خدمتکار و پروفسور اثر یوکو اوگاوا

معرفی و دانلود کتاب خدمتکار و پروفسور اثر یوکو اوگاوا رایگان به همراه خلاصه کتاب

خدمتکار و پروفسور رمانی جالب و دوست داشتنی از یوکو اگاوا می‌باشد که راوی آن یک زن خدمتکار است. خدمتکاری که از سوی یک شرکت خدمات خانه داری جهت انجام امور منزل پروفسوری 64 ساله به خانه او اعزام می‌گردد. خانه‌ای که تا قبل از زن خدمتکار و روایتگر رمان 9 خدمتکار دیگر را هم به خودش دیده است اما هر کدام از آن‌ها به دلایل مختلف نتوانسته‌اند شرایط موجود را تحمل کرده و به عبارت دیگر دوام نیاورده‌اند. پروفسور سابقا استاد ریاضی بوده است که از قرار روزگار هفده سال پیش در یک سانحه تصادف سرش پس از برخورد ضربه‌ای باعث می‌گردد تا وی دچار اختلالاتی گردد و دیگر قادر نباشد اتفاقات جدید را به خاطر بسپارد. حاد بودن موضوع به گونه‌ای است که وی بیش از 80 دقیقه امکان به ذهن سپردن موضوعات مختلف را ندارد و از این رو هر آنچه که نیاز دارد به یاد داشته باشد را روی کاغذ‌هایی نوشته و به کتش سنجاق می‌نماید.

خدمتکار همراه با خودش یک پسر ده ساله دارد که به مدرسه رفته و کار‌هایش را به تنهایی انجام می‌دهد اما به خانه پروفسور نمی‌آید، زیرا برخلاف قوانین شرکت خدماتی است اما با این وجود وقتی پروفسور مطلع از این قضیه می‌گردد به خدمتکار می‌گوید او را به خانه پروفسور آورده و پس از به وقوع پیوستن این اتفاق رابطه زیبا و لطیفی بین این سه نفر شکل می‌گیرد که جوهره اصلی داستان را شکل می‌دهد. با تمام این تفاسیر کار کردن در محیط خانه پروفسور کار آسانی نیست زیرا که در بیشتر مواقع احساس یک غریبه به شخص مقابل دست می‌دهد. نکته دیگر اینکه بر خلاف علاقه وافر پروفسور به ریاضیات زن خدمتکار که نامش در کتاب برده نمی‌شود، اصلاً به آن علاقه نداشته و حتی در دوران تحصیل با دیدن کتاب ریاضی تب می‌کرده است.

در ادامه مطالعه داستان خواننده متوجه می‌شود که نحوه برقراری ارتباط پروفسور با اعداد و حقایقی که در دل آن‌ها به دست می‌آورد چگونه روی راوی تاثیر گذاشته و موجبات ایجاد یک رابطه انسانی بسیار زیبا را بینشان فراهم می‌سازد. از روی کتاب مذکور در سال 2006 فیلمی به نام معادله محبوب پروفسور توسط تاکاشی کویزر ساخته شده و پس از یک ماه از انتشار آن بیش از یک میلیون نسخه از آن به فروش رفت که رکورد خارق العاده‌ای به حساب می‌آید. تبدیل شدن به پرفروش‌ترین کتاب سال در سال 2004 که به دلیل فروش بیش از 50 میلیون نسخه‌ای در آن سال‌ها برایش رقم خورد اتفاق فوق‌العاده دیگری بود که می‌بایست به آنهم اشاره کرد.

دانلود کتاب خدمتکار و پروفسور

در ادامه می‌توانید نسبت به دانلود کامل کتاب خدمتکار و پروفسور به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.


