معرفی و دانلود کتاب دفاع لوژین اثر ولادیمیر نابوکوف رایگان به همراه خلاصه کتاب
- نویسنده: ولادیمیر نابوکوف
- مترجم: رضا رضایی
- ناشر: نشر کارنامه
- گروه سنی: بزرگسال
- تعداد صفحه: 334
- سال انتشار: 1930 میلادی
- افتخارات: -
«ولادیمیر ناباکوف» در کتابش با عنوان «دفاع لوژین» از زندگی یک «اعجوبه شطرنج» با نام «لوژین»، سخن به میان آورده است که علیرغم موفقیت در دنیای شطرنج، در زندگی شخصیاش هرگز شرایط خوبی را پشت سر نمیگذارد. شخصیت محوری داستان آنقدر در بازی مورد علاقهاش غرق میشود که رابطهاش با «ناتالیا»، معشوقهاش، دچار چالشهای جدی شده و هیچ تعادلی بین کار و زندگیاش وجود ندارد.
به عبارت دیگر، ناباکوف در «دفاع لوژین» از مفاهیمی نظیر «عشق»، «نبوغ» و «وسواس» میگوید که به دلیل روانشناختی و نثر عمیقش، تبدیل به یکی از پیچیدهترین آثار این نویسنده شده است. از سوی دیگر، مقابله نقش اول قصه با «سلامت روان» و همینطور شکلگیری پرسشهای وجودی در ذهنش، باعث میشود مخاطب کاملاً از نظر احساسی تحت تأثیر قرار گیرد؛ زیرا که میبیند چطور یک انسان میتواند در یک وجه از زندگی که در اینجا مقوله ورزش میباشد، بسیار موفق و تحت کنترل عمل کند، ولی در زندگی شخصی و روابط خصوصیاش تا حد قابل توجهی به مرز انحطاط و نابودی برسد.
فیلم ساخته شده در سال ۲۰۰۰ از روی کتاب مذکور، از جمله آثار خوب سینمایی به شمار میرود که خوانندگان در صورت علاقه میتوانند از تماشای آن نیز بهرهمند شوند. به هر حال باید گفت یکی از بهترین تجارب مطالعه، در انتظار اشخاصی است که «دفاع لوژین» را برای خوانش برمیگزینند.
«ولادیمیر ولادیمیرویچ ناباکوف»، مترجم، نویسنده و منتقد روسی-آمریکایی بود که در روز ۲۲ آوریل سال ۱۸۹۹ به دنیا آمد. او پرورشیافته در یک خانواده ثروتمند بود که از سال ۱۹۱۶، با انتشار اولین مجموعه شعرش، نویسندگی را به عنوان یکی از حرفههای اصلیاش در پیش گرفت. او بعدها پس از مهاجرت به انگلستان، به تحصیل در رشتههای جانورشناسی و زبانهای لاتین و اسلاویک پرداخت و مدتی را به عنوان حشرهشناس در موزه تاریخ طبیعی آمریکا فعالیت کرد. ناباکوف که در طول حیاتش «۱۸ رمان»، «۷ کتاب شعر» و «۸ مجموعه داستان کوتاه» را منتشر کرد، سرانجام در ۲ جولای سال ۱۹۷۷ درگذشت.
به افراد علاقهمند به «داستانهای روانشناختی» توصیه میشود این رمان را برای مطالعه از دست ندهند.
«دفاع لوژین» هم اکنون در بازار نشر توسط انتشارات «کارنامه» با این مشخصات به چاپ رسیده و در دسترس عموم قرار گرفته است: نسخه چاپی ۳۴۲ صفحهای با ترجمه «رضا رضایی».
