معرفی و دانلود کتاب ثروتمندترین مرد بابل اثر جورج کلاسون رایگان به همراه خلاصه کتاب
- نویسنده: جورج کلاسون
- مترجم: هدا پری زاده
- ناشر: انتشارات داریوش
- گروه سنی: بزرگسال
- تعداد صفحه: 172
- سال انتشار: 1926 میلادی
- افتخارات: -
کتاب ثروتمندترین مرد بابل، اثری به قلم جرج ساموئل کلاسون میباشد که در آن روشهای نگهداری از پولها یا به عبارتی مدیریت درآمدهای مالی انسانها، هدف نویسنده بوده و وی با راهکارهایی که ارائه مینماید سعی در دگرگون کردن شرایط مالی مخاطبانش دارد. حال او در قالب یک داستان از مردمان بابل، درسهایش را به خوانندگان میدهد و میتوان دو دلیل را برای انتخاب این بخش از افراد و جامعه بابل برای شرح داستانش برشمرد. دلیل اول، شهرت مردم بابل در جمعآوری مال و ثروت میباشد آنهم در سرزمینی که از نظر بارندگی و زمینهای حاصلخیز، هیچگاه در گذشته اوضاع مناسبی را تجربه نکرده است و در کمترین امکانات موجود، ساکنینش خود را به عنوان نمادهایی از ثروت به جهانیان معرفی کردند. دلیل دوم هم، کشف لوحهای گلی از کاوشهای باستانشناسی بود که پس از بررسی فراوان، خاطراتی از یک جوان با بدهی فراوانش بر روی آنها به دست آمد که راههای رهاییاش از بدهکاری را به خوبی توضیح داده بود.
کتاب با معرفی شخصیتی به نام بنسیر آغاز میشود که هنوز بعد از چهل سال که از عمرش گذشته بود، وضعیت مالی خوبی نداشت و به اصطلاح، فقط برای گذراندن روزها، درآمدی داشت، او که در سرش رویای ثروتمند شدن را حمل میکرد، همچنان از نرسیدن به این رویا احساس نومیدی فراوانی داشت و هر از گاهی با دوستش کمی در این رابطه درد و دل میکرد و مینالید. شخصیت برجسته دیگر داستان، آرکاد میباشد که به دانایی و داشتن مال فراوان شهره است و به واسطه فروتنی و ادبی که از آن برخوردار است، تجربیاتش را خالصانه در اختیار دیگران میگذارد. ماجرای شرح داده شده به جاهای جالبی میرسد وقتی که بنسیر از آرکاد، دلایل ثروتمند شدنش را میپرسد و او هم از استادش یعنی آلگامیش، سخن به میان میآورد و با توضیحاتی قانعکننده به آنها میفهماند که چگونه آلگامیش با تعالیمش توانسته مسیر را به او نشان دهد و خود آرکاد هم با تلاشی که داشته است موفق به محقق کردن آموزههای استادش شده است. اهمیتی که نویسنده در کتاب ثروتمندترین مرد بابل برای فرآیند یادگیری و شخص یادگیرنده قائل میشود، یکی از مهمترین نقاط عطف آن میباشد، برای مثال آرکاد هنگامی که در بعضی از تجاربش شکست میخورد از آمدنش به پیش آلگامیش برای دفعات متعدد میگوید و اینکه چگونه پس از هر اقدام و تبعات آن، مجدداً از استادش، راه حلهایی را دریافت و اجرا میکرده است و ادامه داستان.
در ادامه میتوانید علاوه بر خلاصه کتاب متنی، به خلاصه صوتی کتاب ثروتمندترین مرد بابل گوش دهید و آن را دانلود کنید:
جرج ساموئل کلاسون (George Samuel Clason)، نویسنده و کارآفرین آمریکایی متولد سال 1874 در لوئیزیانا میباشد. وی علاوه بر نویسندگی، مؤسس دو شرکت کلاسون مپ و کلاسون پابلیشینگ نیز بود. از دیگر فعالیتهای او در طول 82 سال حیاتش، حضور در ارتش آمریکا در جنگ میان اسپانیا و ایالات متحده بود که در زمینه تجارت هم، موفقیتهایی را برای خود رقم زد و سرانجام در سال 1957 در کالیفرنیا چشم از جهان فروبست.
کتاب ثروتمندترین مرد بابل، اگرچه در خطوط و صفحاتش، موارد مربوط به وضعیت مالی انسانها را مدنظر قرار داده است اما از نگاهی دیگر، درس غنی شدن به مخاطبان در ابعاد دیگر زندگی را نیز میدهد. لذا این اثر مکتوب، علاوه بر علاقه مندان به مباحث اقتصادی، به تمام افراد توصیه میگردد تا با اجرایی ساختن آموزشهای آن سطوح مختلف حیاتشان را ارتقا ببخشند.
