جوجو مویز میبایست این کتاب را بیتردید در لیست مطالعاتیشان قرار دهند علاوه بر این اگر رمانهای کلاسیک و همچنین داستانهای پر رمز و راز را میپسندید این اثر ارزنده به خوبی میتواند خواسته شما را برآورده کند.
کتاب میوه خارجی در بیست فصل توسط انتشارات مختلفی از جمله نشر آموت با ترجمه زیبایی از مریم مفتاحی در قالب 624 صفحه و همینطور انتشارات 360 درجه با برگردانی از فروغ سادات موسوی فرد در 518 صفحه به دوستداران کتاب و کتاب خوانی عرضه گردیده است.
چه فایدهای دارد که آدم همهاش در گذشته زندگی کند؟ دارد؟ چه فایدهای دارد که آدم به چیزهایی بچسبد که دیگر وجود ندارند.
آدم فقط باید به محاسن افراد اشاره کند. اگر بتوانی توجه دیگران را فقط به خوبیهایت جلب کنی، دیگر کسی بدیهایت را نمیبیند.
گاهی تقدیر آیندهای برای ما رقم میزند که خارج از تصور ماست. اگر میخواهیم چنین فرصتی برای تقدیر فراهم شود، همواره باید اعتقاد داشته باشیم که اتفاقات خوب رخ میدهند.
بعضی روزها فکر میکرد شاید زندگی هرگز چنین نبوده است؛ مثل وقتی که آدم خاطرات تابستانهای دوران کودکیاش را به خاطر میآورد، آنها را گرم و بیپایان میبیند، شاید عشقی را به خاطر میآورد که هرگز نبوده یا شور و حالی که هرگز وجود نداشته است.
لوتی: گای! آنها آدم را درک میکنند. نمیکنند؟ چارهای ندارند. باید قبول کنند که ما هیچ قصدی برای اذیت و آزارشان نداشتیم. تقصیر ما نیست. چون دست خودمان نبود. بود؟ گای: تقصیر هیچ کس نیست. مثل این که گاهی قرار است بعضی چیزها اتفاق بیفتند و تو هم اصلاً نمیتوانی با آن مقابله کنی. لوتی: متنفرم که سعادت ما روی بدبختی دیگران بنا شود، بیچاره سیلیا، بیچاره سیلیا. گای: گاهی فکر میکردم سیلیا عاشق من نبود. عاشقِ «عاشق شدن» بود.
شغلی در کفاشی شلفورد در انتهای گردشگاه ساحلی به لوتی پیشنهاد شد. لوتی هم قبول کرد. نه چون به این کار نیاز داشت، دکتر هلون گفته بود که میتواند مدتی دیگر مهمان آنها باشد تا بعد که ببیند میخواهد چه کند. بلکه به این دلیل که سه روز در هفته بیرون و سر کار بود و این برایش راحتتر از حضور در خانهی هولدنها بود.
در سکوت از صخرهای بالا رفتند. یک مرغ دریایی، یکه و تنها جلوتر از آنها پرواز میکرد. گاه و بیگاه مکثی میکرد و بیدلیل انتظار داشت هر لحظه غذایی به او برسد. لوتی که یک باره جوش آورده بود، با دستش کوشید اور ا دور کند.
لوتی قدمهایش را آهسته کرد. لبخند از صورتش رفته بود، با دقت از گوشهی چشم نگاهش کرد. با خودش گفت باید فکرش را میکرد. دست جو که بازوی لوتی را گرفته بود کمی شل شد. انگار میدانست الان لوتی دستش را بیرون میکشد.
دیزی وقتی به سمت حیاط رفت، با خودش فکر میکرد که شانس آورده است. با این کار به جونز ثابت میکند نه فقط به تنهایی از عهدهی بازسازی داخلی عمارت بر میآید، بلکه میتواند شخصیتی برتر از آنچه این آدمها در موردش فکر میکنند، از خود بروز بدهد: دیگر آن دیزی قابل ترحمی که خودش هم به شدت از آن متنفر بود، نیست. یکبار دنیل به او گفته بود که به طرزی بسیار عاجزانه به تأیید دیگران نیاز دارد. ولی خود دیزی این حرف را قبول نداشت. آن روز عصر که جونز آمده بود، دیزی خشنود بود که این مرد موجه جدید و برتر شخصیتش را دیده است؛ زیرا در دلش معترف بود که به جای این که برای از دست رفتن دیزی سابق ماتم بگیرد، حالا دیگر کم کم از شخصیت جدیدش خوشش میآمد. اکنون قویتر بود و دیگر مقابل حوادث بد زندگی سرتسلیم فرود نمیآورد. وقتی از لوتی پرسید که چگونه موفق شده بود به تنهایی به زندگی ادامه دهد، لوتی جواب داده بود فرزند این انگیزه را به آدم میدهد. چارهای نداری جز این که قوی باشی.
مثل یک شوالیه نجاتم داد، شوالیهای که به جای زره براق، لباس گلآلودی تنش بود. شوالیهای که نمایان شد و مرا از تاریکی به روشنایی برد. توی سالن انتظار ایستگاه راهآهن منتظر آخرین قطار بودم که آن سربازها آمدند و اذیتم کردند. با رئیسم و زنش برای رقص رفته بودیم و از قطار جا مانده بودم. سربازها که حسابی مست بودند، شروع کردند به صحبت با من، با این که میدانستم اصلاً نباید با سربازها حرف بزنم، جوابشان را دادم، ولی آنها به جوابِ نه من هیچ اعتنایی نکردند و همینطور گفتند و گفتند. من هم تا جایی که میتوانستم از آنها فاصله گرفتم و گوشهای روی نیمکت نشستم، اما آنها نزدیک و نزدیکتر آمدند و یکی از آنها به من چنگ انداخت، تلاش میکرد بگوید قصد شوخی دارد. دیروقت بود و کسی در اطراف نبود، حتی یک باربر. برای همین من از ترس داشتم زهرهترک میشدم. یکسره به آنها میگفتم بروند و تنهایم بگذارند، اما نمیرفتند. ناگهان یکی از آنها که تنومندتر از بقیه بود و آدم حیوانصفتی به نظر میرسید، با آن صورت سیخسیخی و نفسهای بد بویش خودش را به من فشار داد.