ناگهان پدرش پرسید: «وقتت را چطور گذراندی؟ چه کار کردی؟» لوژین جواب داد: «هیچ.» پدر با همان حالت بشاش غیرطبیعی پرسید: «حالا میخواهید بکنید؟» لحن پسرش را در خطاب دوم شخص جمع تقلید کرد و افزود: «میخواهید به رختخواب بروید یا میخواهید اینجا پیش من بنشینید؟» لوژین پشهای را کشت و دزدانه نگاهش را بالا گرفت و زیر چشمی به پدرش نگاه کرد. خرده نانی روی ریش پدرش بود و حالت استهزای ناخوشایندی در چشمهایش دیده میشد. پدرش گفت: «میدانید چه کنیم؟» خرده نان از ریشش افتاد و ادامه داد: «میدانید چه کنیم؟ بیایید بازی کنیم. مثلاً چهطور است به شما شطرنج یاد بدهم؟»
وقتی او را دید، وقتی با تعجب متوجه شد که دارد با او گفت و گو میکند، اولین تصورش همین بود. کمی ناراحت شد از این که زن آن زیبایی بیعیب و نقصی را ندارد که میتوانست داشته باشد. ملاک قضاوتش درباره زیبایی، نشانههای رؤیاگونه عجیب و غریبی بود که در گذشتهاش حک شده بود. با موضوع کنار آمد و رفته رفته پیشنمونههای مبهم زن را فراموش کرد و بعد مغرور و راضی شد از این که زنی که حی و حاضر با او حرف میزند و وقتش را با او میگذراند و به او لبخند میزند، انسانی است واقعی و جاندار. آن روز توی تراس باغ، که زنبورهای زرد مدام روی میزهای فلزی مینشستند و شاخکهای پایین گرفتهشان را میجنباندند—همان روز که تعریف کرد در کودکشیاش توی این هتل اقامت داشته— لوژین با چند حرکت آرام که معنیاش را فقط خودش سربسته حس میکرد، به شیوه خاص خودش اظهار عشق کرد. زن با آن که دید لوژین با چه کجخلقی و ملالی سکوت کرده است، تکرار کرد: «بگویید، برایم بیشتر بگویید.»
خیلی زود از طرز کار دستگاه سر در آورد. یاد گرفت که نوار را کار بگذارد و برگه کاغذ را بپیچاند، و با همه اهرمهای کوچک آشنا شد. یاد گرفتن جای حروف دشوارتر بود و تایپ به کندی انجام میشد. از آن تاتتات سریع خبری نبود و به دلیل نامعلومی – از همان روز اول – علامت تعجب همهجا دنبالش میکرد و جاهایی که اصلاً انتظارش نمیرفت سر و کلهاش پیدا میشد.
آینده همیشه نامعلوم است، اما گاهی خیلی مهآلود میشود. انگار یک نیروی دیگر به کمک گنگی طبیعی تقدیر میآید و این مه کشسان را که افکار به آن کمانه میکنند و برمیگردند بیشتر پخش میکند.
شبها به نوعی پردستانداز بودند. لوژین نمیتوانست خودش را وادارد که به شطرنج فکر نکند. و با آن که خوابآلود بود خواب به مغزش راه پیدا نمیکرد. خواب به دنبال روزنهای میگشت، اما در هر مدخلی نگهبان شطرنج ایستاده بود و راه را میبست، و لوژین با درد و عذاب احساس میکرد که خواب همان جاست، همان نزدیکی، اما خارج از مغز او: لوژینی که با خستگی توی اتاق ولو میشد چرت میزد اما لوژینی که صفحه شطرنج را مجسم میکرد بیدار میماند و نمیتوانست با همزاد خوشبخت خودش یکی بشود.
در ادامه میتوانید نسبت به دانلود کامل کتاب دفاع لوژین به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لطفا توجه داشته باشید که این تنها نسخه نمونه بوده و برای دسترسی کامل به محتوای کتاب نیاز است آن را خریداری کنید. لینک خرید از منابع معتبر نیز معرفی شده و قابل دسترس است.
دانلود pdf کتاب دفاع لوژین| نویسنده | ولادیمیر نابوکوف |
| مترجم | رضا رضایی |
| شابک | 9789644310515 |
| ناشر | انتشارات کارنامه |
| موضوع | ادبیات |
| قطع | جیبی |
| نوع جلد | زرکوب |
| تعداد صفحه | 334 |
نوع جلد شومیز با روکش است و نه زرکوب.
دفاع لوژین سومین کتاب ناباکوف هست اگر شطرنج باز هستید حتما مطالعه کنید. ترجمه خوبی داره و قلم ناباکوف هم حیرت انگیزه
یکی از رمان های مهم نابوکوف ویژه خاص پسندان. خانم گلی ترقی از دوستداران و شیفتگان نابوکوف هست.
کتاب خاصیه ای. خوشم اومد. نویسنده،مترجم و ناشر هر سه عالی.
این اثر زیبا از آقای نابوکوف با ترجمه ی عالی جناب رضایی واقعا جذاب است. بخونید و لذت ببرید.
با اینکه از نخریدم، ولی موقع خریدش توقع چنین قلم خوب و خاص و ترجمهی روانی رو نداشتم. به شدت سرگرم کنندست و کشش داستان هم خیلی خوبه و خسته کننده نیست.
خوب بود
نابوکوف همیشه عاااااااااااالیه