نویسنده آمریکایی مارگارت میچل یکی از مشهورترین رمان‌های تاریخ ادبیات جهان به نام بر باد رفته را خلق کرده است که نخستین بار در سال 1936 به چاپ رسید و با فروش بیش از 30 میلیون نسخه در گوشه و کنار جهان تا به امروز بسیاری را به خود جذب نموده است. محبوبیت این اثر تا جایی پیش رفت که در سال 2014 طی یک نظر سنجی مخاطبان آمریکایی اعلام کردند پس از کتاب مقدس، بر باد رفته را به عنوان کتاب محبوب خود برگزیده‌اند. داستان اصلی کتاب به فراز و نشیب‌های زندگی عاشقانه دختری زیبا به نام اسکارلت اوهارا اختصاص دارد که در خلال جنگ‌های داخلی جامعه‌ای که در آن می‌زسیت، توانست استقلال مالی و شخصیتی خود را به بهترین نحو بدست آورد. اسکارلت دختری ناز پرورده است که در مزرعه بزرگی در جورجیا سکونت دارد. او اگرچه خواستگاران بسیاری دارد اما بیش از همه دل در گرو مردی به نام اشلی ویکلز دارد که از نجیب زادگان جنوبی می‌باشد.
علی رغم آنچه که دختر عاشق داستان تصور می‌کرد، اشلی با دختری ساده به نام ملانی همیلتون ازدواج می‌کند و اسکارلت پس از با خبر شدن از این موضوع طاقت نیاورده و به دیدن اشلی در مزرعه ویکلز می‌رود تا از عشق خود به او بگوید. در مکالمه بین آن‌ها اشلی نیز اعتراف می‌کند که به اسکارلت علاقه داشته اما از آنجایی که دنیای آن‌ها تفاوت‌های زیادی با هم دارد تصمیم گرفته است با ملانی که شباهت‌های زیادی به وی داشته، ازدواج کند. اسکارلت قلبش می‌شکند و پس از شروع جنگ داخلی برای آنکه بتواند به نوعی از اشلی انتقام بگیرد با چارلز همیلتون برادر ملانی که انسانی کسل‌کننده می‌باشد ازدواج کرده و پیش از آنکه این پیوند مدت زیادی دوام داشته باشد، چارلز به دلیل مبتلا شدن به بیماری سرخک، فوت می‌کند. اسکارلت در همین مدت پسری که از چارلز باردار بوده را به دنیا می‌آورد و با روحیه تضعیف شده‌اش نسبت به گذشته قصد مهاجرت به آتلانتا را می‌کند تا در کنار ملانی و خاله‌اش شرایط جدیدی را برای خود ایجاد نماید.
در مکان جدید زندگی‌اش با شخصیتی جدید به نام رت باتلر آشنا می‌شود که آدم فوق‌العاده صریحی است و اسکارلت را بسیار تشویق می‌کند تا بر خلاف بسیاری از بیوه زن‌های جنوبی محدودیت‌های ذهنی خود را کنار گذاشته و موقعیت بسیار خوبی برای خود به وجود آورد. اگرچه که گاهی باتلر با صحبت‌های تمسخر آمیزش موجبات ناراحتی اسکارلت را فراهم می‌کند. روزگار با تلخی‌ها و شیرینی‌هایش برای اسکارلت، ملانی و دیگر افراد داستان سپری می‌شود تا اینکه اشلی در جنگ اسیر شده و اسکارلت طبق قولی که به او داده بود در کنار همسرش می‌ماند تا فرزندش متولد شود. آتلانتا توسط یانکی‌ها تسخیر شده و اسکارلت با ملانی به کمک رت باتلر از آنجا فرار می‌کنند تا به مزرعه تارا که محل زندگی اسکارلت بوده است برگردند.
در اواسط این فرار باتلر آن‌ها را تنها گذاشته و مجبور می‌شوند به سختی ولی با موفقیت به مقصد مورد نظرشان برسند. اوضاع مانند قبل نبود چرا که مادر اسکارلت از دنیا رفته بود و پدرش هم حافظه‌اش را از دست داده بود و مزارع توسط یانکی‌ها غارت شده بودند. اسکارلت که غم و خشم را همزمان در وجود خود داشت تصمیم به بازسازی تارا گرفت و در این مسیر با مسائل مختلف و سخت مالی و عاطفی زیادی دست و پنجه نرم کرد. ازدواج‌های متعدد او، اتفاقاتی که بین او و خواهرش افتاد و همچنین رابطه عاطفی که بین او و باتلر شکل گرفت رنگ و بوی تازه‌ای به ادامه و انتهای داستان می‌بخشد که مطالعه کامل کتاب به خوبی خواننده را با جزئیات وقایع آشنا می‌سازد.
