فیل نایت بنیانگذار شرکت نایکی کتاب کفش باز را که در واقع بیانگر خاطرات و سرگذشت شخصی‌اش می‌باشد را در حدود 6 سال پیش به رشته تحریر درآورد و با صداقتی کم نظیر از چالش‌ها و شکست‌ها و موفقیت‌هایی که در مسیر کاری و زندگی‌اش متحمل شده در آن صحبت کرده است. از آنجایی که وی از موفق‌ترین کارآفرینان قرن و شاید هم تاریخ، محسوب می‌گردد به خوبی روایت می‌کند که در مسیر کارآفرینی چه مسائلی ممکن است بر سر راه کارآفرینان قرار گیرد و با چه راه حل‌هایی می‌توان آن مشکلات و بعضا دشواری‌ها را رفع و حل کرد. کتاب کفش باز را می‌توان یک اثر انگیزشی هم دانست که نویسنده‌اش با استمرار و مداومتی که بر پایبندی به اهدافش داشته است، با صراحت و زیبایی به خواننده اعلام می‌کند که چگونه انگیزه‌اش را حفظ نماید و علی رغم وجود برخی مشکلات با استفاده از راهکار‌های ارائه شده زندگی‌اش را متحول و دگرگون سازد.
ساده گویی و ساده‌نویسی و وجود رگه‌های فراوانی از شور و نشاط و امید در خطوط اثر مذکور، علاقه مندان را طوری با خود همراه می‌کند که شاید کمتر کسی در هنگام مطالعه آن، وقفه‌ای بیندازد و اتفاقاً بیشتر خواننده‌ها آن را یک نفس از آغاز تا پایان با اشتیاق وصف ناشدنی، می‌خوانند. فیل نایت از روز‌های متفاوت دهه‌های 60 و 70 اینطور می‌گوید که برند‌های مطرحی در سطح جهان برای فروش و در اختیار گذاشتن کفش‌های مناسب وجود نداشتند و او در حالی به ژاپن سفر کرد و مبلغ 1000 دلار را از پدرش قرض گرفت که روابط بین‌المللی خوبی بین این کشور و آمریکا وجود نداشت ولی با این حال کوتاه نیامد و تعدادی از کفش‌های ارزان قیمت ژاپنی با برند tiger را وارد کشورش نمود. فروش این کفش‌ها برایش با موفقیت همراه بود و توانست همه آن‌ها را به فروش برساند. هدفی که نایت داشت به همینجا ختم نمی‌شد بنابراین او بازهم به کشور ژاپن سفر کرد و این بار با مسئولان شرکت توکیو و یک شرکت تولید کفش تنیس، ملاقات کرد و آن‌ها را قانع نمود که بازار تنیس در آمریکا بسیار بزرگ بوده و می‌توان از این پتانسیل برای فروش محصولات زیادی به مشتریان استفاده کرد.
این‌ها همه در شرایطی بودند که او یک شرکت با نام روبان آبی که کوچک و البته با سرمایه کم بود را به نام خودش تأسیس کرده بود و فقط از سوی پدرش مورد حمایت قرار می‌گرفت و سایر اعضای خانواده زیاد به ایده‌هایش اهمیت نمی‌دادند. در این حین پس از موافقت شرکت‌های ژاپنی و ورود محصولات متعدد به بازار آمریکا، او مذاکره‌ای با بورمن، مربی تیم دانشگاه داشت و هر دو تصمیم گرفتند با مشارکت هم، توزیع کفش‌ها را عهده دار شوند. مشکل نقدینگی که تا مدت‌ها گریبانگیر شرکت روبان آبی بود و بانک‌ها هم به سختی برای دادن وام به آن موافقت می‌کردند، دشواری‌هایی بود که اگرچه فیل نایت را دغدغه‌مند می‌کرد اما هرگز نتوانست سد راه پیشرفتش شود.
در ادامه می‌توانید نسبت به دانلود کامل کفش باز به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.
