زنان کوچک رمانی دوست داشتنی از نویسنده آمریکایی لوئیزا می الکات است که در سال 1868 و 1869 در دو جلد آن را نوشته است و به عنوان یک داستان کلاسیک برای جوانان و نوجوانان و همچنین بزرگسالان به شمار می‌رود. داستان اصلی کتاب به زندگی خانواده مارچ در دوران جنگ داخلی در آمریکا مربوط می‌شود که خواننده را با جزئیاتی در مورد اعضای آن به ویژه چهار خواهر به نام‌های مگ، جو، بث، امی و مادرشان، مارمی آشنا می‌سازد. اشاره به ویژگی‌های شخصیتی هر یک از این افراد، نحوه تعاملاتشان با یکدیگر و البته افراد جامعه و چالش‌ها و تکاملی که در مسیر رویارویی با مسائل مختلف تجربه می‌کنند هسته اصلی رمان را تشکیل می‌دهند. لحن نویسنده در برخی مواقع شوخ طبعانه بوده و در برخی قسمت‌ها هم جدیت خودش را دارد اما در کل تعادلی را برای برقراری ارتباط بهتر با مخاطب ایجاد می‌نماید.
ژوزفین مارچ که دختر دوم خانواده مارچ به حساب می‌آید اصلی‌ترین شخصیت کتاب می‌باشد که بر خلاف بسیاری از دختران و زنان روحیه‌ای پسرانه دارد و در برابر محدودیت‌هایی که برای همجنسانش وجود دارند واکنش‌هایی را نشان می‌دهد. خواهر بزرگتر ژوزفین، مگ بر عکس او شخصیتی بالغ دارد و همچون یک مادر برای خواهرانش ایفای نقش می‌کند. بث دختر سوم خانواده مارچ بسیار ساکت است و علاقه‌اش به پیانو را دنبال کرده و سعی می‌کند نظر رضایت دیگران را در رفتارش بسیار مورد توجه قرار دهد و بالاخره امی که کوچکترین دختر خانواده است علاقه به نقاشی و زیبایی‌های بصری داشته و سعی می‌کند توانمندی‌هایش را بهبود دهد. در همسایگی این خانواده جالب پسری به نام لوری لورنس که از خانواده‌ای متمول است زندگی می‌کند و در ادامه ماجرا‌ها نقش یک برادر را برای آنها بازی کرده و از ویژگی‌هایش می‌توان به باهوش بودن و مهربانی زیاد اشاره کرد. البته کتاب لوییزا می الکات اشخاص دیگری همچون آقای بروک، فردریک بائر، آقای لورنس، آقای مارچ و مارمی را هم در خود دارد که با مطالعه سطر‌ها و صفحه‌های پیش رو آشنایی با آنها لحظات جذابی را برای خواننده رقم می‌زند.
اتفاقاتی که با بزرگتر شدن دختر‌ها و گذشتن سال‌ها رخ می‌دهد شرایط متفاوتی را پیش روی هر یک از نفرات رمان قرار می‌دهد از جمله آنکه مگ ازدواج کرده و صاحب دو فرزند می‌شود و همراه با همسرش سختی‌هایی را پیش روی خود می‌بیند. از طرفی دیگر ژوزفین با لوری دوستی صمیمانه‌ای را ایجاد می‌کنند که به پیشنهاد ازدواج لوری به ژوزفین منجر می‌گردد و اتفاقاتی که پس از آن برای هر دوی آنها موقعیتی متفاوت را به وجود می‌آورد، بیماری بث که منجر به شرایط سخت جسمانی او گشته و او را تا پای مرگ می‌برد و اختلافات بین ژوزفین و امی که هر کدام مطمئناً با خواندنشان حال مخاطب را دگرگون کرده و همنشینی با داستان مذکور را جالب و جالب‌تر می‌کند.
در ادامه می‌توانید نسبت به دانلود کامل کتاب زنان کوچک به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.
لوییزا می الکات (Louisa May Alcott) نویسنده آمریکایی بود که در روز 29 نوامبر سال 1832 در پنسیلوانیا دیده به جهان گشود. وی که در دوران کودکی به دلیل اعتقادات متفاوتی که والدینش داشتند شرایط خاصی را تجربه کرده بود از فعالان حقوق زنان محسوب می‌شد. پدر الکات با روحیه‌ای متفاوت در دنبال کردن آرمان‌هایش موجب شد خانواده‌اش فقر شدیدی را تجربه کنند و لوییزا از سال 1851 با نویسندگی برای مجلات درآمد‌هایی را برای خود کسب کرد. روی آوردن به صورت حرفه‌ای به نوشتن کتاب‌هایی موفق برای او استقلال مالی را به ارمغان آورد که از آنها مواردی همچون: هشت پسر عمو، پسران جو و مردان کوچک را می‌توان نام برد. الکات سرانجام در روز 6 مارس سال 1888 درگذشت.
