معرفی و دانلود کتاب نیروی طبیعت اثر جین هارپر رایگان به همراه خلاصه کتاب
- نویسنده: جین هارپر
- مترجم: فرسیما قطبی
- ناشر: نشر نون
- گروه سنی: بزرگسال
- تعداد صفحه: 365
- سال انتشار: 2017 میلادی
- افتخارات: بهترین رمان تریلر بینالمللی فرانسه
کتاب نیروی طبیعت نوشته جین هارپر داستانی معمایی و جنایی است که در اصل، ماجرای گردش در طبیعت آنهم توسط پنج زن همکار را توضیح میدهد. گردشی که باعث میشود چهار نفر از آنها به خانه باز گردند و نفر پنجم به نام آلیس، شخصی است که ناپدید شده و پروندهاش، پای پلیس جنایی را به اتفاق مذکور باز میکند. هدف اولیه گروه 5 نفره گردشگر فراگرفتن مهارتهای تیمسازی و انعطافپذیری میباشد به گونهای که آنها تصمیم میگیرند از منطقه آسایش خود خارج شده و تجربه جدیدی را در زندگیشان داشته باشند. در این بین مامور پلیس فدرال به نام آرون فالک تمام کوش خود را میکند تا با پی بردن به رازهایی که در میان پنج زن داستان و روابطشان وجود دارد حقیقت ماجرا را افشا سازد.
وی کار سختی در پیش دارد زیرا وظیفه دارد پای صحبتهای تک تک افراد دخیل در واقعه اخیر بنشیند و صحبتهای آنها را در مورد اعتماد از دست رفتهشان و همچنین احساسات گوناگونشان به دقت شنیده و آنها را به صورتی به هم ارتباط دهد تا متوجه شود که دقیقاً چه چیزی در لابلای این روابط منجر به ناپدیدی آلیس راسل و احیانا قتل او شده است. البته هنوز مشخص نیست که شخص مفقود شده توانسته جان سالم به در ببرد یا عوامل مختلف او را از پای درآوردهاند.
کتاب نیروی طبیعت رمان جنایی و فوقالعاده هیجانانگیزی است که در قالب یک مجموعه داستان به مخاطبان ارائه میگردد. مجموعه آرون فالک تاکنون سه جلد با نامهای: «خشکسالی» به عنوان جلد اول، «نیروی طبیعت» به عنوان جلد دوم و نهایتاً «تبعیدیها» به عنوان جلد سوم را به خوانندگان علاقهمند هدیه کرده است که آخرین جلد از این مجموعه در سال 2022 منتشر گردید. از افخارات کتاب مذکور میتوان به دریافت جایزه بهترین رمان تریلر بینالمللی فرانسه در سال 2018 و همچنین جایزه داویت برای بهترین رمان جنایی بزرگسالان در همین سال اشاره کرد. همچنین نامزد شدن در مراسم اهدای جایزه کتاب سال ناشران مستقل استرالیا و بهترین رمان معمایی آمازون در سال 2018، به همگان ثابت کرده است که تا چه حد این رمان از مؤلفههای لازم برای تبدیل شدن به یک اثر فاخر بهره برده است. در ستایش تریلر جین هارپر آسوشیتدپرس میگوید: جین هارپر، طرح و جزئیات شخصیت و محیطی را که در رمانهای قبلیاش ایجاد کرده بود ادامه میدهد.
در ادامه میتوانید نسبت به دانلود کامل کتاب نیروی طبیعت به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.
جین هارپر (Jane Harper) نویسنده انگلیسی-استرالیایی میباشد که در سال 1980 در شهر منچستر انگلیس متولد شده است. از آثار معروف او میتوان به «مرد گمشده»، «خشک» و «قدرت طبیعت» اشاره کرد. وی زمانی که 8 سال داشت با خانوادهاش به ملبورن استرالیا سفر کرد و توانست شهروندی این کشور را بدست آورد اما در زمان نوجوانی مجدداً به همپشایر در بریتانیا بازگشت و در رشته زبان انگلیسی در دانشگاه کنت تحصیل کرد.
