معرفی و دانلود کتاب غرور و تعصب اثر جین آستین رایگان به همراه خلاصه کتاب
- نویسنده: جین آستین
- مترجم: اعظم ضامن پور
- ناشر: نشر نیک فرجام
- گروه سنی: بزرگسال
- تعداد صفحه: 533
- سال انتشار: 1813 میلادی
- افتخارات: -
غرور و تعصب رمانی برگرفته از فرهنگ انگلستان در سدهی نوزدهم میباشد که به قلم جین آستن به رشته تحریر در آمده است و از محبوبترین و شناخته شدهترین رمانهای تاریخ ادبیات جهان به شمار میرود. داستان کتاب، ماجرای عشق ورزیدن مردی مغرور از طبقه ثروتمند به دختری از بخش متوسط جامعه را به تصویر میکشد. این رمان کلاسیک تا به امروز موفق به فروش بیش از 20 میلیون نسخه از خودش در سراسر دنیا شده است و آنقدر محتوایش برای مخاطبان جذابیت ایجاد کرده که حتی فیلم ساخته شده از روی آن در سال 2005 هم مورد استقبال قابل توجهی قرار گرفته است. آغازگر کتاب، همسایگی خانواده نبت با مردی بسیار متموّل، خوش صحبت و اجتماعی به نام آقای بینگلی میباشد که حاصل این آشنایی، علاقه این مرد به دختر بزرگ خانواده بنت و در نتیجه آن شکلگیری یک رابطه عاشقانه میباشد.
خانم نبت که مادر 5 دختر میباشد یکی از اصلیترین اهدافش پیدا کردن افرادی مناسب به عنوان همسر برای فرزندانش است و تلاشهایی هم به صورت جدی برای جلب توجه آقای بینگلی به دخترانش میکند که بیجواب نمیماند. الیزابت که دختر دیگر خانواده هست، با دوست آقای بینگلی که آقای دارسی نام دارد آشنا شده و صحبتها، جدلها و اختلافات جالب و متعددی بینشان به وجود میآید. اختلافات اول در یک مهمانی صورت میگیرد که جدا از رفتار مغرورانه دارسی که اثرات منفی ای روی حاضرین میگذارد، با غرور بیش از حدش درخواست رقص با الیزابت را هم نمیپذیرد ولی با گذشت هفتهها متوجه میشود الیزابت برعکس تصور اولیهاش اتفاقاً بسیار جذاب و دوست داشتنی میباشد. با گذشت مدتی کوتاه و عمیقتر شدن رابطه میان بینگلی و جین، مقدمات سفر جین به عمارت بزرگ شریک عاطفیاش فراهم میگردد اما بخاطر طوفانی که در مسیر رخ میدهد او بیمار شده و چند روزی را مجبور میگردد که در عمارت سپری کند.
در همین حین الیزابت که سعی دارد رسم خواهری را ادا کرده و از خواهرش مراقبت کند، با پای پیاده به راه میافتد و با ظاهری نا مرتب و غیر متعارف به مقصد میرسد که خواهر آقای بینگلی با دیدن اوضاع ظاهرش بسیار ناراحت میشود. ناراحتی خواهر بینگلی پس از آنکه میفهمد علاقه دارسی به الیزابت جدی است بیشتر میشود. با سپری شدن زمان و برگشت جین و الیزابت به منزل برادرزاده آقای نبت که ارث خوبی به او خواهد رسید قصدش برای ازدواج با یکی از دختران خانواده نبت اعلام میکند و ادامه ماجرا اتفاقات جالبی را در دلش دارد.
در ادامه میتوانید نسبت به دانلود کامل غرور و تعصب به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.
جین آستن (Jane Austen) نویسنده انگلیسی است که در سال 1775 در روز 16 دسامبر در این کشور متولد شد. وی که از یک خانواده پرجمعیت بود پس از فوت پدرش در سال 1805 با مادرش به شهرهای مختلفی نقل مکان کرد و سرانجام به خاطر بیماریاش در شهر وینچستر ساکن شد و در روز 18 ژوئیه 1817 در همانجا درگذشت. از معروفترین آثار وی میتوان به عقل و احساس، مانسفیلد پارک، غرور و تعصب و راما اشاره کرد.