دانلود pdf کتاب خدمتکار و پروفسور

درباره یوکو اوگاوا

یوکو اگاوا (Yoko Ogawa) نویسنده و ریاضی‌دان زاپنی است که در روز 30 مارچ سال 1962 در این کشور متولد شد. وی که تاکنون بیش از سی اثر را تالیف و به چاپ رسانده است از سال 1988 کارش را آغاز کرد و در سال 1990 مفتخر به دریافت جایزه ادبی آکوتاگاوا که با ارزش‌ترین جایزه ادبی برای نویسندگان جوان می‌باشد گردید. از دیگر آثار این نویسنده محبوب می‌توان به: استاد و خدمتکار و خاطرات بارداری اشاره کرد.

کتاب خدمتکار و پروفسور مناسب چه افرادی است؟

علاقه مندان به رمان‌هایی با داستان‌هایی مرتبط با رشته‌های تحصیلی از جمله ریاضیات پیشنهاد می‌شود کتاب پیش رو را حتماً مطالعه کنند. همچنین اگر کتاب‌هایی مورد تالیف نویسندگان ژاپنی را دنبال می‌کنید خوانش اثر مذکور توصیه مناسبی برای شما خواهد بود.

فهرست کتاب

کتاب خدمتکار و پروفسور در ایران توسط انتشاراتی از جمله نشر آموت و نشر نگاه با ترجمه‌هایی روان از آسیه و پروانه عزیزی و همچنین کیهان بهمنی در تعداد صفحاتی متفاوت نظیر 208 و 248 صفحه در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.

بخش‌هایی از کتاب خدمتکار و پروفسور

ما پروفسور صدایش می‌کردیم. او هم پسرم را جذر صدا می‌کرد چون می‌گفت بالای سر تخت و صاف پسرم او را یاد علامت رادیکال می‌اندازد. پروفسور در حالی که مو‌های پسرم را پریشان می‌کرد، گفت: مغز خوبی تو کله‌ی این پسر هست. جذر هم که برای در امان ماندن از اذیت‌های دوستانش کلاه می‌گذاشت، با اوقات تلخی شانه بالا انداخت.

پروفسور هیچ وقت نفهمید ما داخل جعبه کلوچه‌اش را گشته بودیم، در آن لحظه یادداشتی را که برروی جلد رساله نوشته بود من را به فکر برد. تقدیم به «ن» با عشق ابدی هیچ وقت فراموشت نمی‌کنم. شکی نبود که دستخط خود پروفسور بود و واژه‌ی ابدی برای او مفهومی متفاوت از آنچه ما از این واژه درک می‌کردیم داشت. برای او ابدی چیزی شبیه ابدی بودن قضایای ریاضیات بود.

حقایق ابدی چیز‌هایی نیستند که قابل مشاهده باشند و تو هم نمی‌توانی آن‌ها را در اجسام مادی و پدیده‌های طبیعی و یا حتی در احساسات بشری ببینی. اما ریاضیات این توان را دارد که نوری به آن‌ها بتاباند و به آن‌ها صورت ببخشد. در واقع چیزی وجود ندارد که مانع ریاضیات در این راه باشد.

مدتی بعد از آغاز به کارم برای پروفسور، دریافتم او هرگاه در مورد این که چکار کند و یا چه بگوید تردید داشته باشد درباره‌ی اعداد حرف می‌زند. انگار اعداد راه او برای اتصال به دنیای واقعیات بودند. یعنی اعداد مطمئن و سبب آرامش خاطرش بودند.

تاریخ بعضی از یادداشت‌ها گذشته بود و دیگر کاربردی نداشتند. یک ماه پیش بود که جذر کیک بخار پخته‌شده‌ی کوچکی را که در کلاس اقتصاد خانواده درست کرده بود برای پروفسور آورده بود؛ اما به نظرم درست نبود که آن یادداشت‌ها را دور بریزم. برای همین حتی همان‌ها را هم در کمال احترام نگه داشتم.

همین طور که داشتم یادداشت‌ها را می‌خواندم با خودم فکر می‌کردم چقدر برای پروفسور سخت است که روزش را با این یادداشت‌ها سر کند و تمام تلاشش را بکند تا کسی متوجه دشواری زندگی‌اش نشود. سعی کردم تا می‌توانم زودتر کارم را انجام بدهم و خیلی جابه‌جایی یادداشت‌ها را طول ندهم. هنگامی که دوباره تمام یادداشت‌ها را به لباس سنجاق کردم کت تابستانی پروفسور آماده شد.

