معرفی و دانلود کتاب اسرار ذهن ثروتمند اثر تی. هارو اکر رایگان به همراه خلاصه کتاب

اگر می‌خواهید به سطح بالاتری از زندگی برسید باید بعضی روش‌های قدیمی تفکر و زندگی را کنار بگذارید و روش‌های جدیدی اتخاذ کنید. کلید موفقیت این است که انرژی خود را افزایش دهید وقتی این کار را انجام دهید مردم به طور ناخودآگاه به شما جذب می‌شوند، وقتی سر و کله‌شان پیدا شد از آن‌ها درآمد کسب کنید.

اکثر مردم ظرفیت کافی برای کسب و حفظ پول فراوان و مقابله با چالش‌های پول و موفقیت زیاد را ندارند به همین دلیل است که پول زیادی به دست نمی‌آورند.

آیا واقعاً احساس می‌کنید سزاوار ثروت هستید؟ توانایی‌تان برای مقابله با ترس، نگرانی، ناملایمات و ناراحتی چیست؟ آیا وقتی حس و حالش را ندارید می‌توانید اقدام کنید؟ واقعیت این است که شخصیت، طرز تفکر و باور‌هایتان، بخش مهمی از آن چیزی را تشکیل می‌دهد که سطح موفقیتتان را تعیین می‌کند.

در مورد کسانی که از نظر مالی رشد سرسام‌آوری داشته‌اند چیزی شنیده‌اید؟ دقت کرده‌اید چگونه بعضی‌ها پول زیادی درمی آورند و بعد از دستش می‌دهند یا فرصت‌های خیلی خوبی را به دست می‌آورند ولی کارشان به افتضاح می‌کشد؟ حالا دیگر علت اصلی‌اش را می‌دانید. در دنیای بیرون می‌گویند بدشانسی، رکود اقتصادی، شریک نامرد یا چیزی شبیه به این ولی در دنیای درون قضیه چیز دیگری است. دلیلش این است که شما وقتی به پول هنگفتی می‌رسید که از نظر درونی برایش آمادگی ندارید عمر شانس ثروتتان کوتاه است و از دستش می‌دهید.

با وجود آنکه بعضی از ثروتمند‌های خودساخته پولشان را از دست می‌دهند، هیچوقت مهمترین عنصر موفقیتشان را از دست نمی‌دهند. ذهن میلیونرشان را البته در مورد دونالد باید گفت: دهن میلیاردر. آیا می‌دانید دونالد ترامپ هیچ وقت نمی‌تواند فقط یک میلیونر باشد؟ اگر ارزش ثروت خالص دونالد ترامپ فقط یک میلیون دلار بود فکر می‌کنید چه احساسی در مورد موفقیت مالی‌اش داشت؟ اغلب مردم اعتقاد دارند که او احتمالاً احساس شکست می‌کرد دقیقاً مثل یک ورشکسته.

ثروتمندان معتقدند که زندگی‌شان را خودشان می‌سازند اما فقرا معتقدند زندگی برایشان تصادفی پیس می‌آید. باور کنیم، باور کنیم که تمام موفقیت‌ها را خودمان به وجود می‌آوریم خودمان بین کشمکش موفقیت و عدم موفقیت یکی را انتخاب می‌کنیم. معمولاً افراد فقیر راحتترین و آسان‌ترین راه را انتخاب می‌کنند که نتیجه آن جز شکست نیست. آن‌ها همیشه نقش قربانی را بازی می‌کنند و تیکه کلام آن‌ها هم: من بدبخت هستم، من شانس ندارم، خدا تقدیر مرا سیاه نوشته است، آن‌ها این ذهنیت را توسعه می‌دهند تا حس دلسوزی افراد را نسبت به خودشان بیدار کنند آن‌ها به جای اینکه مسئولیت کار‌ها و نتایج کار‌های خود را به عهده بگیرند مسئولیت بدبختی خود را گردن دیگران می‌اندازند.

آن چیزی که در زیر زمین است پدیده‌های روی زمین را به وجود می‌آورد، آن چیزی که نامرئی است پدیده‌های مرئی را ایجاد می‌کند. خب معنی این حرف چیست؟ معنی‌اش این است که اگر می‌خواهید میوه‌ها را تغییر دهید اول مجبورید ریشه‌ها را تغییر دهید اگر می‌خواهید پدیده‌های مرئی را تغییر دهید اول باید نامرئی‌ها را تغییر دهید.

اکثریت قریب به اتفاق مردم ظرفیت درونی برای به وجود آوردن و نگه داری مقدار زیادی پول و رو در رو شدن با چالش‌های فزاینده‌ای را ندارند که در پول و موفقیت بیشتر پنهان است. دوستان من، این دلیل اصلی است که نشان می‌دهد چرا آن‌ها پول زیادی ندارند. نمونه کامل این مطلب برندگان قرعه کشی هستند تحقیقات نشان داده است که اغلب برندگان قرعه کشی، صرف نظر از مقدار پولی که برنده می‌شوند عاقبت به همان وضعیت مالی برمی گردند که از اول می‌توانستند اداره‌اش کنند. از طرف دیگر درست خلاف همین موضوع برای ثروتمند‌های خودساخته اتفاق می‌افتد. توجه دارید که وقتی ثروتمند‌های خودساخته پولشان را از دست می‌دهند معمولاً ظرف مدت نسبتاً کوتاهی دوباره به دستش می‌آورند. دونالد ترامپ نمونه خوبی است. ترامپ میلیاردر بود همه چیز را از دست داد و چند سال بعد دوباره همه‌اش را به دست آورد و حتی بیشتر از آن را.

اغلب افراد فقیر می‌گویند پول برای آن‌ها مهم نیست در صورتی که در عمل می‌بینم در به در دنبال پول هستند و آن را ارزشمند نمی‌دانند در طرف مقابل ثروتمندان برای کمترین مقدار پول هم ارزش قائل هستند و به خوبی از آن استفاده می‌کنند. لازم است این را متذکر شوم که اصطلاح فقیر به معنای فردی که اصلاً پول ندارد نیست، به معنای فردی است که پول را به دست می‌آورد اما ارزشی برای آن قائل نیست و به اصطلاح آن را چرک کف دست می‌داند. مثل کسی که سر ماه پولی دارد اما در اواسط ماه دیگر آهی در بساط ندارد چرا؟ چون طبق قانون تمرکز و قانون جذب، افراد فقیر روی فقر تمرکز می‌کنند و آن را جذب می‌کنند و افراد ثروتمند روی ثروت و پول تمرکز می‌کنند و آن را جذب می‌کنند.

ما به عنوان انسان، بخشی از طبیعت هستیم نه مافوق آن، در نتیجه وقتی با قوانین طبیعت هماهنگ می‌شویم و روی ریشه‌ها کار می‌کنیم، زندگی ما هموار است در غیر اینصورت زندگی چهره خشنش را به ما نشان می‌دهد.