کتاب در نگاهی جامع میتواند پس از مقدمه در 9 بخش مجزا تفکیک گردد و مطالب، در قالب آنها به مخاطب ارائه شود. بخشهایی با این عناوین:
چگونه خوش شانس باشید
فراگیری راز ثروتمند شدن
بپذیرید که اطلاعات کمی دارید
آزمون و خطا
اجازه دهید پول برای شما کار کند
سرمایهگذاریهایی با بهره
ایجاد فرصتها
غنیمت شمردن فرصتها
زیر بار بدهی نروید
آرکاد، تو از همه ما خوشبختتری تو ثروتمندترین مرد بابل هستی در حالی که ما تنها برای ادامه حیات با زندگی دست و پنجه نرم میکنیم. تو بهترین لباسها را میپوشی لذیذترین غذاها را میخوری بر ارابهای از جنس طلا مینشینی و همسرت، غرق در جواهرات است در حالی که تنها دغدغه ما، پیدا کردن مقدار کافی سکههای مسی برای خرید تکه نانی است تا از گرسنگی نمیریم. آرکاد، ما با هم بزرگ شدیم همه ما به یک مدرسه میرفتیم و در دوران جوانی حتی کمتر از ما کار کردی. تو بهتر از ما نبودی چه شد که ناگهان الهه ثروت به تو نظر رحمتی انداخت و تو ثروتمند شدی؟ چرا دنیا فقط به کام تو میچرخد و با ما سر جنگ و ناسازگاری دارد؟
من پرسیدم: مگر درآمدم مال خودم نیست؟ گفت: اصلاً و ابداً. بگو ببینم مگر تو پول به خیاط نمیدهی؟ به کفاش چه؟ برای خورد و خوراکت چه؟ پول نمیدهی؟ میتوانی بدون خرج کردن در بابل زندگی کنی؟ ای احمق تو به هر کسی پول میدهی به جز خودت. تو فقط برای دیگران کار میکنی تنها راه برای ثروتمند شدن این است که تا یکسال، یک دهم از درآمدت را کنار بگذاری، من سال دیگر به تو سر میزنم آیا میتوانی از پس انجامش بربیایی؟
آرکاد برای شاگردانش تعریف کرد که بدبختی، عاشق نشانههای براق است او ادامه داد: اولین اصل سرمایهگذاری، ایجاد امنیت برای اصل سرمایه است. پیش از دادن پس اندازتان، هر قول و تضمینی را به دقت بررسی کنید و از دیگران که در این کار هستند، مشورت بگیرید تا از سالم پس گرفتن سرمایهتان، اطمینان حاصل کنید. یادتان باشد، سریع پولدار شدن، رویای رومانتیکی است که فرد را به بیراهه میکشاند.
هرکجا عزم و اراده باشد، میتوان راهی یافت. فردی که آزادانه پول خرج میکند و فراتر از منابع درآمدیش، زندگی میکند، بذر بیهودهای را با شور و اشتیاق میکارد و مطمئن است که فقط حقارت و دردسر، برداشت خواهد کرد. سرانجام بار بدهی ممکن است چنان سنگین شود که فرد وسوسه شود از پرداخت بدهی شانه خالی کند و کارش را از سر بگیرد. در این مرحله، ماهیت واقعی شخص برای همه آشکار میشود. فرد ضعیف همچنان به کار خود ادامه میدهد، در حالی که شخص دیگری که به دنبال کسب موفقیت است، راه دیگری پیدا خواهد کرد.
آرکاد ادامه میدهد: در مقابل افشای راز ثروتمند شدن، کتیبههای درخواستی آن مرد ثروتمند را برای او نوشتم. مرد ثروتمند، پذیرفت و هم پیمان شدند تا هر روز در مقابل یک کتیبه، یک بخش از راز ثروتمند شدن را به آرکاد، یاد دهد و آرکاد در آخر گفت: من راه ثروتمند شدن را پیدا کردم.
دوست عزیزم، کبی، حتماً این عذاب خدایان است که با یک رویا شروع شد یک رویای بیمعنی. در خواب دیدم که آدم پولداری شدم. از کمربندم کیسههای پر از سکههای طلا آویزان بود و من همینطور بیاختیار برای فقرا و گدایان پول میریختم. برای خودم و همسرم، غذاهای متنوع، خانه، لباس و جواهرات خریدم. احساس شیرین رضایت و خشنودی سراسر وجودم را در بر گرفته بود اما تا به خودم آمدم دیدم که چقدر بیپول هستم. احساسم درست مثل کسی بود که یاغیها دار و ندارش را به غارت بردهاند.
در نخستین دوران هنگامی که بشر از تبر سنگی و سنگ چخماق به ترتیب برای قطعه قطعه کردن درختها و برای فراهم کردن آتش استفاده میکرد بابلیها تنها مردمانی بودند که از تبر فلزی و تیر و نیزه فلزی استفاده میکردند. بابلیها، کارشناسان امور مالی و بازرگانان باهوشی بودند تا جایی که ما میدانیم آنها اولین کسانی بودند که پول، سفته و حق مالکیت را ابداع کردند.