چند هفته‌ای بود که پروفسور روی یک مسأله‌ی بی‌نهایت سخت کار می‌کرد. مسأله‌ای که ژورنال ریاضیات بالاترین جایزه‌ی نقدی دوران کاری خود را برای خواننده‌ای که قادر به حل آن مسأله باشد، در نظر گرفته بود. پروفسور به جایزه‌ی نقدی حل این مسأله اهمیتی نمی‌داد زیرا برای او لذت دشواری حل مسأله مهم‌تر بود. چندین چک از طرف ژورنال‌های مختلف داخل پاکت باز نشده روی میز هال بود و هر وقت از پروفسور می‌پرسیدم که می‌خواهد وقتی به اداره‌ی پست می‌روم آن چک‌ها را نقد کنم یا نه او به نشانه‌ی بی‌اهمیتی شانه بالا می‌انداخت. دست‌آخر از آژانس خواستم نامه‌ها را به آدرس همسر برادر پروفسور بفرستد.

ظاهر پروفسور بهم می‌فهماند که این مسأله جدید بسیار سخت است. پروفسور سر این مسأله آن‌قدر به مغزش فشار می‌آورد که ممکن بود از پا بیفتد. طوری غرق در حل مسأله می‌شد که انگار به نحوی در ذهن خود فرو می‌رفت و گاهی فکر می‌کردم ممکن است جسم پروفسور به تدریج بخار شده، تبدیل به افکار و در نهایت ناپدید شود.

همانطور که آرایشگر مو‌های پروفسور را کوتاه می‌کرد این سوال به ذهنم خطور کرد که آیا آرایشگر می‌دانست داخل سر پوشیده از موی همچون برف پروفسور مغزی هست که می‌تواند تمامی اعداد اول بین یک تا یک میلیون را بگوید؟ و آیا مشتری‌های دیگری که روی مبل نشسته بودند و بی‌صبرانه منتظر بودند تا اصلاح این پیرمرد عجیب و غریب تمام بشود و نوبت خودشان بشود می‌دانستند چه رابطه‌ی عجیبی بین تاریخ تولد من و شماره‌ای که روی ساعت پروفسور حک شده وجود دارد؟ بنا به دلایلی نامعلوم از این که چنین راز‌هایی را می‌دانستم به نوعی احساس غرور می‌کردم و همین فکر باعث شد لبخند شادتری به پروفسور که داشت تو آینه به من نگاه می‌کرد، بزنم.

چاره‌ای نبود؛ پروفسور هر بار که از اعداد اول حرف می‌زد، چیز‌هایی تکراری می‌گفت. اما من و رادیکال عهد کرده بودیم که هیچ‌وقت به رویش نیاوریم، حتی اگر یک چیز را چندین بار قبلاً شنیده باشیم و این عهدی بود به سفت‌وسختی عهدی که درباره‌ی پنهان کردن حقیقت درباره‌ی اناتسو بسته بودیم. هر چقدر هم که از شنیدن یک داستان خسته می‌شدیم، همیشه سعی می‌کردیم به‌دقت گوش بدهیم. نظرمان این بود که این را به پروفسور مدیونیم چون او سعی می‌کرد با ما مثل دو ریاضی‌دان واقعی رفتار کند. اما مهم‌ترین مسأله‌مان این بود که باعث سردرگمی‌اش نشویم. هر گونه عدم قطعیتی برایش دردناک بود؛ برای همین ما مصمم بودیم که زمان گذشته و خاطرات ازدست‌رفته را سرپوش بگذاریم. گزیدن زبانمان کمترین کاری بود که از دستمان بر می‌آمد.