اشخاصی که به خواندن رمانهای عاشقانه و کلاسیک علاقه دارند و میخواهند ارتباطات میان افراد مختلف با ویژگیهای شخصیتی گوناگون را در قالب یک داستان سرگرمکننده بررسی نمایند، خواندن اثر فاخر جین آستن پیشنهاد فوقالعادهای برایشان خواهد بود.
رمان اجتماعی و عاشقانه غرور و تعصب توسط نویسندهاش در قالب 14 فصل، شخصیتها، رویدادها و احساسات انسانی را تعریف کرده و در اختیار مخاطبش قرار میدهد.
تخیل یک زن بسیار چابک است، در یک لحظه از تحسین به عشق و از عشق به ازدواج میپرد. خودبینی و غرور، چیزهای متفاوتی هستند که اگر چه این کلمات اغلب مترادف به کار میروند. ممکن است انسان بدون اینکه خودبین باشد مغرور باشد. غرور بیشتر به نظر ما در مورد خودمان مربوط میشود، خود بینی به آنچه میخواهیم دیگران در مورد ما فکر کنند. ما برای چه زندگی میکنیم، مگر اینکه با همسایگان خود شوخی کنیم و به نوبه خود به آنها بخندیم.
یک انتخاب ناراضیکننده پیش روی توست الیزابت. از این روز به بعد باید با یکی از والدین خود غریبه باشی. اگر با آقای کالینز ازدواج نکنی مادرت دیگر هرگز تورا نخواهد دید و اگر با او ازدواج کنی من دیگر هرگز تو را نخواهم دید. مردم عصبانی همیشه عاقل نیستند. اگر غرورم را جریحه دار نکرده بود میتوانستم به راحتی مغرور بودنش را ببخشم.
به عقیده من در هر گرایشی به یک بشر خاص یک نقص طبیعی وجود دارد که حتی بهترین آموزشها هم نمیتواند بر آن غلبه کند. وقتی یکبار نظر خوبم را نسبت به چیزی از دست بدم برای همیشه از دست میرود.
این حقیقتی است که عموم مردم به آن اذعان دارند، مرد مجردی که دارای ثروتی خوب است باید به دنبال همسری باشد.
در من سرسختی وجود دارد که هرگز نمیتوانم به خاطر خواست دیگران بترسم. شجاعت من همیشه در هر تلاشی برای ترساندنم افزایش پیدا میکند.
اگر غرورم را خدشه دار نمیکرد به راحتی میتوانستم مغرور بودنش را ببخشم.
باید یاد بگیرم که به شادی بیشتر از آنچه لیاقت دارم راضی شوم. من شادترین موجود دنیا هستم، شاید افراد دیگری قبلاً چنین گفته باشند اما نه یک نفر با چنین عدالتی. من حتی از جین هم شادتر هستم او فقط لبخند میزند، من میخندم.
باید کمی از فلسفه من را یاد بگیرید، فقط وقتی به گذشته فکر کن که یادآوری آن برایت لذت بخش میباشد.
همه ما او را به عنوان یک انسان مغرور و ناخوشایند میشناسیم، اما اگر واقعاً او را دوست داشتی این موضوع اهمیتی نداشت.
هیچکس نمیتواند بگوید من چه رنجی میکشم اما همیشه همینطور است کسانی که شکایت نمیکنند هرگز مورد ترحم قرار نمیگیرند. فقط تصمیم دارم طوری رفتار کنم که به نظر خودم باعث خوشبختیام میشود، بدون اشاره به شما یا هر شخصی که کاملاً با من ارتباط ندارد.
اما بعضی از مردم آنقدر تغییر میکنند که همیشه چیز جدیدی برای مشاهده در آنها وجود دارد.
الیزابت از دیدن اینکه جین به سلامت و زیبایی همیشه بود خوشحال شد اما در آن ملاقات کوتاه یک شبه فرصت کمی برای صحبت داشتند.