خوانندگانی که به داستانهای جنایی با شروعی هیجانانگیز و پایانی میخکوبکننده و البته خلق تصاویر و شخصیتهایی منحصر به فرد علاقهمند هستند، خواندن کتاب معرفی شده پیشنهاد بسیار خوبی خواهد بود.
نیروی طبیعت در 360 صفحه با ترجمه فرسیما قطبی و توسط نشر نون به چاپ رسیده است و کل داستان در 4 فصل روایت گردیده که سال اول انتشارش در ایران مربوط به سال 1399 میباشد و همچنان مورد استقبال خوبی قرار میگیرد.
کلمات بیشتری در بیسیمها زمزمه شد نور چراغ جلوی ماشینها، دیوار متراکم درختان را شکافته بود و در هوای سرد شب از دهانها بخار بیرون میآمد. از گروه تجسس خواسته شد برگردند و گزارش دهند. مردان داخل ون نمیتوانستند جزئیات بحث را بشنوند اما نیازی هم نداشتند. تن صدا بیانگر همه چیز بود، برای کارهایی که میشد بعد از تاریکی انجام داد محدودیتهایی وجود داشت در نهایت گروه تجسس از هم گسست.
فالک روی مبلش در فضایی نیمه تاریک که نور آبی صفحه تلویزیون روشن و خاموشش میکرد، نشست پردهها را نکشیده بود و از روی بالکن کوچک میتوانست درخشش دورنمای شهر ملبورن را ببیند نور هشدار برج یوریکا چشمک میزد، منظم و قرمز. جستجو در پی یافتن آلیس راسل مفقود.... تلویزیون را خاموش و پیام صوتیاش را باز کرد. تماس، ساعت چهار و بیست و شش دقیقه صبح از موبایل آلیس راسل گرفته شده بود.
مردها داخل ون ساکت نشسته بودند اگر این یک بحران در اتاق هیئت مدیره بود میدانستند چکار کنند. سقوط ارزش دلار، بند ناخواستهای در یک قرارداد، هیچکدام جای نگرانی نداشتند اینجا گویی جنگل، پاسخها را محو و مبهم میکرد. گوشیهای بیجانشان را همچون اسباب بازی خراب میان پاهایشان نگه داشته بودند.
هنوز سپیده صبح نزده بود که کارمن بیرون آپارتمان فالک توقف کرد فالک در پیاده رو منتظر ایستاده و کوله پشتیاش روی زمین بود، بخاطر کم استفاده کردن از کفشهای کوهنوردیاش احساس میکرد خشک و سفت هستند.
زن میتوانست انعکاس ترسش را در چهره سه نفری که خیره به او بودند ببیند قلبش گرمپ گرمپ میکوبید و میتوانست صدای نفس کشیدنهای تند بقیه را بشنود. بالای سرشان قسمتی از آسمان از میان شاخ و برگ درختان، پیدا و خاکستری و گرفته بود. باد شاخهها را تکان داد و قطرات آب را سرازیر کرد روی گروهی که پایینش ایستاده بودند. هیچکس جنب نخورد صدای ناله چوبهای پوسیده کلبه پشت سرشان آمد و بعد آرام شد.
صدای زنگ کوتاهی از موبایل فالک که روی کنسول وسط بود برخاست، نگاهش را از جاده خالی برداشت، به صفحه نگاهی انداخت و گوشی را به دست کارمن داد: گروهبانه، یه ایمیل فرستاده. کارمن پیام را باز کرد: خیلی خب، میگه دو تا گروه توی اردوگاه بودن، گروه آقایون و گروه خانمها که از دو مسیر جداگونه رفتند اسم خانمهای هم گروهی آلیس راسل رو فرستاده.
