یادداشت های شیطان اثر لیانید آندری یف

معرفی، خلاصه کتاب و دانلود pdf کتاب یادداشت های شیطان اثر لیانید آندری یف رایگان

لیانید آندری یف اثر ناتمامش با نام یادداشت‌های شیطان را در سال 1918 شروع به تالیف کرد اما با وجود اینکه بعلت فوتش در سال 1919 موفق به تکمیل آن نگردید، این اثر بسیار اعجاب‌انگیز در سال 1920 روانه بازار کتاب گردید. علاقمندان بسیاری به ویژه افرادی که بصورت خاص نوشته‌های آندری یف را دنبال می‌کنند معتقد هستند یادداشت‌های شیطان خاص‌ترین کار او به شمار می‌رود چرا که به زیبایی هرچه تمام‌تر توانسته است آنچه که تعارض میان خیر و شر می‌باشد را در خط به خط کتاب مذکور شرح دهد. آندری یف به گونه‌ی از وضعیت تراژیک جهان گفته است گویی از جهل و سیاهی نهفته در دنیا دلخور و غم‌زده می‌باشد که انسان با خواندنش این گونه می‌پندارد که از دست شیطان هم بر نمی‌آمده که چنین شرایطی را برای آدمیان به وجود آورده باشد.

بعبارت دیگر اعتراض کاملاً صریحی که نویسنده نسبت به ارزش‌ها و اساس جامعه بورژوا روا داشته است در نوشته مذکور کاملاً مشهود است و به خوبی ارتباط آن با ذات پلید گونه بشر که گا‌هاً و شاید اغلب خود نمایی می‌کند بیان شده است. مطالعه یادداشت‌های شیطان آنقدر برای قلب و روح بشری که با آن زمانش را می‌گذراند، آورده دارد که می‌توان دلیل اصلی آن را آشنایی با شرارت‌ها و دروغ‌هایی دانست که که در دنیای امروز قد علم کرده و به پیش می‌تازد.

وجه دیگر کتاب که قابل تامل است راوی آن می‌باشد که خود شیطان بوده و بدون آنکه اجباری صورت گرفته باشد از روی انتخاب و برای گذراندن دوران فراغتش به زمین آمده تا حیله‌هایی را سوار کرده و زمین را محل بازی خود قرار دهد. در ادامه سفر واندرهود به رم ایتالیا و تلاشش برای خوشبختی انسان‌ها آنهم با ثروتی که اندوخته است و همچنین برخورد وی با فامامگنوس به عنوان شخصیتی با رفتار عجیب و غریب به زیبایی‌های رمان پیش رو می‌افزاید.

دانلود کتاب یادداشت های شیطان

در ادامه می‌توانید نسبت به دانلود کامل کتاب یادداشت های شیطان به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.

درباره یانید آندری یف

لئونید نیکلایویچ آندری یف (Leonid Andreyev) نویسنده و نمایشنامه‌نویس روس بود که در روز 21 اوت سال 1871 در اریول امپراتوری روسیه دیده به جهان گشود. او در خانواده‌ای از طبقه متوسط زندگی می‌کرد و پس از تحصیل رشته حقوق مدتی را بعنوان پلیس–خبرنگار در دادگاه مسکو فعالیت کرد. اولین داستان کوتاه آندری یف در سال 1898 در روزنامه کوریر مسکو به چاپ رسید و مقدمه‌ای بر آغاز دوستی وی با ماکسیم گورکی بود. پیش گرفتن حرفه نویسندگی بصورت حرفه‌ای باعث شد وی از حقوق دست کشیده و آثار متعدد و پر طرفداری را از خود منتشر کند. آثاری همچون قاتل فقیر، او که سیلی می‌خورد، تجاوز به زنان سابین، نقاب‌های سیاه، خنده سرخ، گرسنگی تزار و فرماندار تنها تعدادی از کار‌های قابل توجه آندری یف هستند که هنوز هم مورد اقبال تعداد زیادی از خوانندگان قرار می‌گیرند. آندری یف سرانجام در 48 سالگی بر اثر نارسایی قلبی در فنلاند در گذشت.

کتاب یادداشت های شیطان مناسب چه افرادی است؟

افرادی که داستان‌هایی با ژانر درام که مفاهیم عمیق اخلاقی و اجتماعی را در خود دارند را می‌پسندند می‌بایست آخرین نوشته آندری یف را با تمرکزی مناسب مورد مطالعه قرار دهند.

