کورت ونه گات براساس یک واقعه تاریخی و پردهبرداری از زوایای مختلف جنگ و کشتار داستانی خلق کرده است که از پرفروشهای نیویورک تایمز بوده و مخاطبان بسیاری را بعنوان خواننده تا به امروز شناخته است. سلاخ خانه شماره 5 مردی را بعنوان شخصیت اصلی خود دارد که از بمباران شهر درسدن آلمان در سال 1945 توانسته است زنده بیرون بیاید. رمان مذکور در عین حال که از مفاهیم ضد جنگ در خطوطش بهره میبرد، رویدادهای جنگ جهانی دوم را به زیبایی بازگو کرده است و همیشه نقل محفلهای ادبی آمریکا بوده است و سر و صدای زیادی به پا کرده است.
پیلی پل گریم از سربازان ارتش، به اسارت سربازهای آلمانی در میآید و به شهر درسدن به سلاخ خانهی که محل نگهداری اسرا بوده فرستاده میشود. بر خلاف آنچه که انتظارش را دارد واحد بمبگذاری آمریکا مدت کوتاهی پس از رسیدن گریم به زیر زمین به درسدن حمله سنگینی کرده و کل شهر را به آتش میکشد. تقریباً جز اسرا که بیلی یکی از آنها بوده و تعداد کمی دیگر کسی زنده نمیماند و این واقعه منتهی به برگشت شخصیت اصلی قصه از جنگ میشود. حالا پیلی پل گریم دچار برخی خیالات شده است. او که به شدت تحت تأثیر اتفاقات گذشته میباشد، خیالاتی را در سر میپروراند از جمله سفر به دیگر کهکشانها و ملاقات با آدمهای فضایی.
کورت ونه گات که خود، سابقه حضور در جنگ را دارد رمان پرمخاطبش را در اصل براساس تجارب شخصیاش نوشته است البته با درون مایه طنز و چاشنیهایی که در کمدیهای سیاه به چشم میخورند. هرچه داستان پیش میرود نیت نویسنده بیشتر بر خوانندگان آشکار میگردد و آن نشان دادن زوایایی از جنگ است که گاهی نمیتوان تشخیص داد کدام بخشش واقعیت است و کدام قسمتش خیالی ست؟
دانلود کتاب سلاخ خانه شماره پنج
در ادامه میتوانید نسبت به دانلود کامل کتاب سلاخ خانه شماره پنج به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.
دانلود pdf کتاب سلاخ خانه شماره پنج
درباره کورت ونه گات جونیر
کرت وانه گت جونیور (Kurt Vonnegut) نویسنده آمریکایی بود که در 11 نوامبر سال 1992 در ایندیاناپولیس آمریکا بدنیا آمد. او در رشته زیستشناسی از دانشگاه کورنل در مقطع کارشناسی، فارغ التحصیل شد و کارشناسی ارشد را در رشته مردمشناسی در دانشگاه ایلینوی شیکاگو گذراند، اما پایاننامهاش مردود شد. اگرچه خودش آن را بهترین دستاوردش برای فرهنگش میداند. وانه گت در شرکت جنرال الکتریک بعنوان تبلیغات چی کار میکرد تا اینکه در سال 1951 استعفا داد و تمام وقت به نویسندگی پرداخت. از مهمترین آثارش: پیانوی خودنواز، محبوس، ریش آبی، مردی بدون وطن، قناری در خانه گربه و تولدت مبارک ونداجون، بودند. او سرانجام در 11 نوامبر 1922 در منزلش بر اثر صدمه مغزی ناشی از سقوط در گذشت.
کتاب سلاخ خانه شماره پنج مناسب چه افرادی است؟
به مخاطبان علاقهمند به آثار نوشته شده در زمینه جنگ و اثرات آن بر روی افراد و زندگیها پیشنهاد میشود سلاخ خانه شماره 5 را در وقتی مناسب مورد خوانش قرار دهند.
فهرست کتاب
سلاخ خانه شماره 5 در حال حاضر توسط سه انتشارات در بازار کتاب ایران حضور دارد:
انتشارات سپاس با ترجمه بهاره رستمی در 300 صفحه، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان در 263 صفحه با ترجمه علی اصغر بهرامی و انتشارات یوبان با ترجمه طاهره عباسی در قالب 232 صفحه.
