کتاب پدرخوانده یکی از پرفروش‌ترین آثار نیویورک تایمز و از مصادیق شاهکار ادبی آمریکاست که توسط ماریو پوزو به رشته تحریر درآمده است. پوزو در اثر ارزنده‌اش زندگی شخصی به نام ویتو کورلئونه را روایت می‌کند که ماجرا‌های آن از نظر بعد زمانی به دهه‌های چهل و پنجاه میلادی برمی‌گردد. پدرخوانده برای نخستین بار در سال 1969 به خوانندگان معرفی شد و با جزئیات زیبایی فراز و نشیب‌های مربوط به زندگی رئیس یکی از بزرگترین باند‌های مافیایی آمریکایی را در اختیار مخاطبان قرار می‌دهد. در ادامه برای شناساندن بیشتر سرگذشت شخصیت اصلی رمان می‌گوید که ویتو در کودکی از دست یک گروه از خلافکاران در سیسیل ایتالیا گریخته است و پس از سالها خودش به ریاست یک باند بزرگ مافیایی رسیده که در جامعه آن روز آمریکا قدرت فراوانی را در اختیار دارد.
ویتو کورلئونه در حین فعالیت‌هایش مورد سو قصد قرار می‌گیرد و با توطئه‌ای که توسط رقیبانش صورت می‌گیرد زخمی می‌شود و داستان وارد فصل جدیدی می‌گردد. سانی، فردو، مایکل و کانی نام چهار پسر کورلئونه بزرگ می‌باشد که از اینجا به بعد نقش پر رنگ‌تری به خود می‌گیرند و در جستجوی ضاربان پدرشان از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کنند. تحولات مختلفی در این مسیر درون خانواده کورلئونه را هم تحت تاثیر خودش قرار داده و قصه به سمت و سویی می‌رود که مایکل که خواسته قلبی‌اش هیچگاه ورود به دارو دسته مافیا نبوده به دلایلی مجبور می‌شود که جایگزین پدر شده و مسئولیت‌هایش را برعهده بگیرد.
افشا شدن واقعیات گوناگون به مایکل و خوانندگان کتاب مذکور اثری اعجاب‌انگیز را به وجود می‌آورد که دنبال کردن و پی بردن به راز‌های نهفته در دل این رمان زیبا را به خوانندگان همراه با اثر تا انتهای آن واگذار می‌کنیم. به هر حال کتابی که یکی از پر افتخارترین آثار سینمایی با اقتباس از روی آن ساخته شده و همواره مورد ستایش و تحسن منتقدان و انسان‌های فراوانی بوده و در نهایت به برجسته‌ترین سه‌گانه تاریخ سینما تبدیل گردیده باید ارزش همنشینی و مطالعه را داشته باشد.
در ادامه می‌توانید نسبت به دانلود کامل کتاب پدرخوانده به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.
ماریو جیانلویجی پوزو (Mario Puzo) نویسنده ایتالیایی آمریکایی می‌باشد که در روز 15 اکتبر سال 1920 در منهتن نیویورک متولد شد. وی که به دلیل نوشتن فیلمنامه پدرخوانده در سال‌های 1972 و 1974 دو بار برنده جایزه اسکار شد عمده شهرتش را هم بابت نگارش این کتاب داراست. پوزو در یک خانواده فقیر به دنیا آمد که از ناپل ایتالیا به آمریکا مهارجرت کرده بودند و او پس از فارغ التحصیلی از سیتی کالج نیویورک و خدمت در جنگ در نیروی هوایی آمریکا و همچنین فعالیت به عنوان افسر روابط عمومی در آلمان، نویسندگی را حرفه اصلی خود قرار داد. برخی از آثار مطرح او عبارتند از: چهارمین کا، فرار تابستانی دیوید شاو، صحنه تاریکی و مسافر خوشبختی. پوزو سرانجام در روز 2 ژوئیه سال 1999 بر اثر نارسایی در گذشت.
طرفداران آثاری که در ژانر مافیا نوشته شده‌اند و البته دوستداران کتاب‌هایی که ماجرا‌های جنایی و معمایی را روایت می‌کنند پیشنهاد می‌شود پدرخوانده را در سرلیست مطالعاتی خود قرار دهند و در فرصتی مناسب با ذهنی متمرکز آن را مورد خوانش قرار دهند.
کتاب پدرخوانده در بازار نشر و چاپ توسط انتشارات گوناگونی منتشر گردیده که از معروفترین آن‌ها می‌توان به نشر افق با ترجمه حبیب الله شهبازی در قالب 600 صفحه و نشر نیلوفر با برگردانی از منیژه اذکایی در 580 صفحه اشاره کرد.