کبی با لحن ملامتآمیزی گفت: این حرف، خیلی بیمعنی است، یک مرد هیچ وقت ثروتش را در کیف پولش نمیگذارد. مطمئن باش که یک کیف، هرچقدر هم که از پول پر باشه اگر جریانهای سکه طلا به آن قطع بشه و دوباره پر نشه، خیلی زود خالی میشه.
نویسنده | جورج کلاسون |
مترجم | هدا پری زاده |
شابک | 978-600-8480-40-2 |
ناشر | انتشارات داریوش |
موضوع | کسب و کار |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
گروه سنی | بزرگسال |
تعداد صفحه | 172 |
تعداد جلد | 1 |
وزن | 194 گرم |
سایر توضیحات | جهت مشاهده کلیه کتب ما ، واژه هافکو را در دیجی کالا جستجو نمائید. |
ترجمه این کتاب خیلی ضعیف انجام شده جملات خیلی پس و پیش هستند اما باعث نمیشه بذارمش کنار! اگر ترجمه بهتر پیدا کردید اون رو بگیرید... اینگونه کتابها به آدم انرژی میده
کتاب خیلی خوبیه خیلی چیزها میشه ازش یاد گرفت اما انقدر کلمات رو اشتباه تایپ کردن که حرصتون میگیره حتی به ترجمه هم شک میکنید که اصلاً این مطالب اصلی کتاب هست با اینکه تغییر کرده خلاصه از یه انتشارات دیگه بخرید
این نمونه رو نخرید ، کتاب خوبیه ولی این کتاب رو نخرید ، انتشارات دیگه بهترشو چاپ کردن قطعا .
کتاب کاربردی و مفید ی هست
کتاب خیلی خوبیه و واقعا نقد و بررسی هاشو ببینید خیلی توصیه به خوندنش میکنن از نظر کیفیت ظاهری جلد خوب، صحافی خوب، نوع ورق شیری-سفید، فونت چشم نواز در کل عالیه
ترجمش واقعا بد بود جنس کتاب هم معمولی محتوا هم معمولی در کل کتاب جالبی نبود اگر میخواید بخونید انتشارات نسل نو اندیش یا نگاه نوین یا هورمزد رو تهیه کنید
مگه میشه یه کتاب این همه غلط املایی داشته باشه
کتاب از نظر ترجمه و جنس کاغذ فوق العاده ضعیف و بی کیفیت می باشد همین کتاب رو از ی انتشارات دیگه خوندم بطور کلی فرق داره
کتاب خیلی خیلی خوبیه خوندنش رو به همه پیشنهاد میکنم. کیفیت چاپ و کاغذ نرماله کیفیته جلد رو یکم پایینه به صورتی که بعد از رسیدن به نیمه کتاب جللش داره کنده میشه و لبه های جلد رو به بیرون فر خورده. در کل نسبت به قیمتی که با تخفیف خریدم و ارزش معنوی این کتاب عالی بوود
شاه جمله کل کتاب فقط میگه یک دهم درآمدت رو پس انداز کن و اصلا تحت هیچ شرایطی بهش دست نزن تا موعدش برسه مابقی کتاب سیاه کردن صفحاته. همین تازه کلی هم غلط املایی و دستوری داشت که حالا اونا رو فاکتور میگیریم ولی در کل داستانهای جالبی داره
کتاب خوب با غلط های زیاد
نویسنده جاده زندگی را ترسیم میکنند.باید قدم در جاده زندگی بگذاریم وبه خواستهایمان برسیم.وهر شکست را مقدمه. راهی نو بدانیم.
خوب بود
برای خانواده خریدم از بازار ارزونتر بود.
خوب بود راضیم
خوب بود
عالی
خیلی خوب و تاثیر گذار هست این کتاب
کتاب رو که باز کردم احساس کردم یه مجله ی بی کیفیت رو به رومه، حتی بوی شبیه به نفت اون مجلات رو هم می داد و کاغذش کاملا زرد و کاهی است. تو نظرات دیده بودم کیفیتش چون خوبه، از این انتشارات گرفتم، اگه می دونستم کاغذ کاهی می خوان بفرستن، خیلی ارزونترش هم تو موجود بود. ولی جمله بندی و اندازه کلماتش خوبه و چشم رو اذیت نمی کنه هرچند که گاهی اشتباهات املایی و نگارشی هم داره که خیلی اذیت نمی کنه.
کتب مفیدی هست و کیفیت چاپ و بسته بندی خوبی داره البته کسی که دنبال هرکتابی هست درکل میدونه چجور کتابی هست, جنس خوبی داره کیفیت صفحات و اندازش هم خوبه مبلغش هم مناسب بود راضیم.
زیاد از کتابش خوشم نیومد ولی چاپو ایناش خوب بود