در ادامه می‌توانید نسبت به دانلود کامل کتاب بر باد رفته به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.
مارگارت مانرلین میچل مارش (Margaret Mitchell) نویسنده آمریکایی متولد روز 8 نوامبر سال 1900 در آتلانتا بود. او برترین تک رمان‌نویس جهان محسوب می‌شود که دو جایزه کتاب ملی و ادبی پولیتزر را در دوران فعالیتش از آن خود کرد. میچل تحصیلاتش در رشته پزشکی را در کالج اسمیت می‌گذراند که به علت فوت مادرش آن را نیمه کاره گذاشت و روزنامه‌نگاری را به صورت حرفه‌ای در پیش گرفت. میچل که بر باد رفته اولین و آخرین اثرش بود در روز 16 اوت سال 1949 در بیمارستانی در آتلانتا پس از سانحه تصادفی که برایش اتفاق افتاد و 5 روز بستری بود، درگذشت.
دوستداران رمان‌های عاشقانه به ویژه افرادی که بهترین آثار کلاسیک و تاریخ ادبیات جهان را همواره برای مطالعه در اولویت‌هایشان قرار می‌دهند، می‌بایست بر باد رفته را به عنوان یکی از نخستین کتاب‌های خود جهت خوانش قرار دهند.
کتاب بر باد رفته از آنجایی که محبوبیت بسیاری را در میان علاقه مندان به کتاب دارد توسط انتشارات مختلفی در بازار نشر به چاپ رسیده که از جمله آن‌ها انتشارات ناهید با ترجمه‌ای از الهام رحمانی و پرتو اشراق می‌باشد که تعداد صفحات این کتاب در مجموع دو جلد، 1973 صفحه می‌باشد.
زندگی تعهدی نسبت به ما ندارد که آنچه را که انتظار داریم به ما بدهد. ما آنچه را که بدست می‌آوریم می‌گیریم و شکر می‌کنیم که بدتر از آن نشده است.
اگر عذرخواهی را به تاخیر بیندازی سخت‌تر خواهد شد و در نهایت غیر ممکن خواهد شد.
تو نسبت به کسانی که دوستت دارند بسیار بی‌رحمی اسکارلت، تو قلب آن‌ها را می‌گیری و آن را مانند شلاق بالای سرشان نگه می‌داری.
اگر مرا فراموش کرده باشد کاری خواهم کرد که مرا به یاد بیاورد کاری میکنم که دوباره من را بخواهد.
فقط می‌دانم که دوستت دارم این از بد شانسی توست.
کاش می‌توانستم به کاری که انجام می‌دهی یا جایی که می‌روی، اهمیت دهم اما نمی‌توانم.
قلبم را برایت بریدم تا اگر خواستی آن را بپوشی.
ما ایل کله شق و سرسختی نیستیم هنگامی که طوفان سهمگینی در می‌گیرد فوق‌العاده انعطاف‌پذیر می‌شویم چون می‌دانیم انعطاف‌پذیر بودن برای ما مفید است، داد و فریاد راه نینداز لبخند بزن و با زمانه بساز.
اسکارلت من هیچ وقت در زندگی آدمی نبودم که قطعات شکسته ظرفی را با حوصله زیاد جمع کنم و به هم بچسبانم بعد خودم را فریب بدهم که این ظرف شکسته همان است که اول داشته‌ام. آنچه که شکست، شکسته و من ترجیح می‌دهم که در خاطره خود همیشه آن را به همان صورتی که روز اول بود حفظ کنم تا اینکه آن تکه‌ها را به هم بچسبانم و تا وقتی زنده‌ام آن ظرف شکسته را مقابل چشمم ببینم.