آمریکو بوناسرا در دادگاه جنایی شماره‌ی 3 نیویورک به انتظار عدالت نشست؛ به انتظار انتقام از مردانی که آن‌طور بی‌رحمانه به دخترش آسیب رسانده بودند، چون سعی کرده بودند به او تجاوز کنند.
قاضی، مردی هیکل‌دار، که گویی می‌خواست با دو جوانی که پشت نیمکت ایستاده بودند در بیفتند، آستین‌های ردای سیاهش را بالا زد. صورتش سرد از نفرت و قدرت. اما در این میان یک چیزی درست نبود. آمریگو بوناسرا آن را حس می‌کرد، اما هنوز نمی‌توانست بفهمد که چیست.
قاضی به تندی گفت: «شما‌ها مانند بدترین مجرمان رفتار کردید.»
آمریگو بوناسرا با خودش گفت: «البته، البته، مانند حیوانات، حیوانات.»
دو جوان، با صورت‌های تازه اصلاح کرده و مو‌های براق‌شان حالتی به خود گرفتند و سرشان را به نشانه‌ی شرمساری پایین انداختند.
قاضی ادامه داد: «شما‌ها مثل حیوانات وحشی جنگل رفتار کردید و شانس آوردید که به آن دختر بیچاره تجاوز جنسی نکردید، وگرنه بیست سال حکم زندان بهتان می‌دادم.»
قاضی مکثی کرد. چشم‌هایشان در پشت ابرو‌های قهوه‌ای رنگ بر پشتش نگاهی زیرکانه به آمریگو بوناسرایی که صورتش در هم رفته بود انداختند و سپس به سمت پوشه‌ای گزارش در جلویش پایین رفتند. اخمی کرد و گویی که برخلاف میل طبیعی‌اش راضی شده، شانه‌هایش را بالا انداخت. دوباره به حرف آمد و گفت: «اما به خاطر جوانی‌تان، به خاطر نداشتن سابقه، به خاطر خانواده‌های خوب‌تان و به خاطر اینکه قانون به دنبال انتقام نیست، من شما را به سه سال زندان تعلیقی محکوم میکنم.»
این تنها تجربه‌ی چهل ساله‌ی آمریگو بوناسرا در برگزار کردن عزاداری حرفه‌ای بود که از بروز خشم و نفرت بر چهره‌اش جلوگیری کرد. دختر جوان زیبایش هنوز در بیمارستان بود، با فکی شکسته که به وسیله‌ی سیم به هم نگه داشته شده بود و حالا این دو حیوان آزاد می‌شوند؟ همه‌اش یک بازی بود. او والدین خوشحال را تماشا کرد که بچه‌های عزیزشان را در آغوش گرفتند. آه، همه‌ی آن‌ها الان خوشحال و خندان بودند...
لوکا برازی از پلیس نمی‌ترسید. از جامعه نمی‌ترسید. از خدا نمی‌ترسید. از جهنم نمی‌ترسید. به مردمان دیگر نه عشق میورزید نه از آنان می‌هراسید. اما او انتخاب کرده بود هم از خان کورلئونه بترسد و هم به او عشق بورزد. هنگامی که برازی وحشتناک به حضور خان رسید، خود را با احترام راست نگه داشت. با لکنت تبریکات ویژه گفت و به صورت رسمی امیدواری‌اش را بیان کرد از اینکه نوه‌ی نیک‌شان پسر باشد. سپس پاکتی پر از پول را به عنوان هدیه‌ی زوج تقدیم خان کرد.
پس این کاری بود که می‌خواست انجام دهد. هیگن متوجه تغییری در خان کورلئونه شد. خان برازی را به حضور پذیرفت، همانند شاهی که شخصی را به خاطر اینکه کار بسیار بزرگی برایش انجام داده می‌پذیرد! البته نه با صمیمیت و خودمانی، اما با احترامی سترگ. خان کورلئونه با هر حرکت و هر کلامش به لوکا برازی فهماند که او برایش ارزشمند است. از اینکه هدیه‌ی عروسی را به خود او داده بود هم لحظه‌ای ابراز تعجب نکرد. خان می‌فهمید.