بریدههایی از کتاب سلاخ خانه شماره پنج
و جایی بهار شد. معدن اجساد را بستند. سربازان همه برای جنگ با روسها از آنجا رفتند. در مناطق حومه، زنان و کودکان دست به کندن سنگر زدند. بیلی و دیگران را در اسطبل در حومه شهر زندانی کردند. و بعد، یک روز صبح از خواب بیدار شدند و دیدند درِ اسطبل قفل نیست. جنگ جهانی دوم در اروپا تمام شده بود.
درسدن اکنون مثل کره ماه شده بود؛ هیچچیز نبود، بجز مواد معدنی. سنگها داغ بود. در آن منطقه همه مرده بودند.
بمباران درسدن یکی از آن حوادث وحشتناکی است که در نتیجه شرایط ناخواسته و تأسفبار گاهی در زمان جنگ اتفاق میافتد. کسانی که آن را تایید کردند نه تبهکار بودند و نه بیرحم، گرچه باید اذعان کرد که این اشخاص به علت دوری از واقعیتهای خشن جنگ، از درک کامل قدرت ترسناک و مخرب بمباران هوایی بهار ۱۹۴۵ عاجز بودند.
شبی که درسدن نابود شد بیلی در انبار گوشت بود. بالای سر آنها صداهایی مثل صدای گامهایی غولآسا بلند بود. صدا از بمبهای انفجاری بسیار نیرومندی بود. غولها یکبند راه میرفتند. انبار گوشت، پناهگاه بسیار امنی بود. در آن پایین اتفاقی نمیافتاد، جز اینکه گاهگاهی سفیدکاری سقف مثل باران فرو میریخت. بجز آمریکاییها و چهار محافظشان و چند لاشه تمیز شده، کس دیگری در آن پایین نبود. قبل از شروع حمله هوایی، بقیه نگهبانها به آغوش آسایش خانههای خود در درسدن پناه برده بودند. در آن شب، همه آنها با خانوادههایشان کشته میشدند.
هرگز کسی موضوع جنگ را پیش نکشید تا وقتی که خود بیلی آن را عنوان کرد. یک نفر از میان جمعیت داخل باغ وحش، از طریق سخنران، از او پرسید باارزشترین چیزی که تاکنون در ترالفامادور یاد گرفته است، چیست و بیلی پاسخ داد: «اینکه ساکنان یک سیاره چگونه میتوانند با صلح و صفا با هم زندگی کنند! همانطور که میدانید، من از سیارهای میآیم که از روز ازل درگیر یک سلاخی بیمعنی شده است. من با چشمهای خودم بدن دختر مدرسهایهایی را دیدهام که زنده زنده در منبع آب شهر جوشانده شدهاند. این کار بهوسیله هموطنان خود من، که در آن زمان با غرور ادعای مبارزه با شرّ ناب را داشتند، صورت گرفته است.» بیلی راست میگفت. این جنازههای جوشانده شده را در شهر درسدن دیده بود.
روی درِ ساختمان عدد بزرگی بهچشم میخورد. عدد پنج بود. قبل از اینکه آمریکاییها وارد ساختمان شوند، تنها نگهبانی که انگلیسی میدانست از آنها خواست آدرس محل سکونتشان را، که بسیار آسان بود از حفظ کنند تا در صورت گم شدن در آن شهر بزرگ بتوانند آن را پیدا کنند. آدرس چنین بود: «اشلاخ توف–فونف.» اشلاخ توف یعنی سلاخخانه و فونف یعنی پنج خودمان.
اریخ، با بیان رسمی خاص خود نشان میدهد که صلیبیون مردانی وحشی و نادان بودند. انگیزه آنها تعصب مطلق بود و بس و راهشان راه اشک و خون. اما افسانهپردازیها، با پرگویی، به پاکدامنی و قهرمانی آنان میپردازد و با بیانی بس شیوا و دلانگیز، از ایشان تصویری عفیف و بزرگوار رقم میزند، از افتخار ابدیی که برای خود کسب کردهاند، دم میزند و از خدمات بزرگشان به جهان مسیحیت سخن میراند.
روی کره زمین، ما خیال میکنیم لحظات زمان مثل دانههای تسبیح پشتسرهم میآیند و وقتی لحظهای گذشت، دیگر گذشته است، اما این طرز تفکر وهمی بیش نیست.
بیلی چشمهایش را بست. وقتی چشمهایش را باز کرد، بار دیگر به جنگ دوم جهانی بازگشته بود. سرش روی شانه خاخام زخمی بود. یک آلمانی با لگد به پاهایش میزد و از او میخواست بیدار شود؛ وقت حرکت شده بود.