اعترافات یک قاتل اثر یوزف روت

معرفی و دانلود کتاب اعترافات یک قاتل اثر یوزف روت رایگان به همراه خلاصه کتاب

یوزف روت، نویسنده اتریشی، کتاب "اعترافات یک قاتل" را با تبحری بسیار به رشته تحریر درآورده است. او در اثرش، داستان را هم از زبان نویسنده و هم از سوی راوی که یک تبعیدی روس است، برای خوانندگانش تعریف می‌کند. به عبارت دیگر، قصهٔ پیش‌رو به‌صورت متناوب، جای راوی‌هایش با هم عوض می‌شوند. قضیه از این قرار است که شخصی به نام گولو بچیک، آنچه را که مدعی است داستان زندگی‌اش می‌باشد، در یک رستوران در پاریس برای گروهی از مردم بازگو می‌نماید.

شخصیت محوری داستان، ماجراهایش را با وجوهی مجرمانه، وحشیانه و حتی فریبکارانه برای مخاطبانش تعریف می‌کند، به‌گونه‌ای که شنوندگان بسیار مجذوب و گاهی وحشت‌زده می‌شوند. از طرف دیگر، کتاب مذکور فقط یک قصه را در مقابل ما قرار نمی‌دهد؛ بلکه نویسنده‌ای هنرمند و خوش‌فکر دارد که قصد داشته دیدگاهش در مورد تردید اخلاقی و دسیسه را به این صورت تقدیم خوانندگانش کند و با روشی، تکه‌های پازل را در کنار هم قرار داده است که بی‌تردید، در هنگام مطالعه، بخش‌به‌بخش اتفاقات را به خاطر خواهیم سپرد. همچنین باید به تعلیق جذاب اثر اشاره کرد که لذت خوانش آن را دوچندان نموده است.

بنابراین، اگر می‌خواهید کتابی را بخوانید که تا مدت‌ها اثرش در ذهنتان باقی بماند، بی‌معطلی و درنگ، "اعترافات یک قاتل" را در لیست خود قرار دهید.

درباره یوزف روت

یوزف روت، نویسنده و روزنامه‌نگار اتریشی بود که در ۲ سپتامبر سال ۱۸۹۴ در این کشور متولد شد. او پس از مهاجرت به شهر لمبرگ و سپس وین، تحصیلاتش را در رشتهٔ فلسفه و ادبیات آلمانی تکمیل کرد و در سال ۱۹۱۶ وارد ارتش شد. روت پس از بازگشت مجدد به وین، روزنامه‌نگاری را آغاز کرد و نخستین رمانش را هم در سال ۱۹۲۳ به چاپ رساند. وی سرانجام در ۲۷ می سال ۱۹۳۹ دار فانی را وداع گفت.

کتاب مناسب چه افرادی است؟

علاقه‌مندان به رمان‌های خارجی و همچنین ادبیات داستانی، از اصلی‌ترین مخاطبان اثر معرفی‌شده می‌باشند.

فهرست مطالب

اثر مذکور اکنون در قالب یک نسخهٔ ۱۴۴ صفحه‌ای با ترجمهٔ علی اسدیان توسط انتشارات ماهی به چاپ رسیده و در دسترس عموم مخاطبان قرار گرفته است.

بریده‌هایی از کتاب

کمی به نیمه‌شب مانده بود که وارد رستوران شدم. می‌خواستم گیلاسی ودکا بنوشم و بعد بی‌درنگ از آن‌جا بیرون بزنم.

از این رو به طرف میزها نرفتم و کنار دو مشتری شبانه، جلو پیشخان، ایستادم. گویا آن دو هم دنبال یک گیلاس ودکا آمده و بعد، برخلاف برنامه قبلی‌شان، ناخواسته مدت زیادی آن‌جا مانده بودند.

انبوهی از گیلاس‌های خالی و نیمه‌خالی جلوشان بود، حال آن‌که خودشان گمان می‌کردند فقط یک گیلاس بالا انداخته‌اند.

وقتی آدم به کافه‌ای می‌رود و به جای نشستن سر میز، کنار پیشخان می‌ایستد، گاه زمان به‌سرعت سپری می‌شود.

اگر سر میز بنشیند، در هر ثانیه درمی‌یابد که چقدر لذت برده است و از تعداد گیلاس‌های خالی پی به حرکت عقربه‌های ساعت می‌برد.

اما اگر وارد میکده‌ای شود و به‌اصطلاح به آن‌جا «سری بزند» و جلو پیشخان بایستد، آن‌وقت است که می‌نوشد و می‌نوشد و گمان می‌کند تمام این‌ها بخشی است از همان «سرزدن» ی که قبلاً فکرش را کرده بود.

آن شب از رفتار خودم پی به این موضوع بردم. من نیز مثل آن دو نفر گیلاس اولی و دومی و سومی را نوشیدم و همچنان همان‌جا ایستادم، مثل آدم‌های همیشه سراسیمه و همیشه مسامحه‌کاری که پا به خانه‌ای می‌گذارند و بی‌آن‌که پالتوشان را دربیاورند، دستگیره در را به دست می‌گیرند و هرلحظه می‌خواهند خداحافظی کنند، اما زمانی دراز همان‌جا می‌مانند، انگار روی مبلی نشسته باشند.