پول داخل پاکت قطعاً بیشتر از هر مبلغی بود که دیگران داده بودند. برازی ساعت‌ها روی میزان مبلغ فکر کرده بود و آن را با آنچه ممکن بود دیگر مهمانان بدهند، مقایسه کرده بود. می‌خواست که دست و دل‌بازترین باشد تا نشان دهد که بیشترین احترام را می‌گذارد و به همین دلیل بود که پاکت را شخصاً به خان داد، امری غیررسمی که خان با تشکرات ویژه‌ی خودش آن را پوشاند. هیگن دید که خشم در صورت لوکا برازی از بین رفت و چهره‌اش مملو از غرور و لذت شد. برازی دست خان را بوسید و سپس به سمت دری رفت که هیگن برایش باز نگه داشته بود. هیگن محترمانه لبخندی به برازی زد، مرد کوتاه‌قد هم به نوبه‌ی خود محترمانه با انبساط لبانش پاسخ داد.
| نویسنده | ماریو پوزو |
| مترجم | حبیب الله شهبازی |
| شابک | 9789643695729 |
| ناشر | افق |
| موضوع | رمان نوجوان |
| قطع | رقعی |
| نوع جلد | سلفون |
| تعداد جلد | 1 |
| تعداد صفحه | 600 |
| گروه سنی | د |
| وزن | 675 گرم |
ارزو پیشداد
من این کتاب رو از نمایشگاه تهیه کردم و داستان جذابی داره چون خواننده رو مجبور میکنه که زودتر بخونه تا به معماها پی ببرید اگر کسی از داستان های مافیایی خوشش نمیاد این کتاب اصلا پیشنهاد نمیشه . و البته خیلی کامل تر و جامع تر هست نسبت به فیلم های پدر خوانده . باتشکر از نشر افق به خاطر تجدید چاپ کتاب بعد از سالها و طراحی و کیفیت عالی . و باتشکر از عزیز که محصولات با کیفیت میاورد .
سیدمهدی حسینی یکتا
پدرخوانده نیاز به معرفی نداره اما در وصف این کتاب باید گفت که علاوه بر کیفیت بالای چاپ ترجمه آقای شهبازی واقعاً فوق‌العاده‌ست و بعنوان یک مترجم میگم کسی که از ترجمه ایشون ایراد میگیره به عمرش یه جمله انگلیسی به فارسی برنگردونده
کاربر
مشابه تصویر و مشخصات نبود.
ع. رضاپور
چاپ،صحافی و جنس کاغذ بسیار عالی است (از کاغذ بالک سوئدی استفاده شده)
فائضه سادات میرسلطانی
این کتاب فوق‌العاده‌اس و یه ماجرای مهیج و پرکشش رو روایت میکنه. کتاب بسیار جذاب‌‌تر از فیلم هست و پیشنهاد میکنم که بعد از خوندنش، دوباره سری فیلم‌هاش رو ببینید.
سید احمد بزرگ زاده
سفارش بر اساس مشخصات نوشته شده ارسال نشده بود که مرجوع کردم برای بار دوم هم مجبور شدم مرجوع کنم باز با جلد کاغذی فرستادن هیچ نظارتی هم بر فروشنده نیست کارشناس هم فقط حرف میزنه و در عمل هیچ کاری انجام نمیده
سپهر شریفی
محتوا که عالیه و حرفی درش نیست اما ترجمه می تونست بهتر باشه، مثلا به دون کورلئونه میگه خان کورلئونه که خیلی تو ذوق می زنه
محمدمهدی اسدی
بی شک اکثریت فیلم پدرخانده رو دیدیم ولی اگه کسی ندیده پیشنهاد میدم اول کتاب رو بخونه کیفیت چاپ کتاب، طراحی و ترجمه بیشک عالی هستن خدا رو شکر برگه های کتای سفید نیست(یکم زرده) که باعث میشه چشم دور تر خسته شه ولی ایراد هایی که بهش وارده کلمه (دون کورلئونه) رو نوشته خان کورلئونه که یکم رو مخه مشکل بعد، جلد کتاب هست که متعسفانه سلفون نداره اینم اظافه کنم که کتاب یکم سبکه شاید برای همه جالب نباشه
محسن خلیلی
به نظرم تو کتابش شخصیتش از فیلمش شفاف تره
کاربر
چاپ پنجم کتاب که برای سال ۹۸ هست برام ارسال شد قیمت روی کتاب ۸۰ هزار تومنه ولی من از ۸۵ هزار تومن خریدم
کاربر
خیلی از فیلمش جذاب تره
طرخان شقاقی
خیلی از فیلمش بهتره داستان های هیجان انگیزی داره و اسه افرادی که از مافیا و داستان هاش خوششون میاد عالیه طراحی و چاپ خوبی داره و از خوندش خسته نمیشید
کاربر
لطفا با تخفیف موجود کنید
حجت عباسی آبادچی
کتاب بسیار عالی بود توصیه میکنم
کاربر
این یکی یکی از پرفروش ترین کتاب ها بوده در امریکا . فیلم پدرخوانده اثر کاپولا اقباسی از این رمان است . داستانش کاملا واقعی است شاید یکسری مطلب بهش اضافه شده باشه اما اکثر اون ها بر اساس داستان شخصی به نام توتو رینا است . حتما مطالعه بفرمایید