الیزابت بقیه سفر تا هانفورد را قبراق و سرحال سپری کرد سرانجام نگاهش به خانهی کشیش بخش افتاد. باغ در سراشیبی جاده بود و خانه به شکل دلانگیزی داخل آن قرار داشت. شارلوت با خوشحالی از الیزابت استقبال کرد، آقای کالینز با خوشامدگویی دور و درازش مدتی آنها را کنار دروازه نگه داشت. الیزابت در شگفت بود که چطور دوستش میتوانست با چنین شریکی برای تمام عمر این قدر بشاش باشد. مشخص بود که شارلوت از خانه کوچکش لذت میبرد و چیزهای کوچکی یافته بود که بیشتر روز آقای کالینز را بیرون خانه نگه میداشت. به همان اندازه واضح بود که همسایهشان آنها را سرگرم نگه میداشت. آقای کالینز گفت: ما هفتهای دو بار توی رزینگر شام میخوریم مطمئنم بانو کاترین نام شما رو نیز توی هر دعوت نامه میاره.
این که یک مرد مجرد و ثروتمند به دنبال همسر باشد، حقیقتی است که در همه دنیا صادق میباشد. همه ما میدانیم که او مردی مغرور است اما اگر واقعاً او را دوست داشته باشی این مسأله اهمیتی ندارد. وقتی کسی انگیزه دارد فاصله هیچ است.
اعلام میکنم که هیچ لذتی مانند خواندن وجود ندارد. هر چقدر زودتر آدم چیزی را امتحان کند زودتر از آن خسته میشود جز کتاب، وقتی برای خودم خانه داشته باشم، اگر کتابخانهای عالی نداشته باشد بدبخت خواهم بود.
روز بعد کالسکهی بانو کاترین جلوی خانه نگه داشت. خانم و آقای کالینز با عجله برای خوشامد گویی رفتند. دختر بانو کاترین خشک و رسمی روی صندلی نشسته بود و داخل نمیآمد. الیزابت وقتی از پنجره بیرون را نگاه کرد لبخند زد: کج خلق به نظر میرسه، همسر کاملی برای دارسی میشه.
خانم و آقای کالینز کناره دروازه ایستادند تا با دوشیزه دوبورگ صحبت کنند، سرویلیام درست در درگاه خانه ایستاد و هروقت دوشیزه دوبورگ آن طرف را نگاه میکرد برایش تعظیم مینمود. ماریا از یک پنجره به پنجرهای دیگر میدوید تا دید بهتری داشته باشد، بالاخره کالاسکه راه افتاد. شارلوت گفت: که روز بعد همگی در رزینگز شام خواهند خورد، آقای کالینز از اینکه چطور رفتار کنن، برایشان سخنرانی دور و درازی کرد. وقتی آنها رسیدند سرویلیام از شدت بهت زبانش بند آمد ماریا مثل خرگوش زیر سایه یک شاهین به نظر میرسید.
مدتی کوتاه گذشت و خانوادهی نبت مرد جوان را برای صرف شام به منزلشان دعوت کردند اما آقای بینگلی در نامهای دعوت آنها را در کمال تاسف رد کرد و توضیح داد که برای کاری ضروری باید هر چه سریعتر خودش را به لندن برساند. خانم نبت که از پاسخ آقای بینگلی آشفته شده بود از از سفرهای پی در پی او ابراز نگرانی کرد اما طولی نکشید که خانم لوکاس خیال همه را راحت کرد. آقای بینگلی به لندن رفته بود تا عدهی زیادی از دوستانش را به جشن دعوت کند. در نهایت با بازگشت آقای بینگلی شایعات در مورد میهمانان بیشمار او فروکش کرد و در مجلس رقص تنها پنج نفر کنار او حاضر شدند.
