
دانلود کتاب مثل خون در رگ های من اثر احمد شاملو رایگان
- نویسنده: احمد شاملو
- مترجم: -
- ناشر: نشر چشمه
- گروه سنی: بزرگسال
- تعداد صفحه: 172
- سال انتشار: 2015 میلادی
- افتخارات: -
کتاب مثل خون در رگهای من شرحی از نامههای احمد شاملو به آیدا همسرش است. کتابی که خوانندگانش را اسیر خود میکند. آن هم با دایره واژگان بسیار غنی که شاملو با خود به همراه دارد و همزمان یاس و امید را به مخاطبان انتقال میدهد و با کلامش همگان را جادو میکند. شاملو در این کتاب با عشق به آیدا میخواهد به اراده و ایمانش بیفزاید و نمیخواهد منفعل بماند بلکه حاضر است حتی از صفر شروع کند و عشق را یار و یاور خود در تمام مقاطع میداند. وقتی در لابلای کتاب قدم میزنید متوجه میشوید که مشکلات و چالشهای زندگی نه تنها عشق آیدا و شاملو را دچار مشکل نمیکند بلکه بر قدرت و قوت آن میافزاید. اینجاست که افکارتان تحت تاثیر قرار میگیرند و افقهای بلند زندگی مشترک این دو نفر را بیشتر خواهید شناخت.
این کتاب در مورد آموختن اصول رابطه به هر دو طرف درگیر در یک ارتباط عاطفی هم میباشد، چنانکه زوایای گوناگونی را برای هر مرد و زنی آشکار میکند. آیدا شاید ساده صحبت میکند اما دل نشینترین جملات همان حرفهای ساده او هستند که احمد شاملو جز آنها را نمیشنود و نمیخواهد بشنود. در این اثر میزان جذابیت آیدا برای شاملو بیشتر و بیشتر مشخص میگردد و خوانندگان همان خود احمد شاملو میفهمند که نویسنده، عشق راستین زندگیاش را به معنای واقعی پیدا کرده است. خط به خط این اثر تصویرسازی از عشقی است که واقعیت دارد و روایتگر افسانهای از زمانهای دور نیست. بخوانید و در آن حل شوید.
در ادامه میتوانید علاوه بر خلاصه کتاب متنی، به خلاصه صوتی کتاب مثل خون در رگ های من گوش دهید و آن را دانلود کنید:
احمد شاملو را میتوان نویسنده، شاعر، پژوهشگر، روزنامه نگار، مترجم و فرهنگ نویس دانست. شاعری که کارهایش به زبانهای مختلفی از جمله آلمانی، فرانسوی و انگلیسی ترجمه شده است. سرگذشت عجیب او که پس از دو جدایی به ازدواجش با آیدا و ماندن در کنارش تا آخر عمر منتهی شد سرمنشا آثار اوست. او تحت تاثیر همسرش مجموعههایی همچون آیدا در آینه و آیدا، درخت و خنجر و خاطره را سرود. تخلصش الف بامداد بود که پایه گذار شعر شاملویی نیز به شمار میرود.
کتاب مثل خون در رگهای من، متعلق به عاشقان است. اگر میشناسیدشان حتما این اثر را به آنها معرفی کنید. دوستانتان، پدر و مادرتان و هر شخص دیگری که ادعا میکند عشق را چشیده است و یا در حال تجربهاش است. این کتاب مناسب آنهایی است که میخواهند عشق را بهتر و کاملتر بشناسند و به خوبی آن را از احساسات زودگذر و بی نتیجه تفکیک سازند.
کتاب 172 صفحه است که در صفحات پایانی آن، نامههایی با دست خط احمد شاملو خواهید دید که تعدادشان به 17 عدد میرسد. کتاب با سخن آغازین از ناشر در مقابل چشمان مخاطب ورق میخورد و سپس فصلهایی را پیش روی خوانندگان قرار میدهد که کلمه آیدا در بیشتر عناوین آنها مشترک است: آیدای عزیز من، آیدای خوب خوشگل من، آیدا تپشهای قلبم، آیدای خوب آیدای مهربان آیدای خودم، آیدا باقی عمرم، آیدا در آینه، نازنینم، عزیز بی همتا و در نهایت هجرانی. تعداد فصلها به حدود 30 میرسد که همگی شامل نامههایی عاشقانه با مضامین و عنوانهایی جالب و زیبا هستند.