به علاقه مندان به رمان‌های کلاسیک به ویژه داستان‌هایی با محوریت زنان و مسائل و مشکلات مربوط به آنها توصیه می‌شود داستان ارزنده زنان کوچک را مطالعه نمایند.
کتاب زنان کوچک در بازار کتاب توسط انتشارت گوناگونی از جمله نشر افق و قدیانی با ترجمه‌هایی از کیوان عبیدی آشتیانی و فرزین مروارید در 496 و 416 صفحه به چاپ رسیده و در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
پدرت جو، او هرگز صبر و شکیبایی خود را از دست نمی‌دهد، هرگز شکی به خود راه نداده و شکایتی نمی‌کند اما همیشه امیدوار است و چنان شاد کار می‌کند و انتظار کشیده که شخص خجالت می‌کشد تا قبل از او عمل دیگری انجام دهد.
عشق آرایشگری عالی است.
ای عزیز، تماشا و دعا کنید، هرگز از تلاش خسته نشوید و هرگز فکر نکنید که غلبه بر تقصیر خود غیرممکن است.
عشق ترس را از بین می‌برد و سپاسگزاری می‌تواند غرور را تسخیر کند.
ساعت کاری منظم برای کار و بازی داشته باشید. هر روز را برای خود مفید و دلپذیر بسازید و ثابت کنید که با به کارگیری خوب، آن وقت را درک میکنید. سپس بر این اساس جوانان پشیمانی کمی خواهند داشت و زندگی به یک موفقیت زیبایی تبدیل خواهد شد.
من کلمات خوب را دوست دارم که معنی خاصی داشته باشند.
من از طوفان نمی‌ترسم زیرا یاد می‌گیرم که چگونه کشتی خود را حرکت دهم.
ترجیح می‌دهم قهوه بخورم تا تعارفات.
بِت‌های زیادی در جهان وجود دارند، خجالتی و ساکت و در گوشه و کنار لازم نشسته و برای دیگران چنان شاد زندگی می‌کنند که هیچکس فداکاری‌های آنها را نمی‌بیند.
من کلید قلعه خود را در هوا گرفته‌ام اما اینکه آیا می‌توانم قفل در را باز کنم، باید بررسی شود.
الیزابت یا آن‌طور که بقیه خطابش می‌کردند، بث، دختر سیزده ساله‌ی خجالتی، با گونه‌هایی گلگون، مو‌هایی صاف و چشمانی روشن بود. سیمای چهره و آهنگ صدایش به قدری آرام بود که به ندرت می‌شد خاطرش را آشفته ساخت. پدرش او را «دوشیزه کوچولوی آروم» صدا می‌زد و انصافاً هم که این اسم بسیار برازنده‌ی او بود، چرا که چنین به نظر می‌رسید او در دنیای شاد خودش زندگی می‌کند و فقط گاهی اوقات برای دیدن کسانی که به آنها اعتماد داشت و از صمیم قلب به آنها عشق می‌ورزید، از دنیای خود بیرون می‌آمد. امی، جوان‌ترین عضو خانواده، فرد بسیار مهمی بود، لااقل به نظر شخص خودش که چنین می‌نمود. یک فرشته‌ی برفی، با چشمانی آبی و طره مو‌هایی طلایی بود که تا روی شانه‌هایش فر می‌خورد، پوستی سفید و اندامی ظریف داشت و همیشه به گونه‌ای رفتار می‌کرد که گویی یک بانوی جوان متفکر است.
به آنها بگو خیلی دوست‌شان دارم و از طرف من همه‌شان را ببوس. بهشان بگو روز‌ها در فکرشان هستم و شب‌ها برای‌شان دعا میکنم و عشق و محبت آنها دلم را گرم و خاطرم را آسوده می‌کند. یک سال انتظار برای دیدن دوباره‌ی آنها زمان زیادی است اما به آنها بگو در دوره‌ی انتظار باید همگی کار کنیم و این روز‌های سخت را به بطالت نگذرانیم. می‌دانم که تمام حرف‌هایم را به یاد دارند و دختر‌های خوبی برای تو هستند، وظایف‌شان را به خوبی انجام می‌دهند و با دشمن‌های درونی می‌جنگند و بر آنها با زیبایی‌ها غلبه می‌کنند تا زمانی که من برگردم و بیشتر از همیشه به زنان کوچکم افتخار کنم.