فیلیپ همسون نایت (Phil Knight) بنیانگذار و مدیرعامل بسیار موفق آمریکایی است که در روز 24 فوریه سال 1938 در پورتلند ایالات متحده آمریکا متولد شد. او که سال‌ها ایده‌ای را در سر می‌پروراند پس از پایان دوره تحصیلی‌اش در رشته بازرگانی در دانشگاه استنفورد به خدمت ارتش آمریکا درآمد و پس از یکسال فعالیت در ارتش، جدی‌تر به دنبال تحقق آرزویش رفت و شرکت نایکی را تأسیس نمود. وی که در سال 2018 به گفته مجله فوربز به عنوان 28 امین فرد ثروتمند جهان نام برده شد، شرکت فیلم‌سازی را هم با مالکیت خود پایه‌گذاری نموده است.
این کتاب برای آن‌هایی که از حرفه و شغل خود راضی نیستند و یا به عبارتی از آن دلسرد شده‌اند بسیار مناسب است. زیرا ممکن است با خواندن آن، ایده‌های خلاقانه خوبی به ذهنشان برسد و بتوانند به کارآفرینانی موفق و تأثیرگذار تبدیل شوند. همچنین آن‌هایی که تصمیم خود را گرفته‌اند و در ابتدای راه‌اندازی یک شغل آزاد می‌باشند و خود را با برخی مسائل روبرو می‌بینند، پیشنهاد خوبی است که تجارت فیل نایت در کفش باز را با دقت مورد بررسی و تحلیل قرار داده و از اثرش راهنمایی‌های فوق‌العاده‌ای دریافت کنند.
کفش باز به تشخیص نویسنده‌اش در فصل‌های گوناگون که طبق سال‌های مختلف زندگی‌اش، طبقه‌بندی شده‌اند به تألیف درآمده است. به گونه‌ای که هر سرفصل، مربوط به یک سال میلادی مشخص می‌باشد و تمام این فصول در زیرمجموعه دوبخش اصلی قرار می‌گیرند. بخش اول از سال‌های 1962 تا 1975 تشکیل شده است و بخش دوم به سال‌های 1975 تا 1980 اختصاص دارد.
بزدل‌ها و ترسو‌ها هیچ گاه شروع نمی‌کنند و ضعیف‌ها در طول مسیر جان خود را از دست می‌دهند و در نهایت این ما هستیم که می‌مانیم و موفق می‌شویم.
به طور کلی قدرت شانس را تصدیق می‌کنم، ورزشکاران موفق خوش شانس هستند و مشاغل موفق هم از خوش شانسی بی‌نصیب نیستند. سخت کوشی، بسیار مهم است و استخدام یک تیم خوب از ضروریات تجارت است. نگرش درست و عزم راسخ هم بسیار ارزشمند هستند اما نهایتاً این شانس است که ممکن است معادلات را تغییر دهد.
شاید چون هنوز زندگی واقعی را تجربه نکرده بودم هنوز وسوسه‌ها و هیجان‌های بی‌شمارش را حس نکرده بودم، هنوز حتی یک نخ سیگار هم نکشیده بودم، حتی یکبار هم موارد نزده بودم حتی یکبار خلاف نکرده بودم چه رسد به اینکه مرتکب جرم شوم.
اگر کالا‌های شما از مرز‌های بین‌المللی عبور نکنند و تجارت شما به یک محدوده کوچک خلاصه شود سربازانتان که همان کارمندانتان هستند به زودی از شما جدا خواهند شد. من جنگ تجاری را بدون گلوله می‌خواهم در صلح، همکاری و همزیستی با یکدیگر.
بعضی اوقات همه چیز دست به دست هم میدهد تا شما تسلیم شوید اما اینکه چه چیزی را در چه زمانی برای موفقیتتان امتحان کنید نبوغ شما را نشان میدهد پس بلند شوید و هرگز توقف نکنید.
اثری از ماشین، انسان و حتی علائم حیاتی در جاده دیده نمی‌شد، تنهای تنها بودم تمام دنیا از آن من بود هر چند ظاهراً درخت‌ها به طرز عجیبی وجودم را حس می‌کردند. یکبار دیگر اورگن با تمام شکوهش مقابلم ایستاده بود به نظرم درخت‌ها همیشه می‌فهمند، درخت‌ها همیشه هوایت را دارند.
بهترین معلمی که در تمام طول زندگی داشتم یکی از بهترین مردانی که می‌شناسم اغلب درباره آن نشانه حرف می‌زد، با لحن پرشکوهی گفت: این حق ماست، تولد، شخصیت، سرنوشت و دی ان ای ماست.
