معرفی و دانلود کتاب گزارش یک آدم ربایی اثر گابریل گارسیا مارکز رایگان به همراه خلاصه کتاب
- نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
- مترجم: فرزام حبیبی
- ناشر: نشر آریابان
- گروه سنی: بزرگسال
- تعداد صفحه: 496
- سال انتشار: 1996 میلادی
- افتخارات: -
گابریل گارسیا مارکز کتاب گزارش یک آدم ربایی را از ماجرای واقعی ربوده شدن دوازده زن و مرد اهل کلمبیا توسط بزرگترین قاچاقچی مواد مخدر جهان، پابلو اسکوبار، الهام گرفته و اتفاقات آن را به رشته تحریر در آورده است. اسکوبار که سلطان کوکائین جهان و ثروتمندترین قاچاقچی نیز محسوب میشد در دهه 1990، در یک اخاذی از پیش برنامه ریزی شده از دولت کلمبیا، 22 نفر که 11 نفر از آنها روزنامه نگار بودند را دزدید تا بتواند در ازای جان آنها، این امتیاز را از دولت وقت کلمبیا بگیرد که در صورت دستگیر شدن، به کشور آمریکا او را نخواهند فرستاد.
اسکوبار، آدم عجیبی بود، برای مثال با وجود آنکه به اروپا و آمریکا کوکائین صادر میکرد و همواره تحت تعقیب بود، اما فرد محبوبی از سوی هموطنانش بود و به مجلس کنگره کشورش نیز به عنوان نماینده مردم، راه پیدا کرد. مارکز مثل همیشه آنقدر زیبا و باور پذیر داستان را برای مخاطبانش روایت کرده است که انگار قدم به قدم با اسکوبار از راهروهای دادگستری تا سلولهای زندان، در کنارش هست و لحظههای نفس گیر را با او تجربه میکند. همچنین خوانش اثر در اواسطش سؤالاتی را در ذهن خواننده متبلور میکند مانند آنکه چرا اسکوبار که تا این حد میان عوام و خواص کشورش، مقبولیت دارد و میتواند به خواستههایش از طریق آنها برسد، حالا باید دست به کار خطرناکی همچون آدم ربایی بزند.
آنجایی قصه تعریف شده مارکز نفس گیرتر میشود که دو نفر از گروگانها کشته میشوند و اسکوبار شرایط تلخ و خطرناکی را سپری میکند. لازم به ذکر است که مارکز نیت بسیار مهمی را در هنگام نگارش اثر مذکورش داشته است و آن را پنهان نکرده و زندگی و فرهنگ آمریکای لاتین را به تصویر کشیده است تا همانند اغلب نوشتههایش، به دشواریهای زندگی در این نقطه از جهان، انتقادهایش را داشته باشد.
در ادامه میتوانید نسبت به دانلود کامل کتاب گزارش یک آدم ربایی به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.
گابریل خوزه گارسیا مارکز (Gabriel García Márquez) نویسنده، ناشر، فعال سیاسی و روزنامه نگار کلمبیایی بود که در 6 مارس سال 1927 در این کشور متولد شد و در سال 1982 برنده جایزه نوبل ادبیات گردید. او همواره دوران کودکیاش را الهام بخش نوشتههایش دانسته است و اگرچه به تحصیل حقوق پرداخت اما به دنبال علاقهاش که نوشتن ادبیات بود، رفت. مارکز که تحت تأثیر ویلیام فاکنر، نویسنده آمریکایی بود، اولین کتابش را در 23 سالگی به چاپ رساند و پس از سالها فعالیت سیاسی و نوشتن در 17 آوریل 2014 در خانهاش در مکزیکوسیتی دار فانی را وداع گفت. از آثار او میتوان این موارد را نام برد: ساعت شوم، صد سال تنهایی، پاییز پدر سالار، ژنرال در هزار توی خود، تشییع جنازه مادربزرگ، زیباترین غریق جهان، زائران غریب، زیستن برای باز گفتن و روزی همچون روزهای دیگر.
هواداران کتابهای گابریل گارسیا مارکز در درجه اول و سپس افرادی که داستانهای واقعی را برای مطالعه مناسب میدانند، مخاطبان گزارش یک آدم ربایی هستند.
گزارش یک آدم ربایی در بازار کتاب ایران به همت چندین انتشارات به چاپ رسیده است: نشر بهنود با ترجمه فاطمه رسولی در 214 صفحه، انتشارات علم با ترجمه کیومرث پارسای در 481 صفحه، انتشارات آریابان در 496 صفحه با برگردان فرزام حبیبی، انتشارات نگاه با ترجمه جاهد جهانشاهی در 344 صفحه و انتشارات اطلاعات با ترجمه امیر حسین فطانت در 336 صفحه.
ماروخا قبل از اینکه سوار ماشین شود، به پشتِ سر خود نگاهی انداخت تا اطمینان یابد کسی در تعقیبش نیست. به وقت بوگوتا، ساعت هفتوپنج دقیقهی شب بود. یک ساعتی میشد که هوا تاریک شده بود و پارک ملی خیلی روشن نبود.
شاید کلمبیاییترین ویژگی آن وضعیت، توانایی شگفت انگیز مردم شهر مدلین در عادت کردن به همه چیز، چه خوب و چه بد، بود.
پولهای بادآورده و کار نکرده، مخدری بدتر از "عمل قهرمانانه قاچاق مواد مخدر"، به کشور تزریق و به مردم این گونه القا میشد که قانون، بزرگترین مانع خوشبختی است و داشتن سواد خواندن و نوشتن، هیچ ارزشی ندارد. اگر انسان جنایتکار باشد، بهتر میتواند به زندگی ادامه بدهد و انسان معقول و فهمیده نمیتواند زندگی عادی خود را تأمین کند. خلاصه این که فروپاشی اجتماعی، بدون این که از پیش اعلام شود در حال شکل گیری بود.
سایهی درختان برهنه و عاری از برگ در آسمانِ گرفته و ابری و غمانگیز همچون اشباح به نظر میرسیدند اما هیچچیز در اینجا تهدیدآمیز نبود. با اینکه ماروخا از جایگاه اجتماعی خوبی برخوردار بود، روی صندلیِ پشتِ سرِ راننده نشست چون همیشه معتقد بود که این راحتترین صندلی است. بئاتریس از در دیگر ماشین سوار شد و در سمت راست او قرار گرفت.
مثل همیشه آنها به دلایل امنیتی و همچنین راهبندانِ سنگین از مسیری دیگر به خانه برمیگشتند. ماشینِ آنها یک رنوی 21 جدید و راحت بود و رانندهی آن با احتیاط و مهارتِ تمام رانندگی میکرد. بهترین مسیر در آن شب، بلوار سیرکانوالار بود که به سمت شمال میرفت.
نویسنده | گابریل گارسیا مارکز |
مترجم | فرزام حبیبی |
شابک | 9789647196642 |
ناشر | نشر آریابان |
موضوع | رمان خارجی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
گروه سنی | بزرگسال |
تعداد صفحه | 496 |
وزن | 548 گرم |