پروفسور بیشتر از همه عاشق اعداد اول بود. من به شکلی مبهم می‌شناختم‌شان اما هیچ وقت به ذهنم خطور نمی‌کرد که این اعداد می‌توانند عمیق‌ترین عواطف یک آدم را به خودشان اختصاص دهند. پروفسور لطیف بود و دلسوز و قابل احترام. ارقام محبوبش را به نوبت به آغوش می‌کشید. هیچ وقت از اعداد اولش دور نمی‌شد. چه پشت میز تحریرش، چه سر میز شام، وقتی حرف اعداد را پیش می‌کشید، بیشتر از بقیه، احتمال داشت اعداد اول سروکله‌شان پیدا شود. اول سخت می‌شد از جذابیت‌شان سر درآورد، این طور که به هیچ چیز غیر خودشان بخش‌پذیر نبودند، به نظر خیلی چغر می‌آمدند.

غروب‌ها برای هر سه‌مان وقت عزیزی بود. تنش رمزآلود صبح حاصل از ورود من که برای پروفسور همواره در حکم برخورد اول بود از بین رفته بود و رادیکال به روز‌های ساکتمان، زندگی بخشیده بود. فکر می‌کنم به همین دلیل است که من همیشه، چهره‌ی پروفسور را با نیمرخ روشن به نور خورشیدِ در حال غروب، به خاطر می‌آورم.

مشخصات کتاب خدمتکار و پروفسور

مشخصات
نویسنده یوکو اوگاوا
مترجم کیهان بهمنی
شابک 9786006605173
ناشر نشر آموت
قطع رقعی
نوع جلد شومیز
گروه سنی بزرگسال
تعداد صفحه 248
تعداد جلد 1
وزن 285 گرم

نظرات کتاب خدمتکار و پروفسور

  • رامین صیرفی فر رامین صیرفی فر

    داستان خدمتکار ژاپنی که بخاطر کار برای یک پروفسور ریاضیدان عاشق ریاضی میشود

  • شهاب حاجیان شهاب حاجیان

    کتاب بی نظیری است پیشنهاد می‌شود

  • امید شبانیان امید شبانیان

    یک کتاب عالی و اموزنده

  • راضیه تابع راضیه تابع

    من پیش نهاد میکنم

  • کیمیا رامه کیمیا رامه

    خوب

  • Majid Darat Majid Darat

    قیمت مناسب

  • طاهر عبیات طاهر عبیات

    اصلا فکر نمیکردم کتابی درباره ریاضی اینقدر میتونه جذاب و پرکشش باشه . کتاب رو بگیرید دستتون تا تمام نشه نمیتونید زمین بذارید

  • کاربر کاربر

    محتوایی متفاوت و جالب داره

  • زهره پوررنگ زن زهره پوررنگ زن

    کتاب بسیار خوبیه .من با قیمت خوب از دیجی جون گرفتم

  • کاربر کاربر

    مگه داریم بهتر از کتاب های نشر آموت

  • کاربر کاربر

    پیشنهاد میکنم

  • کاربر کاربر

    کتاب ارزنده ای هست و قیمتش نسبت به بیرون واقعا مناسبه. کاغذ کتاب سفیده.ترجمه خوبی هم داره. در کل من واقعا راضی هستم.

  • حسن امینی حسن امینی

    بسیار کتاب پر مغزی بود . برای علاقه مندان به دنیای ریاضی حتما خواندنش رو توصیه میکنم. پشیمان نمیشید

  • زیبا  ارژنگ زیبا ارژنگ

    واقعا عالی بود کتابها بسته بندی خیلی تمیز و خوبی داشتند هرکدام به صورت جداگانه وکیوم شده بودند در این دوره که همه نگران شیوع ببماری کرونا هستند واقعا کار جالبی کرده و جای تشکر بسیار داره

  • محبوبه علی اکبریان محبوبه علی اکبریان

    فوق العاده جذاب وخواندنی من خیلی لذت بردم پر از لطافت و انسانیت در کنار جدیت علم ریاضی در حضور ادب و نزاکت و دیسیپلین ژاپنی حتما بخونید

  • عکس خوانده نمی‌شود

    خرید کتاب خدمتکار و پروفسور