فهرست کتاب

رمان بی‌نظیر آندری یف تاکنون فقط توسط انتشارات علمی و فرهنگی در ایران به چاپ رسیده است که این نسخه 282 صفحه‌ای با ترجمه‌ی شیوا از حمید رضا آتش بر آب در اختیار علاقمندان قرار گرفته است و تا به امروز بیش از 16 بار تجدید چاپ شده است که نشان از محبوبیت آن در بین مخاطبین دارد.

بخش‌هایی از کتاب یادداشت های شیطان

می‌بینم حالا که فهمیده‌ای من شیطانم در جلد آدمیزاد، آماده‌ای سوال پیچم کنی؛ آخر خیلی برایت جالب است، نه؟ این که از کجا آمده‌ام؟ در جهنم چه خبر است؟ جاودانگیِ واقعی در کار هست؟ یا مثلاً این که قیمت زغال‌سنگ در بورس جهنم چند است؟ اما شوربختانه – خواننده عزیز من – با اینکه خیلی مایلم، اگر هم چنین اطلاعاتی می‌داشتم، نمی‌توانستم کنجکاوری ذاتی‌ات را ارضا کنم. شاید بتوانم یکی از آن داستان‌های خنده‌دار را درباره شیطانک‌های شاخدار و پشمالو برایت بنویسم؛ همان‌هایی که به تصور ناقص و خُردت این‌قدر هم جالب می‌آیند؛ اما خودت که به‌اندازی کافی از این داستان‌ها داری و من هم نمی‌خواهم چنین دروغ‌های شاخدار و بی‌مزه‌ای نثارت کنم. دروغم را می‌گذارم برای جایی دیگر، وقتی اصلاً انتظارش را هم نداری؛ این طوری برای هردومان جالبتر می‌شود.

می‌پرسی چه‌طور اتفاق افتاد؟ خیلی ساده… وقتی هوس کردم بیایم زمین، یک جسم مناسب پیدا کردم: یک میلیاردرِ امریکایی سی‌وهشت ساله‌ای به نام گرنی واندرهود. گرفتم کشتمش… البته در شب و بدون هیچ شاهدی. اما، به رغم چیزی که گفتم، نمی‌توانی من را بکشانی دادگاه. چون امریکاییِ موردنظر زنده است و ما هردو با احترام و وقار به تو سلام می‌کنیم؛ بنده و جناب واندرهود. فقط قالب تهی‌شده‌اش را تسلیم من کرد، می‌فهمی؟ البته همه‌اش همین نیست؛ شیطان تسخیرش کرده! می‌توانم دوباره برش گردانم، اما تنها از همان راهی که تو را هم به آزادی می‌رساند؛ یعنی مرگ.

یک لحظه از انسان شدنم هست که آن را هرگز نمی‌توانم بدون وحشت به خاطر بیاورم؛ زمانی که برای اولین بار صدای تپش قلبم را شنیدم. این صدای دقیق، بلند و منظم، که توامان نوید مرگ و زندگی را می‌دهد، با ترس و تشویشی غریب به شگفتم می‌آورد. آن‌ها همه‌جا ساعت نصب کرده‌اند، اما چطور می‌توانند چنین ساعتی با ثانیه شماری سریع که تمام ثانیه‌های زندگی را همراهی می‌کند، توی سینه‌شان حمل کنند.

به گذشته زمین می‌نگرم و هزاران هزار نفر را می‌بینم که دنبال سایه‌ای می‌دوند و به آرامی در قرن‌ها و سرزمین‌های مختلفی غوطه می‌خوردند و ‌می‌روند؛ آن‌ها بردگان هستند. دستشان بی‌هیچ‌امیدی سوی آسمان بلند شده، استخوان تیز دنده‌شان انگار می‌خواهد پوست لاغر و کشیده‌شان را پاره کند، چشمشان پراشک است و حنجره‌شان از فرط ناله خشکیده. خون و جنون می‌بینم، دروغ و زور می‌بینم، تهمتشان را می‌شنوم، افترایی که می‌بندند تا دعای مدامشان را به درگاه خدا تغییر دهند. در دعاشان با هر واژه‌ای که درباره مهربانی و رحم و شفقت باشد، زمینشان را لعنت می‌فرستند.