نویسنده | جین آستین |
مترجم | اعظم ضامن پور |
ناشر | نیک فرجام |
شابک | 978-600-7159-02-6 |
موضوع | رمان |
قطع | رقعی |
نوع جلد | سلفون |
تعداد صفحه | 533 |
تعداد جلد | 1 |
وزن | 400 گرم |
کتاب خوبیه قبل از اینکه کتاب بخونم فیلمشو دیدم خیلی خوشم اومد، فقط اینکه اینجا تعداد صفحات زده533در صورتی ک خود کتاب 406صفحه است
از سری شاهکارهای ادبیات. کیفیت چاپ و جلد کتاب مناسب بود.
من چهار تا کتاب تو حراج هفته کتاب از گرفتم بنظرم عالی بودند و بسیار از خریدم راضی هستم. جلد یکی از کتابها نازک بود ولی چیزی از ارزش کتاب کم نمیکنه داستان کتاب اونقدر جذاب هست که این مورد به چشم نمیاد
من پی دی اف این کتاب رو دانلود کردم حدود 30 صفحه اش رو که مطالعه کردم آنقدر برایم جذاب شد که تصمیم گرفتم خود کتاب رو هم بگیرم و بقیه داستان رو از اون بخونم.ولی کمی مدل ترجمه این کتاب منو به دردسر مینداخت گویی پیوستگی بین مباحث کم بود و خواننده رو سردرگم می کرد به طوریکه مجبور به برگشت به ابتدای بند می شدم و گاهی هم مجبور به مراجعه به پی دی اف با ترجمه خانم میرمشهوری می شدم که ترجمه اش از نظر من بهتر بود. ممنون از .
قیمت تو کتاب ۱۵۰ تومن با توجه به تخفیف خیلی خوبی ک داشت می ارزه...راجع به متن هم باید بگم رمان خیلی خیلی معروفیه و البته که تو ایران کمی سانسور هم داره
ترجمه و فانت و سایز متن خوبه. سانسور هم داره مثل اکثر کتب دیگه. ممنون از
وقتی به دستم رسید لبه کاور کتاب تا خورده بود
نسبت به قیمت(فروش ویژه خریدم)خیلی کتاب عالیه.من فیلمشو دیدم ولی دوست داشتم کتابشم داشته باشم من پایه ثابت خرید کتاب از شدم
دو روز زودتر به دستم رسیدن بسته بندی مثل همیشه عالی و مرتب
رمانش در کل قشنگ بود ولی از اینا بود که در نظر آدم خیلی دیر تموم میشه و همش خسته میشدی و از نظر احساسی هم انتظار یه عاشقانه خیلی قوی تری داشتم چون همه جا این رمان رو به عاشقانش میشناسن ولی از نظر من احساسات سردی توی رمان در جریان بود مخصوصا نقش اول ، شاید چون رمانش یکم قدیمی نمیتونه اون حس قوی عاشقانه رو توی ادم در جریان بندازه محض تنوع بد نیست ولی به عنوان یه رمان خاص که حتما باید بخونیتش پیشنهادش نمیکنم البته بد نیست بعضی از رمان های معروف مثل این رو ادم بخونه،البته شایدم به خاطر سانسور هایی که توی رمان ها میشه این احساس خشک بودن رو و الکی بود رو به ادم میده
من قبل از خرید، خیلی نظرات رو میخوندم که ببینم ترجمه چطوره، ترجمه کتاب روان و خوبه، خیلی کم در حد 5 6 تا غلط املایی داره که واقعا مهم نیست و مشکلی ایجاد نمیکنه، جلد کتاب هم محکمه و جنس ورق ها هم نسبت به قیمت خوبه، در کل من که راضی بودم و پشیمون نشدم از خریدش
کتابش با اینکه خیلی کند پیش میره وممکنه وسطاش خسته بشین ولی پراز حس خوبه و آرامش و عشق و احساس میکنیدتو تک تک اتفاقات داستان
داستان های انگلیسی شیرینی خاصی دارن. کسانیکه رمان های عاشقانه دوست دارن حتما از خوندن این کتاب و شخصیت هاش لذت میبرن
بینظیر بود واقعا
کتاب های زیادی از خریدم همشون خوب بودن در مورد خود کتاب هم داستان عالی بود