من تظاهر به دانایی نمی‌کنم، اما اطرافم را مشاهده میکنم و چیزی بسیار بیشتر از تصور تو را می‌بینم. من به تجارب و تناقضات آدم‌ها علاقه مندم و با این که نمی‌توانم چگونگی‌اش را توضیح دهم، آنها را به خاطر می‌سپرم و به نفع خودم ازشان استفاده میکنم.
| نویسنده | لوییزا می آلکوت |
| مترجم | کیوان عبیدی آشتیانی |
| شابک | 9789643696627 |
| ناشر | افق |
| موضوع | رمان |
| قطع | جیبی |
| نوع جلد | زرکوب |
| تعداد صفحه | 496 |
| وزن | 360 گرم |
| سایر توضیحات | (داستان های آمریکایی،قرن 19م) |
امیر اسلامی فارسانی
کتاب ظاهر خوبی داره و زیباست (اگرچه اندازه کوچکی داره) ولی متاسفانه انتشارات افق جلد دومی رو برای این داستان منتشر نکرده و داستان نصفه نیمه میمونه و بخش زیادی از داستان توی جلد دوم باید باشه ، انتشارات افق هم گویا قصد ندارن ادامه داستان رو چاپ کنن پس ترجیحا از جایی خرید کنین که داستان کامل باشه تا ارزش پولی که پرداخت میکنید رو داشته باشه .
Zahra Tabari
👌👍👌👌👌
کاربر
من خودم این کتاب رو از کتاب فروشی خریدم و اول جلد زیبای این کتاب بود ک منو وسوسه کرد برای خریدنش اما بعد دیدم نوشته ها داستان این کتاب هم زیبای های خودش رو داره شاید داستان چند دختر بچه که توی دوران مختلفی از سنشون هستن براتون جالب باشه این کتاب نکات بسیار زیبا و مفیدی و جالبی رو درباره زندگی بیان میکنه
کاربر
کتاب خوبیه جلد خوشگلیم داره کلا نشر افق خیلی با سلیقست و ترجمه خوبیم داره اما متاسفانه قیمتا خیلی زیاد شده من توی تخفیف گرفتم
زینب طاهری
من این ادیشن نشر افق رو خیلی دوستش دارم و شیکه منتها کاش رنگ کنار برگه هاش و روبانش هم مثل گل هاش بنفش بد . راستس من متوجه شدم که این کتاب جلد دو هم داره ولی مثل این که این نشر چاپ نکردتش
کاربر
کادو گرفتم واسه خانومم خیلی خوشش اومد
کاربر
کتاب بسیار خوبی با داستان قوی است و اگه فیلم زنان کوچک رو دیدید و لذت بردید توصیه میکنم حتما این کتاب رو هم بخونید ترجمه و کیفیت چاپ بسیار خوبی دارد
ابوالفضل حسینی
از همه جانب عالی ولی کوتاه بود یعنی می‌تونست بلند تر باشه که قطرش کم ترباشه تو کتاب خونه جا کم تر بگیره
مهدیه حبیبی
من اینو برا کادو تولد گرفتم بنظرم بهترین هدیه به کسی
کاربر
از این انتشارات کتابهای دیگه ای هم سفارش دادم، واقعا عالیه هم کیفیت چاپش خوبه هم کوچیکه و جاگیر نیست و هم اینکه طراحی قشنگی داره
محدثه ایزدیار
داستانش که خیلی خوبه و چون جلد و طراحی خوبی داره برای کادو دادن مناسبه
مهنا امانی
همونطور ک توی مشخصات نوشته بود جیبی و کیوته چون برگه هاش کاهیه خیلی سبک شده خود کتاب هم نوار نشانگر داره خود کتابم ک نیاز به تعریف نداره عالی خیلی دوسش دارم قیمت پشت جلدشم ۶۵ تومن بود ک من ۴۸ تومن خریدم
حسن مقیم پور بیژنی
جلد زیبایی داره صحافی خوبی داشت سایز جیبیه بسیار سبکه تنها بذیش چسبناک بودن بعضی قسمتا رو جلدش بود در کل پیشنهاد میشه
کاربر
از اون کتابایی که تا قبل مرگ حتما باید خوند
