معرفی و دانلود کتاب عشق سال های وبا اثر گابریل گارسیا مارکز رایگان به همراه خلاصه کتاب
- نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
- مترجم: پردیس فتحی
- ناشر: نشر راه معاصر
- گروه سنی: بزرگسال
- تعداد صفحه: 453
- سال انتشار: 1985 میلادی
- افتخارات: -
عشق سال های وبا یکی دیگر از اثرهای ماندگار نویسنده مشهور کلمبیایی گابریل گارسیا مارکز است که برای نخستین بار در سال 1985 به چاپ رسید و علاوه بر ساخته شدن فیلمی از روی آن به زبانهای مختلفی در سراسر دنیا ترجمه شد. داستان اصلی کتاب که به یک عشق جاودان میپردازد در بر دارندهی مفاهیمی همچون پیروزی عشق در برابر ناامیدی و زندگی در مقابل مرگ میباشد. ماجرا از آنجایی آغاز میگردد که مردی به نام فلورنتینو آریسا عاشق دختری به نام فرمینا دازا شده و آن را برای مدتها در سینه خود نگه میدارد به گفته خود مارکز این داستان به نوعی رابطه پدر و مادرش را بازگو میکند که در کهنسالی خودش عشق آنها را بهتر شناخته و به اثری مکتوب تبدیل کرده است. آغازگر داستان، حضور دکتر خوونال اوربینو به عنوان پزشک مشهور شهر در بالای سر جسد بهترین دوستش به نام خرمیا دوسنت آمور میباشد که در سن شصت سالگی دست به خودکشیزده و سپس بازگشتش به منزل است که پس از رسیدن به خانه زمانی که میبیند طوطیاش از قفس بیرون آمده و بالای درخت انبه نشسته است با نردبان به بالای درخت میرود اما از بداقبالی و بیاحتیاطی، میافتد و از دنیا میرود.
در این میان یک پیرمرد در مراسم تدفین دکتر اوربینو بیشترین و اصلیترین امور را به عهده میگیرد و او کسی نیست جز فلورنتینو آریسا که پس از پایان مراسم کار ناتمام دکتر را به پایان رسانده و طوطی را به قفس برمیگرداند، سپس به دیدار همسر دکتر میرود. شخصی نام آشنا یعنی فرمینا دازا که اکنون عزادار مرگ همسرش است و در همین حال و اوضاع فلورنتینو از عشق طولانی مدتش به او میگوید و آزردگی خاطر فرمینا را در پی دارد. فرمینا اگرچه همان لحظه فلورنتینو را از خانه میراند ولی این پایان کار نیست و نویسنده برای شناخت و درک بهتر خواننده از ماجراهای گذشته فلاش بکهایی را به وقایع آن زمان میزند.
هنگامی که معشوقه فلورنتینو 13 سال داشته و به همراه پدر و عمهاش زندگی میکرده است. دیدار پسر و دختر داستان در تلگراف خانه که محل اصلی فعالیت پسرک بوده علاقهاش را کلید میزند و کم کم با ادامه پیگیریهای رفت و آمدهای دختر و البته نوشتن نامهای 60 صفحهای، احساس علاقهمندی از سوی دخترک هم شکلی قابل توجه به خود میگیرد. دو سال از رابطه پنهان این دو نفر میگذرد و نامههای عاشقانهای هم میان آن دو رد و بدل میگردد و پس از جدیتر شدن، قضیه از حالت پنهانی خارج شده و خواستگاری انجام میشود فرمینا جواب مثبت میدهد ولی نامهنگاریهای مربوط به دوران رابطه پنهانی کار را خراب کرده و شروعی میشود بر اتفاقات بعدی...
در ادامه میتوانید نسبت به دانلود کامل کتاب عشق سال های وبا به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.
گابریل گارسیا مارکز (gabriel garcia marquez) معروف به گابو در سال 1927 در شهر آراکاتاکا کلمبیا به دنیا آمد او توسط پدربزرگ و مادربزرگش بزرگ شد و در رشته حقوق از دانشگاه بوگاتا فارغ التحصیل گردید. وی که بابت رمان صد سال تنهایی در سال 1982 برنده جایزه نوبل ادبیات شد آثار دیگری همچون: گزارش یک آدم ربایی، ساعت شوم، پاییز پدرسالار، و کسی به سرهنگ نامه نمینویسد را هم در کارنامه دارد. او در تاریخ 17 آوریل سال 2017 برای همیشه چشم از جهان فرو بست.
علاقه مندان به آثار کم نظیر مارکز و البته دوستداران رمانهای عاشقانه بهترین گزینههایی هستند که میتوان خوانش کتاب عشق سالهای وبا را به آنها پیشنهاد نمود.
کتاب عشق سالهای وبا توسط چندین ناشر و مترجمانی همچون اسماعیل قهرمان پور، کاوه میر عباسی، علیرضا درستیان و ساناز علمی در 453 صفحه در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.