اسکارلت از روی ناشکیبایی فریاد زد: اوه پاپا اگه باهاش ازدواج کنم همه این چیزا رو تغییر می‌دم. جرالد با عصبانیت گفت: اوه تغییر می‌دی، می‌تونی؟ پس تو چیزی از زندگی یک مرد نمی‌دونی اشلی رو ر‌ها کن. هیچ زنی تا حالا نتونسته کوچکترین تغییری در شوهرش به وجود بیاره اینو فراموش نکن.
تمام جنگ‌ها در اصل یک نوع ستیزه برای سود جوییست ولی متاسفانه در هر اجتماع جز چند نفر انگشت شمار کسی بر این واقعیت واقف نمی‌گردد چون اکثریت جامعه پر می‌شود از صدای طبل، شیپور و سرود‌های هیجان‌انگیز.
در اولین روز‌های محاصره وقتی یانکی‌ها استحکامات و سنگر‌های جای جای شهر را در هم می‌شکستند اسکارلت با شدت گرفتن شلیک توپ‌ها آنقدر وحشت کرد که تنها کاری که از دستش بر می‌آمد این بود که دست‌هایش را با درماندگی روی گوش‌هایش می‌گرفت و هر لحظه انتظار داشت به ابدیت بپیوندد. وقتی صدای سوت توپ شلیک شده‌ای به آن‌ها نزدیک می‌شد اسکارلت با عجله به اتاق ملانی می‌دوید خودش را روی تخت کنار ملانی می‌انداخت، هر دو محکم همدیگر را بغل می‌کردند و در حالی که سر‌هایشان را در بالش فشار می‌دادند جیغ می‌کشیدند: آه خدایا.
| نویسنده | مارگارت میچل |
| مترجم | پرتو اشراق |
| شابک | 9789646205345 |
| ناشر | انتشارات ناهید |
| موضوع | رمان خارجی |
| قطع | رقعی |
| نوع جلد | سلفون |
| گروه سنی | بزرگسال |
| تعداد صفحه | 1973 |
| تعداد جلد | 2 |
| وزن | 1647 گرم |
محمد آقایی
کتاب واقعا قشنگیه اما من از همین کتاب رو سفارش دادم اما ۲۰ صفحه از صفحات رو نداشت و ۵۰ صفحه هم جابه جا شده حتی وقتی زنگ هم که زدن بهم گفتن که نمیتونن تعویضش کنن من از انتشارات گاج یه کتاب خریدم بعد از ۱ ماه یه مشکلی داشت زنگ زدم کتاب رو برای کا تعویض کردن
narges akhavan
یه کتاب فوق العاده پیشنهاد میکنم حتما بخونید
نادر شریفی
نثر زیبای کتاب شما را با خود به سفر خواهد برد
کاربر
دوست عزیزی که فرمودی اسکارلت قسمت دوم بربادفته این دو تا کتاب توسط دوتا نویسنده مختلف وبا فاصله55سال نوشته شده الکساندر ریپلی از شهرت بربادرفته سواستفاده کرده و کتاب اسکارلت اصلا به گرد گای بربادرفته نمیرسه
مینا دادپور
رمان بسیار زیبا با ترجمه عالی. ممنونم از
کاربر
این کتاب حرف نداره واقعا عالیه
کاربر
فوق العاده زیباست
کاربر دیجیکالا
خییییلی زیبا
میرامیرعلی میری
موضوع عالیه جز شاهکار های ادبیه
کاربر
برباد رفته دیگه احتیاج به تعریف تمجید نداره این رمان بی نظیره
زهرا سلطانی شایان
خیلی عالیه ارزش خواندن داره
بابک عبدالهی
داستان بسیار زیبا و عالی داره و خواندنش رو به همه پیشنهاد می کنم .
شادی وطنی
من از دیجی نگرفتم و قبل خوندمش. ولی اگر برای خریدش دو دل هستید باید بگم حتما بخونیدش که اصلا پشیمون نمیشید. مارگارت میچل فوق العاده اسچ
کاربر
این کتاب ۱۲۹۳ صفحه است در صورتی که تو سایت نوشته ۱۹۷۳
نيكا نجاتي
درخرید دودا بودم تصویر جلد بنظام خیلی بازاری میومد ولی وقتی بدستم رسید خیلی خوشم اومد جنس کاغذ جنس جلد روکش چاپ ومحتوا هم عالی در خریدم هیچ شک نکنید