اگر میخواستم به تمام چیز‌هایی که نبودم و انجام نداده بودم فکر کنم تنها یک دلیل ساده داشت، ریشه‌اش در چیز‌هایی بود که آن‌ها را خیلی خوب می‌شناختم، برایم سخت بود دقیقاً بگویم چه یا که هستم یا می‌خواهم به چه تبدیل شوم. مثل تمام دوستانم من هم میخواستم موفق شوم اما برخلاف تمام دوستانم نمی‌دانستم این خواسته به چه معناست پول و ثروت؟ زن؟ بچه؟ خانه؟ قطعاً، البته اگر بخت یارم بود. این‌ها اهدافی بودند که به من یاد داده بودند تا دنبالشان بروم و بخشی از وجودم، از روی غریزه به دنبال آن‌ها بود.
دنیا تا سرحد مرگ از جنگ و درد و بدبختی خسته شده بود. کار روزانه اغلب، فرساینده و ناعادلانه بود فکر می‌کردم شاید تنها درمان این بدبختی، یافتن رویایی شگرف و نامحتمل باشد که ارزش ریسک کردن را داشته باشد رویایی لذت بخش که بتوان آن را با ذهنی همواره در پی ورزش، دنبال کرد. خوشمان بیاید یا نه، زندگی یک بازی است هر کس که این حقیقت را کتمان کند هر کس که نخواهد بازی کند به حاشیه می‌رود و من نمی‌خواستم به حاشیه بروم، واقعاً نمی‌خواستم این اتفاق بیفتد.
من میخواستم متفاوت باشم و یک تأثیر بزرگی در جهان ایجاد کنم من میخواستم برنده شوم.
من به دویدن، اعتقاد و علاقه داشتم و می‌دیدم که مردم هر روز چند صد مایل را به دنبال هدفی به سرتاسر جهان پرواز می‌کنند پس به این فکر کردم که می‌شود دنیا را زیباتر کرد و یقین داشتم که زیبا کردن دنیا، با تولید کفش‌های با کیفیت و زیبا محقق می‌شود.
آن صبح مه آلود آن صبح مهم سال 1962 بالاخره بعد از هفت سال آزگار نشانه خود را در وطنم یافتم. دوباره در خانه بودن و خیس شدن زیر باران‌های روزانه عجیب بود از آن عجیب‌تر زندگی دوباره با پدر و مادر و خواهر‌های دوقلویم بود آن‌ها حالا در تخت دوران کودکی من می‌خوابیدند. شب‌ها رو به سقف دراز می‌کشیدم و به کتاب‌های درسی دوران کالجم، جوایز دوران دبیرستانم و روبان‌های آبی‌ام چشم می‌دوختم و از خود می‌پرسیدم: این، هنوز من هستم؟
گاهی در خیال، خود را یک نویسنده بزرگ، یک روزنامه‌نگار چیره دست یا یک دولتمرد کارکشته تصور می‌کردم اما آخرین رویایم همیشه این بود که ورزشکار بزرگی شوم، متأسفانه دست تقدیر از من یک ورزشکار خوب، اما نه بزرگ ساخت. در بیست و چهار سالگی بالاخره تسلیم این حقیقت شدم در مسابقات دو و می‌دانی اورگن، دویده و خود را متمایز کرده بودم طی چهار سال شرکت در مسابقات، سه بار موفق به کسب عنوان شده بودم اما این، پایان کار بود.
هر دونده‌ای این را می‌داند شما کیلومتر‌ها و کیلومتر‌ها می‌دوید چون توقف و ایستادن به جای دویدن شما را تا سر حد مرگ می‌ترساند.
استاد معتقد بود ایده دیوانه وارم ایده خوبی است برای همین به من نمره الف داد اما همه‌اش همین بود، حداقل قرار بود همین باشد هرگز فکر آن مقاله از سرم بیرون نرفت.