دختر چشمان خود را بالا آورد تا ببیند چه کسی از کنار پنجره رد میشود و این نگاه گذرا آغاز یک داستان عاشقانه است که هنوز بعد از نیم قرن پس از آن تمام نشده است.
امروز وقتی تو را دیدم فهمیدم آنچه بین من و تو بود چیزی بیش از یک توهم نبوده است.
او زشت و غمگین است اما سراسر عشق است.
من به خدا اعتقاد ندارم اما از او میترسم.
حافظه قلب بدیها را از بین میبرد و خوبیها را بزرگ میکند و به لطف آن ما میتوانیم بار گذشته را تحمل کنیم.
افراد ضعیف هرگز وارد سرزمین عشق نمیشوند.
تنها تاسفی که ممکن است پس از مردن داشته باشم این است که مردنم برای عشق نباشد.
خرد زمانی به سوی ما میآید که دیگر هیچ فایدهای ندارد.
اگر به موقع ملتفت شده بودند که حذر کردن از فجایع مهم زندگی زناشویی خیلی آسانتر از آزارهای کوچک زندگی روزانه است ممکن بود زندگی برای هر دوی آنها آسانتر شود ولی تنها چیزی که یاد گرفته بودند این بود که عقل موقعی به سراغ آدم میآید که دیگر خیلی دیر شده است.
ترس او ترس از مرگ نبود نه ترس از مرگ، سالهای سال بود که در قلبش وجود داشت و همراهش زندگی میکرد و سایهای بود که به سایه خود او اضافه شده بود.
فلورنتینو آریسا بدون اینکه به خود رحم کند هر شب نامه مینوشت نامهای پس از نامه دیگر در دود چراغ روغن نخل سوز در پستوی مغازه خرازی و هرچه سعی میکرد نامههایش بیشتر به مجموعه اشعار شعرای مورد علاقهاش در کتابخانه ملی که در همان زمان به هشتاد جلد میرسیدند شباهت پیدا کنند نامهها طولانیتر و دیوانه وارتر میشدند.
مادرش که در ابتدا در آن عذاب عشق تشویقش کرده بود، رفته رفته نگران سلامتی او میشد. وقتی از اتاق خواب صدای بانگ اولین خروسها را میشنید به طرف او فریاد میکشید: داری عقلت را از دست میدهی، مغزت معیوب میشود، هیچ زنی در عالم وجود ندارد که لیاقت این همه عشق را داشته باشد.
در هشتاد و یک سالگی هنوز عقلش میرسید که فقط با چند نخ نازک و پوسیده با این جهان پیوند دارد نخهایی که ممکن بود بدون هیچگونه احساس درد، پاره شوند خیلی ساده با غلت زدن عوضی در هنگام خواب تمام سعی و کوشش خود را به کار میبرد تا آن نخها پاره نشوند چون میترسید که در ظلمت مرگ، خدا را جلوی چشم خود نبیند.
مرد به رغم چندین عشق طولانی و پر مخمصه، یک بند فقط به او فکر کرده بود و پنجاه و یک سال و نه ماه و چهار روز سپری شده بود. لزومی نداشت تا مثل زندانیها روی دیوار سلول هر روز خط بکشد تا زمان را به خاطر داشته باشد و قاطی نکند.
بوی بادام تلخ همیشه بی آن که بخواهد، او را به یاد عشق نافرجام میانداخت. دکتر خوونال اوربینو به محض پای نهادن به درون آن خانه تاریک، با هوایی مانده و سنگین به این موضوع پی برد او را با عجله به آنجا خواسته بودند تا به موضوع قتلی رسیدگی کند که برای خود او حالت اورژانسیاش را سالها قبل از دست داده بود. خرمیا دوسنت آمور که از مهاجرین منطقه آند بود جزء مجروحین جنگی به حساب میآمد او عکاس ویژه کودکان بود و از رقبای پر و پا قرص بازی شطرنج دکتر محسوب میشد کسی که در اثر استنشاق بخار سمی سیانید طلا مرده و از زجر یادآوری خاطرات گذشته خلاص شده بود
آن وقت نام گورستان وبا عوض شد و آن را قبرستان گل سرخ نامیدند بعد، شهرداری که عقلش کمتر از عوام بود تمام بوتههای گل سرخ را شبانه از ریشه درآوردند و روی سردر گورستان نوشتند: قبرستان عمومی.
مرگ مادر بار دیگر فلورنتینو آریسا را به وسواس عادات خود افکند. اداره، ملاقات با عشاق همیشگی و بازی کردن دومینو در باشگاه تجارت، همان خواندن کتابهای عاشقانه و همان رفتن به قبرستان در روزهای یکشنبه. در آن یکنواختی داشت میپوسید همان چیزی بود که از آن وحشت داشت چیزی که به هر حال نگذاشته بود متوجه گذر زمان بشود.