به هیات انسان درآمدنم دیگر دارد نگرانم می‌کند. هرساعت که می‌گذرد، همه آن چیز‌هایی که پشت حصار انسانیت گذاشته‌ام، بیشتر فراموشم می‌شود. با هر دقیقه سوی چشمم کمتر می‌شود. انگار این دیوار و حصار انسانیت، نفوذناپذیر است و پشت آن سایه‌هایی ضعیف در جنبش‌اند و من دیگر نمی‌توانم خطوطشان را تشخیص دهم. هر ثانیه که می‌گذرد، صدایم را خفه می‌کند.

من نگاه تندی به چشم‌های مگنوس انداختم و مدتی در افسون وحشتناک این نگاه خشک شدم. چهره‌اش می‌خندید. این ماسک رنگ‌پریده هنوز حالت خنده‌ای شاد داشت، اما چشمانش تار و بی‌حرکت بود. در حالی که نگاهش متوجه من بود، جایی دورتر را نگاه می‌کرد و با حالت تار و تهی و جنون‌آمیزش وحشتناک می‌نمود. فقط یک جمجهه، جمجمعه‌ای با آن حدقه تهیِ چشم است که می‌تواند چنین خشمگین بنماید.

برای گرگ، گرگ بودن خوب است، برای خرگوش، خرگوش بودن و برای کرم هم کرم بودن؛ چرا که روح آن‌ها تار و حقیر است و اراده‌شان تسلیم. اما تو، ای انسان، خدا و شیطان را همزمان در وجود خود جمع داری و این دو در چنین کالبد تنگ و تاریکی چه وحشتناک باهم در ستیزند.

مشخصات کتاب یادداشت های شیطان

مشخصات
نویسنده لیانید آندری یف
مترجم حمیدرضا آتش برآب
شابک 9786001217371
ناشر علمی فرهنگی
موضوع داستان های روسی
قطع رقعی
نوع جلد گالینگور
گروه سنی بزرگسال
تعداد جلد 1
وزن 370 گرم

نظرات کتاب یادداشت های شیطان

  • امید موثقی امید موثقی

    ن یادداشتهای شیطان اثر ناتمام لیانید آندری‌یِف است که در بهار ۱۹۱۸ نوشتن آن را شروع کرد اما هرگز نتوانست آن را به اتمام برساند، چون در ۱۲ سپتامبر ۱۹۱۹ درگذشت. کتاب هم دو سال بعد منتشر شد. رمانی از زبان شیطان طرح جلد یک اثر هنری قدیمی هست بسته بندی عالی

  • علی رضا رواده علی رضا رواده

    کتاب بسیار خواندنی و جذابی هست با یک ترجمه بسیار خوب تنها اشکالی که بهش وارده نحوه قیمت گذاری هست واقعا با این حجم کاغذ و کیفیت کاغذ قیمت که پشت جلد درج شده منصفانه نیست..

  • roya panahi roya panahi

    خوب بود فقط فکر میکردم باید بزرگتر باشه کتابش کوچولوتر بود ولی سالم و خوب رسید مرسی

  • کاربر کاربر

    اگه میشه تخفیف شو بیشتر کنین

  • فرزانه خنج فرزانه خنج

    بنظرم کتاب جالبیه با توجه به این موضوع که ما انسان ها خودمون به انسان‌های دیگه ظلم میکنیم نه عذاب الهی

  • کاربر کاربر

    لطفا موجود کنید

  • نیما اکبرزاده نیما اکبرزاده

    چون جنس کاغذ تحریر هست یکم سنگینه خیلی کتاب خوبیه از هر لحاظ پیشنهاد میکنم

  • کاربر کاربر

    هنوز نخوندمش ولی نسبت به کیفیتش قیمتش گرونه

  • علی اصغر  بنده خدا علی اصغر بنده خدا

    کتاب عالی و ترجمه عالی و نشر عالی

  • کاربر کاربر

    مترجم خوب و کتاب با کیفیت

  • آراد شمسی آراد شمسی

    واقعا عالی از صفحه 100 به بعد که دیگه محشره

  • فاطمه صدقی فاطمه صدقی

    تازه شروع کردم...

  • کاربر کاربر

    کتابشو پیدا نمی کردم.ممنون از دی جی

  • کاربر کاربر

    جلدش ک عالیه عاشقش شدم خود کتاب هم تا اینجا ک خوندم خیلی خوبه مخصوصا اون قسمتاش ک گاهی برای انسان مینویسه از زبان شیطان و خیلی دوست دارم

  • کاربر کاربر

    کیفیت خود کتاب عالی بود و تو بسته بندی خوبی به دستم رسید

  • عکس خوانده نمی‌شود

    خرید کتاب یادداشت های شیطان