| نویسنده | فیل نایت |
| مترجم | شورش بشیری |
| ناشر | نشر میلکان |
| شابک | 9786007845653 |
| موضوع | خاطرات |
| قطع | وزیری |
| نوع جلد | شومیز |
| گروه سنی | بزرگسال |
| تعداد صفحه | 328 |
| وزن | 468 گرم |
| سایر توضیحات | - خاطرات بنیانگذار نایکی - بهترین کتاب مدیریتی 2016 به انتخاب آمازون - بهترین کتاب سال 2016 به انتخاب بیل گیتس و وارن بافت |
مریم علیزاده
مثلا واحدهایی مثل وزن، طول ، مساحت و ... تبدیل نشده و با توجه به اینکه اعداد و ارقام زیادی در کتاب به کار رفته، ترجمه و تبدیل نشدن این واحدها، خواننده را سردر گم می کند. بعضی جاها اصطلاحات به طور کامل اشتباه وارد شده. مثلاً جایی از کتاب لحن یک شخص آبکی ترجمه شده که در اصل منظور نویسنده لحنی احساسی است، یا جایی شخصی به طعنه می‌گوید: شاید یه روزی خودت هم به این روز بیفتی در صورتی که در کتاب به صورت: شاید موقع وضع حمل خودت هم برسه و کاملا کلمه به کلمه ترجمه شده و اصلا معنا و مفهوم اصلی جمله را نمی رساند. مثالهایی از این دست بسیار است اما در چنین جایی امکان ذکر همه موارد نیست.
رضوان کریمی
کتاب فوق العاده عالی، اصلا مگه میشه بهترین کتاب سال به انتخاب بیل گیتس و وارن بافت باشه و خوب نباشه نشر میلکان هم که کلا عالیه
محمد علی منصوریان
بعد از خواندن این کتاب تصمیم گرفتم برای دومین بار هم بخونمش. به این خاطر که خیلی کتاب خوبیه، بدون تعصب بگم ، کمتر کتابی مثل این رو دیدم.
نازنین زارع
بی نظیر فوق العاده «میخواستم برنده باشم...نه فقط میخواستم بازنده نباشم»
مهدی اخوندی
دوستان این صرفا نظر شخصیه خودمه ولی باید بگم این کتاب فوق العادس از همه چی صحبت شده و یه داستان واقعی که مثل رمان میمونه از رهبری و استراتژی ها و عشق ودوستی گرفته تا سفر هاش و خلاصه در مورده همه چی صحبت شه بعضی جاهای کتاب واقعا قشنگه و هی تصویر سازی میکنی بعضی جاها هم آدم واقعا ناراحت میشه (حداقل من اینطوری بودم) کتاب و بگیری دستت دلت نمیخواد بزاری زمین خلاصه من خوذم میخوام بازم بخونم ولی حتما حتما پیشنهاد این کتاب رو بهتون میدم اگر نظرتون موافق لایک کنید بقیه هم استفاده کنن
امیرحسین فتاحی
خیلی کتاب خوب و عالی هستش...
زهرا منصوری
جنس کاهی کتاب که دوستان میگن اولاً بخاطر سبک تر شدن وزن کتاب این کار رو میکنن که حمل و نقلش راحت تر باشه براتون.و دوماً اینکه موقع خوندن بخاطر کاهی رنگ بودنش چشم رو دیرتر خسته میکنه .
حسن اشجعی
فیل نایت موسس نایک مسیر نایک شدن نایک رو به صورت رمان گونه توضیح میدهد .مفید برای کارآفرینان و...
امیر حسین فریدی
اولای کتاب ترجمه عالیه آخرای کتاب مترجم حوصله نداشته و با ترنسلیت ترجمه کرده
رضا عبادی
جنس کاغذ واقعا افتضاحه کاغذ کاهیه ما ک داریم پول میدیم،تخفیفتونو نخاسیم،یکم هم گرونتر دادین ایراد نداره فقط جنس خوب بدین دست مردم واقعا ادم میخوره تو ذوق کتاب خونیش
مرضیه جباری
خاطرات موسس کفش نایکی هست و من از خوندن این کتاب لذت بردم. تنها مشکلم با این کتاب کاهی بودن برگه های اون بود
کیمیا فاضلی
کتابی که شما رو دنبال خودش میکشه. زندگینامه فیل نایت هست موسس شرکت کفش نایک. اینکه چطور به هدفش رسید و چه ریسک هایی کرد. فراز و فرود های یه استارتاپ رو نشون میده و خیلی آموزنده است. چون جمله به جمله ش واقعیه خیلی جذابه
کاربر
خوندن کتاب های انگیزشی هرچند وقت یکبار لازم است برای ایجاد انگیزش و انرژِی
رامین صارمی
این کتابو حتما بخونید بینظیره جنش کتاب و صفحاتش به شکلیه که وزن کتای خیلی سبکه در عین این که قطور هستش ممنون از
کاربر
خوب بود