یک روز یکشنبه در ماه دسامبر وقتی فهمید بوتههای گل سرخ مغلوب قیچیها شدهاند روی تیرهای چراغ برق که تازه نصب کرده بودند، متوجه چند پرستو شد و یک مرتبه دریافت که چه زمان طولانی از مرگ مادر و به قتل رسیدن المپیا سوئلتا گذشته است. آری، چه مدت زمانی از آن ماه دسامبر گذشته بود از زمانی که در یک بعد از ظهر فرمینا دازا برای او نامهای فرستاده بود و در آن به او قول داده بود تا ابد دوستش خواهد داشت.
نویسنده | گابریل گارسیا مارکز |
مترجم | پردیس فتحی |
شابک | 978-600-6585-79-6 |
ناشر | راه معاصر |
موضوع | رمان |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
گروه سنی | بزرگسال |
تعداد صفحه | 453 |
تعداد جلد | 1 |
وزن | 442 گرم |
متاسفانه فروشنده هیچ احترامی برای نظر و وقت و حقوق خریدار قائل نیست و هر انتشارات و مترجمی که خودش دوست داره ارسال می کنه و از آنجا که در کامنت های پیش تر باز هم به این موضوع اشاره شده مشخص هست عمدا این کارو می کنن.
من این کتاب با این جلد با این مترجم سفارش دادم ؛ نمیدونم چرا ی کتاب با ی جلد دیگه با ی مترجم دیگه برام ارسال کرده!!! واقعا میمونه ادم چی بگه! الان دوباره باید وقت وانرژی بذارم برای عودت کتاب!!!!
من این کتاب رو از انتشارات داریوش سفارش دادم ولی از انتشارات و مترجم دیگه برام ارسال کردن خب وقتی ندارید برا چی توی سایت میذارید عکسشو میذارم ببینید آخه این همون کتاب هست حتی طرح روی جلد فرق داره
از نظر داستان که عالی بود و ترجمه مناسبی داشت جنس کتاب هم خیلی خوب و جلد زیبایی داشت و قیمتش هم من با تخفیف گرفتم که عالی بود
همون کتاب توی تصویرو فرستادن ولی به نظرم یکم قیمتش زیاده چون من کتابای با کیفیت تر و پرحجم تر از این کتابو با قیمت کمتری خریدم ولی در کل خوبه و ارزش خوندن داره
کتاب قشنگیه. ولی متاسفانه بی نهایت غلط املایی و چاپی داره. فکر می کنم ناشر یک بار هم چند صفحهای از این کتاب رو نخونده!! حتی بعضی جاها ترجمه خیلی گنگ و بی محتواس... اگر انتشارات دیگه این کتاب رو داشته باشه که ایرادها بر طرف شده باشه توصیه می کنم بخوانید
من هنوز شروع به خوندنش نکردم اما خب عاشق کتابم ،قیمت خیلی کمی داره وحدودا400صفحس مخصوص کسایی که رمان بلند دوست دارن ،جنس برگه هاش هم کرافت هستش که هم برای محیط زیست خوبه وهم چشمو اذیت نمیکنه ،وحالت قدیمی طوری داره
خیلی خوبه پیشنهاد میکنمحتما بخونید
داستان خیلی خوبی داره جلد وچاپ قشنگی داره
کتاب بی نظیره. ولی غلط تایپی زیاد داره متاسفانه!
سفارش رو از نشر دیگه و مترجم دیگه داده بودم که متأسفانه بدون در نظر گرفتن سلیقه مخاطب از انتشارات دیگه ای با ترجمه کس دیگه ای ارسال کردند!
راضی بودم، تو نمایشگاه کتاب دیجی با تخفیف خریدم.
متن عالی و گیرا، دیگه این نویسنده که تعریف نمیخواد
دوستان سلام . من این کتاب رو تازگی ها به اتمام رسوندم و واقعا یکی از لذت بخش ترین کتاب هایی بود که مطالعه کرده بودم . از محتوای کتاب بگذریم ، من فقط میخوام یک توصیه ی دوستانه عرض کنم خدمت شما که این اثر شاهکار رو حتما با ترجمه آقای بهمن فرزانه تهیه کنید و بخونید . نمی خوام چیزی از کتاب افشا بکنم ولی هر کسی که عنوان این کتاب رو عشق در سالیان وبا ترجمه کرده به هیج وجه از محتوای کتاب چیزی نفهمیده !!! ترجمه درست عشق در زمان وبا هست که این عنوان کاملا با اتفاق آخر کتاب هماهنگی و آمیختگی داره . امیدوارم کمک کرده باشم . لذت ببرید ...
مارکز نیازی به معرفی نداره و این رمان که بی دلیل در مقابل اثر دیگر مارکز ( صد سال تنهایی) مهجور مانده و اما داستانی فوق العاده و خاندنی . ترجمان رو نمیشه تایید یا رد کرد چون ترجمه دیگری از این کتاب رو نخوندم جنس کاغذش عالیه و فقط جنس جلد کتاب ضعیفه .