نویسنده | جوجو مویز |
مترجم | مریم مفتاحی |
شابک | 9786003840256 |
ناشر | نشر آموت |
موضوع | رمان خارجی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
گروه سنی | بزرگسال |
تعداد صفحه | 624 |
تعداد جلد | 1 |
وزن | 686 گرم |
سایر توضیحات | - از پرفروشترینهای نیویورک تایمز - برندهی جایزه انجمن رماننویسان عاشقانهی بریتانیا در سال 2004 |
والا این از اون کتابایی که صرفا برای وقت گذروندن ارزش خوندن داره وگرنه شخصیت پردازی هاش انقدر ضعیفه که از همزاد پنداری و درگیر شدن احساسات خواننده خبری نیست (امتیاز محتوا رو باید 2 می دادم)! دلیل برنده شدن این رمان هم (چیز جنس گرا بودن) شخصیت های زن داستانه (که البته سانسور شده و اگه تیز نباشین تا اواخر کتاب طول می کشه دستتون بیاد چی به چیه) و کلا این جور چیزا مورد توجه قرار می گیره (مثل فیلم فلالس که واسه همین موضوع اسکار گرفت وگرنه چیز خاصی نداشت). در کل اگر تازه می خواید خوندن داستان های جوجومویز رو شروع کنین این رو انتخاب نکنین و سراغ داستان های پرکشش و زیبای دیگر این نویسنده مثل من پیش از تو، پس از تو، دختری که رهایش کردی یا یک بعلاوه یک برین.
کتاب کتاب بسیار خوبیه... منتهی کتابی که به دست من رسید از نظر سلامت فیزیکی مشکل داشت که عکسشو میذارم همچنین با امضای مترجم فرستاده شده بود
کتاب خیلی خوبیه با چاپ خوب من توشگفت انگیز ۵۵ تومن زده بود که با تخفیف ۴۴ تومن داد ولی وقتی کتاب دستم رسید قیمت روی جلد همون ۴۴ تومن بود
اول بگم که این کتاب نام دیگه ای با عنوان رها در باد داره. خوب و قشنگ و قابل تامل بود..حداقل سه بار ارزش خواندن داره
داستان این کتاب بر خلاف داستان های دیگر جوجو مویز در دو زمان مختلف روایت می شود. لوتی شخصیت اصلی داستان در بخش اول است و داستان اتفاقات رخ داده برای او مقدمه ای برای بخش دوم خواهد بود. اما در بخش دوم دیزی به شخصیت اصلی داستان بدل شده و داستان از زبان او مطرح می شود. ارتباط پیدا کردن این دو شخصیت باهم و پیچیدن داستان های مختلف با یکدیگر بسیار زیبا بیان شده و کمی جنبه معمایی به داستان داده است. میوه خارجی یکی از بهترین آثار جوجو مویز است که خواندن اون حتما پیشنهاد میشه
کتاب خوب بود .درطول داستان کشش برای خواندن کتاب وجود داره واین که از دنبال کردن داستان خسته نمی شی.وداستان قابل حدس نیست که باعث می شه از خوندن لذت ببری. لطفا برای خرید کتابها تخفیف بزارید.کتابها در فروشگاه ها وسایت های دیگه تخفیف دارند.سپاس .
همه ی کتابای جوجو مویز عالی هستن و صد البته نشر اموت
عالی بود،،داستان های جوجو مویز عالیه،، البته باید بدونید که کتاب میوه خارجی همون کتاب رها در باد پس کسایی که کتاب رها در باد جوجو مویز رو خوندن اینو دیگه مطالعه نکنن
تموم رمانای جوجومویز بدون اغراق ارزش خوندن دارن
راستش من از همه چیز این کالا راضی هستم جز پیک چون کاملا مشخص بود که با حمل بد بار جلد تا خورده و خراب شده بود ولی ممنونم از ولی با این هزینه پیک زیاد واقعا انتظار حمل خوب خیلی قسمت کوچکی هستش
همون کتاب رها در باد هست با یه اسم دیگه...داستانش اولش اصلا کشش نداره اما یکم ک بگذره متوجه میشین چقد همه چی به هم مربوطه
عالیه،حین خوندن دلتون نمیخواد کتابو زمین بزارین،داستانش جذاب و دوستداشتنیه
عالیه همه کتاب های جوجو مویز
کتابهای جوجو مویز عالی است
چاپ۹۷هست دلیل تخفیفش هم همینه
جوجو مویز Jojo Moyes متولد ۴ اوت سال ۱۹۶۹ در لندن، انگلستان روزنامه نگاری انگلیسی است که از سال ۲۰۰۲ به نوشتن رمانهای عاشقانه مشغول است. او یکی از تنها چند نویسندهای است که دو بار برنده جایزه سال رمان عاشقانه (Romantic Novel of the Year Award) توسط انجمن نویسندگان رمانهای عاشقانه (Romantic Novelists' Association) گردیده و آثارش به ۱۱ زبان مختلف دنیا ترجمه شدهاند.
(مطالعه متن کامل)