معرفی و دانلود کتاب زنان بدون مرز اثر جولیا پیرپونت رایگان به همراه خلاصه کتاب
- نویسنده: جولیا پیرپونت
- مترجم: عباس گودرزی
- ناشر: نشر پارسه
- گروه سنی: بزرگسال
- تعداد صفحه: 374
- سال انتشار: 2018 میلادی
- افتخارات: پرفروشهای نیویورک تایمز
جولیا پیرپونت کتاب زنان بدون مرز را که از پرفروشهای نیویورک تایمز بوده است، درباره زنانی نوشته است که با جسارت و موفقیتهایشان، کلیشههای جنسیتی را کنار زدهاند و برای بسیاری از دختران و زنان همنوع خود الهام بخش و الگو شدهاند. پونت، علاوه بر پرترههایی که از این اشخاص موفق به نمایش گذاشته، از نقاط عطف حیات آنها گفته و به خلاقیت و ابتکارشان در کنار تلاش مستمر آنها اشاره کرده است. او که صد زن نمونه را برای نگارش اثرش انتخاب کرده است، معتقد است که این افراد، دنیا را به جای بهتری برای زیستن تبدیل کردهاند و دنیای مردسالارانه را چند قدمی به عقب فرا خواندهاند.
حضور آدمهای تأثیرگذار در زمینههای گوناگونی نظیر ورزش، سیاست و هنر، نشاندهنده تنوع فعالیتهای زنانی است که خود را باور داشتهاند و زود ناامید نشدهاند و اگر امروز کسی در ابتدا یا اواسط راه باشد و گاهاً نگرانیها و استرسهایی داشته باشد، میتواند با نگاهی به شرایط آنها و جایگاه امروزیشان، جانی دوباره بگیرد و مسیرش را پرقدرتتر ادامه دهد. مؤلف باز هم گل کاشته و نمونههایش را از برهههای زمانی مختلف و مکانهای متفاوت در سطح جهان انتخاب کرده تا نشان دهد که تفاوتها در زمان و مکان، هرگز نمیتواند سد راه موفقیت و پیشرفت شوند و در هنگام روایت هنرمندانهاش، روی این موضوع تأیید کرده است که وی صرفاً به بیوگرافی نپرداخته بلکه از زمانهایی گفته که دقت در آنها بیانگر دلیل اصلی موفقیت افراد مذکور خواهد بود.
در ادامه میتوانید نسبت به دانلود کامل کتاب زنان بدون مرز به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.
جولیا پیرپونت (Julia Pierpont) نویسنده آمریکایی است که در منهتن ایالات متحده، متولد شده است. او که همواره تلاش برای نوشتن کتابهایی درباره افراد موفق را پیشه خود کرده است، در رشته نوشتن خلاق از دانشگاه NYU فارغ التحصیل شده است و اولین اثرش در سال 2015 با نام در میان ده هزار چیز منتشر شد.
زنانی که همواره در پی الگوهایی برای الهام گرفتن و موفقیت در امورشان هستند، کتاب زنان بدون مرز، گزینه بسیار مناسبی برای آنها خواد بود.
زنان بدون مرز که هم اکنون در کتاب فروشیهای سراسر کشور در دسترس عموم میباشد توسط نشر کتاب پارسه با ترجمه روانی از عباس گودرزی در 373 صفحه منتشر گردیده است.