هر دو مشتری کم و بیش نجواکنان با صاحب رستوران به روسی گفت‌وگو می‌کردند. مشتری دائم و موجوگندمی بی‌شک می‌توانست نیمی از گفت‌وگوهای کنار پیشخان را بشنود. تقریباً دور از ما نشسته بود. او را در آینه پشت پیشخان می‌دیدم. گویا اصلاً در بند گوش‌سپردن به آن گفت‌وگو یا حتی شرکت در آن نبود.

من هم طبق عادت طوری رفتار کردم که انگار هیچ‌چیز نمی‌فهمم. اما ناگهان جمله‌ای خودبه خود به گوشم خورد و دیگر نتوانستم جلو خودم را بگیرم. آن جمله این بود: «چرا قاتل ما امروز این‌قدر عبوس است؟»

یکی از آن دو مشتری این جمله را بر زبان آورد و در همان حال با انگشت به تصویر مرد موجوگندمی در آینه پشت پیشخان اشاره کرد. ناخواسته رو به سوی مشتری دائم برگرداندم و به این ترتیب خودم را لو دادم و معلوم شد سؤال را فهمیده‌ام.

او نیز بلافاصله وراندازم کرد، کمی مظنون و بیش‌تر حیرت‌زده. روس‌ها به‌حق از خبرچین‌ها می‌ترسند و من می‌خواستم هرطور شده به آن‌ها ثابت کنم که جاسوس نیستم. اما اصطلاح «قاتل ما» چنان توجهم را جلب کرده بود که ابتدا تصمیم گرفتم بپرسم چرا به مرد موجوگندمی چنین لقبی داده‌اند.

رو که برگرداندم، فهمیدم مشتری دائم که به روشی چنین نامعمول از او نام برده بودند نیز سؤال را شنیده است. لبخندزنان سری تکان داد. اگر من در برابر آن سؤال بی‌اعتنا مانده و در آن لحظه کوتاه شک و سوءظن دیگران را برنینگیخته بودم، بی‌درنگ به سؤال آن‌ها پاسخ می‌داد.

صاحب رستوران از من پرسید: «پس شما روس هستید؟» می‌خواستم بگویم «نه»، اما مرد موجوگندمی از پشت سر من و برخلاف انتظارم به جای من پاسخ داد: «این مشتری دائم ما روسی را می‌فهمد، اما خودش آلمانی است. فقط از سر ملاحظه‌کاری سکوت کرده است.»

دانلود کتاب اعترافات یک قاتل

در ادامه می‌توانید نسبت به دانلود کامل کتاب اعترافات یک قاتل به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لطفا توجه داشته باشید که این تنها نسخه نمونه بوده و برای دسترسی کامل به محتوای کتاب نیاز است آن را خریداری کنید. لینک خرید از منابع معتبر نیز معرفی شده و قابل دسترس است.

دانلود pdf کتاب اعترافات یک قاتل

مشخصات کتاب اعترافات یک قاتل

مشخصات
نویسنده یوزف روت
مترجم علی اسدیان
شابک 9789649971025
ناشر ماهی
موضوع رمان خارجی
قطع رقعی
نوع جلد شومیز
تعداد صفحه 144
وزن 178 گرم

نظرات کتاب اعترافات یک قاتل

  • بهروز مدیحیان بهروز مدیحیان

    دوستانی که از سالم رسیدن کتاب به دستشون نظر میدن کمکی به دیگران نمیکنند . دوست من این کتاب هست نه کیک تولد که نگران سالم رسیدنش باشیم

  • محمدحسین خدابخشی محمدحسین خدابخشی

    توی آثار یوزف روت این خیلی برام خوب بود و پسندیدمش. البته پسند کردن کتاب سلیقه‌ایه و خودتون یک مختصر آشنایی با سبک قلم نویسنده داشته باشید بیشتر بهتون در خرید کمک میکنه

  • کاربر کاربر

    چاپ و فونت خوب بود

  • کاربر کاربر

    داستان روان قشنگی داره سر وقت و سالم رسید مرسی

  • کاربر کاربر

    بهترین کتابیه که میشه خرید و خوند حتما توصیه میکنم

  • کاربر کاربر

    خیلی کتاب خوب وجالبیه پیشنهاد میکنم بخونید

  • فریبا جهانگیری فرد فریبا جهانگیری فرد

    کتاب خوبیه،ولی خیلی دیر به دستم رسیدم

  • کاربر کاربر

    کتاب خوبی بود

  • کاربر کاربر

    عالی

  • سیده فاطمه طباطبائی سیده فاطمه طباطبائی

    هیچکجا پیداش نکردم ولی دیجی داشت دمتون گرم

  • کاربر کاربر

    خوب

  • سیپان اومویی میلان سیپان اومویی میلان

    عالی

  • عامر جمال زایی عامر جمال زایی

    داستانی هست که در دل سادگی متن نکات قابل تاملی داره

  • کاربر کاربر

    کتاب روان و قشنگیه، همچنین خیلی طولانی نیست و میتونین در یک بازه‌ی کوتاه بخونینش. ارزش یک بار خوندن رو داره.

  • متین جلودار متین جلودار

    داستان زیبایی داره اما خیلی باید روش فکر شه و به نکات دقت کرد

  • سلاله دودانگه سلاله دودانگه

    عالی هست و قیمت خوبی داره

  • احمد قزاقی احمد قزاقی

    جنس کتاب از لحاظ چاپ و صحافی عالی

  • کاربر کاربر

    داستان قشنگی بود

  • کاربر کاربر

    عالیه

  • شکیبا اسماعیلی شکیبا اسماعیلی

    کتاب عالی و هیجانی

  • عکس خوانده نمی‌شود

    خرید کتاب اعترافات یک قاتل