هر چه که بود از روی چهره لاغر لورن نمیشد چیزی را تشخیص داد تخمین زدن سنش کار مشکلی بود اما فالک حدس زد چهل و پنج تا پنجاه سالش باشد. موهایی به رنگ قهوهای نه چندان تیرهای داشت و چشمهای خاکستری روشنش مستقیم در دوربین زلزده و حالت صورتش آنقدر خنثی بود که گویی عکس گذرنامه گرفته بود.
طی سه سال بعدی قتل دو زن دیگر و یک مفقودی اتفاق افتاد تا اینکه برای اولین بار نام کارگر فصلی، مارتین کوآچ را در ارتباط با قتلها اعلام کردند تا آن موقع دیگر کاملاً کار خودش را کرده بود. سایهای طویل و ماندگار روی کوههای آرام گیرالانگ افتاد. فالک جزء آن نسلی بود که با شنیدن اسمش لرزه بر اندامشان میافتاد.
کارمن چشمهایش را میبست و همانطور که گوش میداد فالک تماشایش کرد. کارمن در سی و هشت سالگی با تنها شش ماه زمان و تجربه بیشتر رتبه بالاتری نسبت به فالک داشت اما این نخستین باری بود که در پلیس فدرال با یکدیگر هم مسیر شده بودند. کارمن تازگیها از سیدنی به بخش تحقیقات مالی ملبورن تنزل پیدا کرده بود فالک نمیتوانست سر در بیاورد که کارمن بابت این مسأله افسوس میخورد یا نه. زن چشمهایش را باز کرد نور نارنجی چراغ خیابان روی او افتاده و باعث شده بود پوست و موهایش کمی تیرهتر از همیشه به نظر بیاید.
کارمن گفت: بهش آسیب بزن. به نظر من هم همین رو گفت. توی آخرین لحظهاش تونستی چیز دیگهای بشنوی؟ فالک صدا را تا آخرین درجه زیاد کرد و پخش مجدد را زد. ناخودآگاه هنگام تقلا کردنش برای شنیدن نفسش را حبس کرد، کارمن گفت: اینجا کسی داره میگه آلیس؟ یکبار دیگر گوش کردند و این دفعه فالک متوجه تغییر نامحسوسی در آهنگ آن صدای ضعیف شد صدایی سوت مانند.
پیاده روی در کوههای ناهموار گیرالانگ به معنی بیرون بردن همکاران اداره از منطقه امن کولردارشان و آموزش انعطافپذیری و تیمسازی به آنهاست دست کم وب سایت اردوی گروهی که اینطور تبلیغ میکند. مامور پلیس فدرال آرون فالک علاقه شدیدی به محل گم شدن رهنورد مفقود دارد. آلیس راسل افشاگر پرونده اخیرش است او همه رازها را درباره همکارانش و شرکتی که در آن کار میکند میداند.
خبری از کار گروهی انگیزشی کوهنوردی نبوده و برای آرون فالک روایتی از خشونت و اعتماد متلاشی شده را تعریف کردند و با کنکاش او درباره این مفقودی به نظر میرسد خطراتی بسیار عمیقتر از چیزی که کسی بداند در جریان است.
یکساعت نگذشته بود که غرور جایش را به آزردگی داد مردها یکی یکی به زحمت از صندلیهای نرمشان دل کندند و با قدمهای سنگین جاده خاکی را بالا و پایین کردند. گوشیهایشان را به طرف آسمان گرفته بودند انگار که طول اضافی بازوانشان میتوانست آنتن گریزان را گیر بیندازد با بیقراری پیامهایی مینوشتند که برای همسرانشان در شهر ارسال نمیشد: دیر میرسیم، گیر افتادیم. چند روز طولانی گذشته بود و دوش آب گرم و نوشیدنی سرد انتظارشان را میکشید و فردا هم باید میرفتند سرکار.
نویسنده | جین هارپر |
شابک | ۹۷۸۶۰۰۸۷۴۰۲۹۲ |
ناشر | نشر نون |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
تعداد صفحه | 365 |
وزن | 330 گرم |