فروغ زنی مطلقه بود و در مورد احساسات عاشقانه مینوشت؛ زنی ایرانی بود که در مورد رنجهای این مقام میسرود «کن طلب حق خود، ای خواهر من!». کاغذهای ارزان قیمت را در حجم زیاد میخرید و هزاران سطر شعر مینوشت و هرگز آنها را چاپ نمیکرد. ولی اندکی را هم که منتشر کرده بود، برایش لقب سیلویا پلات ایران را به بار آورده بود. نامزد سابقش ابراهیم گلستان، پس از ۵۰ سال از مرگ نابههنگام فروغ (در ۳۲ سالگی بر اثر تصادف)، چنین میگوید: «من هرگز ندیدم که او در حال نوشتن و فعالیت نباشد. آری، او چنین بود.» فرخزاد رابطهاش با شعر را اینگونه توصیف میکرد: «نیازی حیاتی، در حد خوردن و خوابیدن. چیزی مثل نفس کشیدن.» او در تهران متولد شد، ولی به اروپا سفر میکرد تا به قول خودش، «یک زن یا، بهعبارتی، یک انسان بشود.» اما هربار طاقت غربت نداشت و زود به وطن بازمیگشت. در زمان مرگش، او در حال تمرین برای ایفای نقش اصلی نسخۀ ترجمهشده از نمایشنامۀ سنت ژان، اثر جرج برنارد شاو بود که میبایست در تهران اجرا میشد. در جایی نوشته است: «با وجود همۀ مشکلات، من تهران خودمان را دوست دارم و در آنجاست که زندگیام معنی و هدف مییابد... من آن غروبهای حزنانگیز، جادههای گلآلود، و آن مردم ساده و بیچاره و درمانده را دوست دارم، همه را.»
پودیت با شهامت و قساوتی ناگزیر، سر سپه سالار هالوفرنس را از تن جدا میکند. ولی به جای چهره یودیت، صورت خودش را ترسیم کرده و برای هالوفرانس هم از قیافه تاسی الهام گرفته است. و او را امروز به خاطر این اثر مهم میشناسیم. آری، مردی که بنا بود معلم نقاشی او باشد، به موضوع اثرش تبدیل شد.
تصادفی در خیابانهای مکزیکو بین یک اتوبوس و یک تراموای برقی زندگی فریدای 18 ساله را متحول کرد. او میگوید: «ما اول در اتوبوس دیگری بودیم، ولی من چترم را گم کرده بودم و مجبور شدیم پیاده شویم و دنبال آن بگردیم. اینطور شد که سوار اتوبوسی شدیم که من را برای همیشه دچار نقصعضو کرد.» میلۀ دستگیر اتوبوس کمر و پشتاش را شکست و پاهایش را خرد کرد. قبل از تصادف، او میخواست به دانشکدۀ پزشکی برود، اما بعد از تصادف، او خود بیمار و محتاج مراقبت بود. در دوران نقاهت طولانی مدتش، نقاشی را بهطور جدی شروع کرد و سهپایه و بوم را طوری تنظیم کرد که بتواند از روی تخت نقاشی کند.
دوستش که آسیب سطحی دیده بود، آن روز بهسختی توانست کالو را از میان آهنپارهها پیدا کند. و تصویری که این دوست بعدها از آن حادثه توصیف میکرد به نظر برگرفته از تصاویری خیالی بود که کالو میخواست روزی خلق کند. «اتفاق عجیبی افتاده بود. فریدا کاملاً برهنه بود. در اثر تصادف، لباسهایش پاره شده بودند. کسی در اتوبوس، شاید یک نقاش ساختمان، یک پاکت از پودر طلایی با خودش حمل میکرد که پاره شده و روی بدن خونین فریدا پاشیده بود. وقتی مردم او را در این حال دیدند، داد میزدند: «ای رقاص، ای رقاص!» با پودر طلایی که روی بدنش ریخته بود، مردم فکر میکردند که او رقاص است.
نویسنده | جولیا پیرپونت |
مترجم | عباس گودرزی |
ناشر | پارسه |
شابک | 9786002533722 |
قطع | رقعی |
نوع جلد | گالینگور |
تعداد صفحه | 374 |
وزن | 400 گرم |
این کتاب در مورد زنانی که در دوره خودشون به دلایلی معروف بودن نوشته شده. در مورد هر زن دو صفحه توضیح نوشته و عکس نقاشی شده رنگی اون شخص رو هم در یک صفحه قرار داده. کیفیت چاپ عالی هست اما ممکن است این توضیح مختصر برای همه جذاب نباشد.
کتاب خوش چاپی هستی اما محتوای علمی و عمیقی نداره و تنها زندگی نامه یک برگی از صد زن نامدار میباشد
بهترین کتاب