امید بزرگی بود که اقلا روزی یکبار تو را ببینم اقلا این امید به من نیروی آن را میداد که صورتم را بتراشم و از قبر خودم خارج شوم. برای آن که آفتاب وجود تو به جسم رطوبت کشیده من بتابد. میدانستم که آیدای من امید و حرارت و آفتاب زندگی من با لبخندش در انتظار من است.
اما از فردا این امید را ندارم این امید را از خودم قیچی کردهام و به دنبال آنچه کلید زندگی فردای ما باشد این شهر را ترک میکنم. آخرین باری که دیدمت سه شنبه هفته پیش بود.
افسوس چشمهای تو که مثل خون در رگهای من دویدی یکبار دیگر مرا به زندگی بازگرداند. تصور میکردم خواهم توانست به این رشته پر توان عشقی که به طرف من افکنده شده است چنگ بیندازم و یکبار دیگر شانس خودم را برای زندگی و سعادت آزمایش کنم. چه میدانستم که برای من هیچگاه زندگی مفهوم درست خود را پیدا نخواهد کرد. چه میدانستم که در به دری و بی سر و سامانی سرنوشت ازلی و ابدی من است. چه میدانستم که تلاش من برای نجات از این وضع، تلاش احمقانهای بیش نیست.
اینها بخشهای بسیار کوتاهی از جملات سراسر عاشقانه شاملو به آیدا سرکیسیان است. جملاتی در قالب 20 نامه که پس از چندین سال آیدا اجازه چاپش را به ناشرین داد و لطف بزرگی در حق تمام آنهایی کرد که میخواهند بدانند عاشق شدن و عاشق ماندن یعنی چه؟ شاملو در نامههایش دست از این عشق جاودانه بر نمیدارد و مثال برایش فراوان است. او در 7 خرداد 1341 اینگونه مینویسد:
هرچه بیشتر میبینمت احتیاجم به دیدنت بیشتر میشود. دیروز چند لحظه کوتاه بیشتر ندیدمت، تمام سر شب، تنها و بی هدف در خیابانهای تاریک و خلوت این اطراف راه رفتم و به تو فکر کردم. شاید اگر بیرون نمیرفتم، میتوانستم دفعات بیشتری ببینمت. به تو گفتم: زیاد، خیلی خیلی زیاد دوستت دارم. جواب دادی: هر چه این حرف را تکرار کنی، باز هم میخواهم بشنوم.
نویسنده |
احمد شاملو |
شابک |
9786002294715 |
ناشر |
چشمه |
موضوع |
شعر و ادبیات |
قطع |
وزیری |
نوع جلد |
سلفون |
گروه سنی |
بزرگسال |
تعداد صفحه |
172 |
تعداد جلد |
1 |
وزن |
428 گرم |
احمد شاملو، شاعر، روزنامهنگار، مترجم، فیلمساز، پژوهشگر و فرهنگنویس ایرانی، متولد روز 21 آذر 1304 و درگذشته روز 2 مرداد سال 1379 میباشد. وی که متخلص به الف. بامداد و الف. صبح بود پایهگذار شعر سپید یا همان شعر شاملویی به شمار میرود که تحصیلات مدرسهایاش به دلیل شغل پدرش که افسر ارتش بود و همواره در حال جابجایی از شهری به شهر دیگر بودند، ناقص ماند و در نهایت در دوره متوسطه آن را نیمه تمام رها کرد. آثار منتشر شده از او به زبانهای مختلفی همچون سوئدی، ژاپنی، انگلیسی اسپانیایی، فرانسوی، روسی، ارمنی، هلندی و ترکی ترجمه شدهاند.
(مطالعه متن کامل)