آناکارنینا رمان بسیار مشهوری از لئو تولستوی است که داستانش درباره زن زیبایی است که می‌خواهد اختلافات بین برادرش و همسرش را حل کند. آناکارنینا در سفری که به مسکو دارد و دغدغه مشکلات زناشویی برادرش، او را به این شهر کشانده است، با اتفاقات عاشقانه‌ای مواجه می‌شود که علاوه بر قرار گرفتن در کانون توجه قشر مرفه روسیه تزاری، زندگی‌اش نیز دچار چالش‌های قابل توجهی می‌گردد. کنت ورونسکی مردی است که در مسیر شخصیت اول داستان قرار می‌گیرد و آنا پس از برخورد اول با او، تصور می‌کند هر آنچه که یک مرد موفق باید داشته باشد را کنت از آن خود کرده و حتی قادر است کمبود‌های همسر آینده‌اش را نیز برطرف نماید.
به هرحال این ابتدای قصه است و در ادامه با روشن شدن برخی قرارداد‌های اجتماعی، موضوعاتی روشن می‌شوند که لحظاتی سخت و تلخ را برای آنا و عشقی که در دل دارد، رقم می‌زند. ترک کردن پسر و همسر توسط آنا آنهم به تصور اینکه می‌تواند زندگی فوق‌العاده‌ای را در کنار معشوقه‌اش داشته باشد و به وجود آمدن سختی‌های پیش‌بینی نشده و جبران ناپذیر، از رمان تولستوی که اولین بار در سال 1877 به چاپ رسید، اثری ساخته که در هر قسمتش خواننده را تکان‌های روحی و ذهنی قابل ملاحظه‌ای می‌دهد. البته شرح دادن نویسنده از زندگی شخصیت دیگری به نام کنستانتین لوین که یک زمین دار است و خوشبختی را در سخت تلاش کردن، خانواده و ازدواج می‌بیند، بخش دیگری از نوشته مکتوب پیش رو است که بر زیبایی‌اش، افزوده و جذابیت‌هایش را دو چندان کرده است.
در ادامه می‌توانید نسبت به دانلود کامل کتاب آنا کارنینا به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.
لئونیکلایویچ تولستوی (Leo Tolstoy) رمان‌نویس، نمایشنامه‌نویس، فعال سیاسی و اجتماعی، داستان‌نویس و جستار‌نویس روس بود که در 9 سپتامبر سال 1828 میلادی در این کشور متولد شد. او پس از دست دادن پدر و مادرش در کودکی، توسط عمه‌اش بزرگ شد. تولستوی تحصیلات دانشگاهی‌اش را در رشته حقوق نیمه کاره گذاشت و پس از بازگشت به زادگاهش، به ارتش رفته و در خلال سال‌های خدمتش، نوشتن را بصورت حرفه‌ای آغاز کرد. او که همواره سعی می‌کرد بازتابی از تجاربش را در نوشته‌هایش منعکس کند، در طول حیاتش آثار متعددی را تألیف کرد و با افراد سرشناسی همچون توماس ادیسون و چارلز دیکنز، دیدار و گفتگو داشت. تولستوی به علت برخی از نوشته‌هایش که حکومت و سیاست را نشانه می‌گرفت، مجبور شده در آخرین روز‌های زندگی‌اش به همراه دختر و پزشک خانوادگی، همسر خود را ترک و به سمت جنوب روسیه نقل مکان کند. او سرانجام در 20 نوامبر سال 1910 بدرود حیات گفت و برخی از آثارش عبارتند از: پولیکوشکا، زمین نورد، بار دانش، دو سوار، فیلیپ کوچولو، طبل میان تهی، کوپ تقلبی و سعادت زناشویی.
به علاقه مندان به ادبیات نمایشی توصیه می‌گردد مطالعه یکی از شاهکار‌های تولستوی و تاریخ ادبیات را از دست ندهند.
آناکارنینا از پرمخاطب‌ترین آثار مکتوب است که در بازار نشر و چاپ ایران توسط چندین نشر به چاپ رسیده است از جمله: انتشارات نیلوفر با ترجمه سروش حبیبی د ر997 صفحه و 1032 صفحه، انتشارات سمیر با ترجمه قازار سیمونیان در 846 صفحه، انتشارات نگاه در 1004 صفحه با برگردان مشفق همدانی، انتشارات امیر کبیر در 942 صفحه با ترجمه مشفق همدانی، انتشارات گوتنبرگ در 846 صفحه با ترجمه قازار سیمونیان، انتشارات پارمیس با ترجمه هانیه احمدزاده در 119 صفحه، انتشارات علمی و فرهنگی در 1748 صفحه با ترجمه حمیدرضا آتش بر آب، انتشارات دنیای نو در 1414 صفحه با ترجمه محمد مجلسی، انتشارات نفیر در 62 صفحه با ترجمه زهرا چفلکی و نشر کتاب پارسه در 375 صفحه با ترجمه مهدی کریمی.
خانواده‌های شاد همانند یکدیگرند، در حالی که هر خانواده غمگینی دلایل متفاوتی برای غمگین بودن دارند.
در زندگی وضعی نیست که انسان نتواند به آن خو بگیرد، به ویژه هنگامی که ببیند همه اطرافیانش آن را پذیرفته‌اند.
همگی احساس می‌کردند که زندگی جمعی‌شان در زیر یک سقف بی‌معنی است و هر گروهی از مردم که تصادفاً در قهوه خانه دور افتاده‌ای جمع شوند، بیش از آنان، یعنی اعضای خانواده ابلانسکی و خدمتکارانشان وجوه مشترک دارند. زن از اتاق خودش خارج نمی‌شد و شوهر از بام تا شام بیرون از خانه بود.
دوست عزیز آیا شما این‌ها را عشق می‌دانید؟ آیا تصور می‌کنید او راست می‌گوید؟ شما او را عفو کرده‌اید و من هیچ مخالفتی ندارم که باز هم او را ببخشید ولی آیا انصاف است آرامش روح این فرشته کوچک و معصوم را متزلزل کنیم؟ او تصور می‌کند مادرش مرده است و برای او دعا می‌خواند و از خدا بخشایش گناهان مادرش را استغاثه می‌کند. حالا اگر بداند مادرش زنده است چه فکری خواهد کرد؟ آلکسی آلکساندروویچ که تحت تاثیر درستی این استدلال قرار گرفت گفت: فکرش را نکرده بودم.
کنتس صورتش را با دست‌هایش مخفی کرد و مدتی خاموش ماند. مشغول دعا خواندن بود. سرانجام چنین گفت: هرگاه نظر مرا بخواهید، صلاح نمی‌دانم با تقاضای او موافقت کنید. مگر نمی‌بینم چقدر رنج می‌برید و چگونه از زخمتان خون می‌چکد؟ فرض کنیم شما وجود خودتان را اساساً در نظر نگیرید ولی نتیجه این ملاقات چه خواهد بود؟
برای شما رنج نوینی به وجود خواهد آورد و با دیگر کودک را ناراحت خواهد کرد. هرگاه این زن هنوز از احساسات بشری بهره‌ای داشته باشد خودش قبل از هرکس به زیان چنین ملاقاتی پی خواهد برد. خیر! من در این خصوص کمترین تردیدی را جایز نمی‌دانم و هرگاه اجازه دهید به همین مفهوم جواب او را بدهم.
| نویسنده | لئون تولستوی |
| شابک | 9789640018842 |
| ناشر | امیرکبیر |
| موضوع | داستان |
| قطع | رقعی |
| نوع جلد | گالینگور |
