
معرفی و دانلود کتاب فریای هفت جزیره اثر جوزف کنراد رایگان به همراه خلاصه کتاب
- نویسنده: جوزف کنراد
- مترجم: فرزانه دوستی
- ناشر: نشر بیدگل
- گروه سنی: بزرگسال
- تعداد صفحه: 165
- سال انتشار: 1912 میلادی
- افتخارات: -
فریای هفت جزیره اثری ماندگار از جوزف کنراد، نویسنده محبوب و فقید بریتانیایی است است که در آن، رقابت دو مرد برای به دست آوردن زن شایسته با جزئیاتی خواندنی به تصویر کشیده میشود. کتاب مذکور که از معدود آثار عاشقانه کنراد به شمار میرود، مثل دیگر نوشتههایش متبحرانه شخصیتهایش را خلق کرده و در برابر دیدگان مخاطبانش قرار داده است. نقش اول و اصلی قصه، زن زیباست که با پدرش در یک خانه ساحلی زندگی میکند و دریانوردان مختلف با دیدنش، عاشقش میشوند و مسیری دشوار را برای تصاحبش پیش روی خود میبینند.
فریا نه تنها زیبا روی است بلکه فراست و زیرکیاش زبانزد خاص و عام است و از حمایت پدری بازنشسته با جایگاه اجتماعی در خور، برخوردار است. او که مادرش را از دست داده و علاوه بر ویژگیها و جذابیتهای ظاهری و رفتاریاش، سرسختی و از پدرش فرا گرفته است، از بین مردان جزیره به شخصی میبازد که پدرش علاقهای به او ندارد حالا خواننده با ماجرایی همراه و همنشین است که علاوه بر اینها از انتقام هم در دل یک اثر عاشقانه سخن به میان میآورد و همین کافی است تا پایان داستان، پیش بینی ناپذیر گردد.
روایتی به دور از موضوعات کلیشهای و دارا بودن چهارچوبی متفاوت و قابل تحمل قرار است از فریای هفت جزیره، جربهای کم نظیر برای هر علاقمندی خلق کند که مطمئناً تا مدتها خاطرهاش برای مخاطبان باقی خواهد ماند.
تئودور یزف کنراد نالچ کوژینوسکی (Joseph Conrad) با اسم هنری جوزف کنراد نویسنده بریتانیایی لهستانی بود که در روز ۳ دسامبر سال ۱۸۵۷ متولد شد. خانوادهاش به زبان لهستانی صحبت میکردند و اجدادش از طبقهای اصیل و ثروتمند بودند. پدر کنراد یک شاعر و مترجم بود و تاثیر زیادی بر روی او در انتخاب مسیر حرفهاش گذاشت. وی بعد از فوت پدر و مادرش به نزد داییاش که او هم در زندگی جوزف تاثیرات قابل توجهی داشت رفت و پس از آشنایی با تئاتر و نمایشنامه به نویسندگی به صورت حرفهای هم پرداخت. این نویسنده سرانجام در روز ۱۳ اوت سال ۱۹۲۰ جان به جان آفرین تسلیم کرد.
فریای هفت جزیره مناسب حال آنهایی است که داستانهای عاشقانه را میپسندند.
کتاب معرفی شده در حال حاضر در بازار کتاب ایران با این مشخصات موجود میباشد: به نگار در ۱۱۲ صفحه با ترجمه فرزانه دوستی و بیدگل با همین مترجم در ۱۶۸ صفحه.
نلسون پیر خیلی زود برای استراحت شبانه به اتاقش برگشت تا خودش را با دفاتر حسابوکتابش سرگرم کند. ما دوتا یکیدو ساعتِ دیگر در ایوان ماندیم، ولی جز چند جملهٔ سرسری دربارهٔ موضوعات بیاهمیت حرف دیگری نزدیم. انگار بحث طولانی آن روز دربارهٔ آن موضوع مهم هردوی ما را خسته کرده بود. اما انگار هنوز حرف نگفتهای مانده بود که باید با یک دوست درمیانش میگذاشت. ولی چیزی نگفت. در سکوت ازهم جدا شدیم. شاید به درایت مردانهٔ من اعتماد نداشت، شاید... آه، فریا!
از راه سراشیبی منتهی به بارانداز که میگذشتم، لابهلای سایههای بوتهها و تختهسنگها با پرهیب زنانهای مواجه شدم که اولش مرا ترساند. ناگهان از پشت تکهسنگی سر راهم سبز شد. اما در آنی به ذهنم رسید که نباید کسی جز خدمتکار فریا، دختر دورگهٔ پرتغالی - مالاکایی، باشد. همیشه دورو بر خانه میدیدیاش با صورتی سبزه و دندانهای سفید برّاق. گاهی وقتهای بیکاری که زیر سایهٔ درختان میوه مینشست و طرههای پرکلاغی بلندش را شانه میزد و میبافت، از دور تماشایش میکردم.
ظاهراً تنها مشغولیت وقتهای بیکاریاش بود. اغلب سری برای هم تکان میدادیم و لبخندی بههم میزدیم، گاهی هم چند کلامی بینمان ردوبدل میشد. موجود قشنگی بود. یکبار هم دیدم با رضایتخاطر پشتسر هیمسکرک شکلکهای بامزه درمیآورد. شنیده بودم (از جاسپر) که او درواقع ندیمهٔ شخصی فریا بوده و قرار بود او را در مسیر ازدواج غیرمعمولش و خوشبختی «ابدیِ» پس از آن همراهی کند. برایم سؤال بود که چرا باید آن موقع شب نزدیک خور پرسه بزند، مگر اینکه قرارومدار عاشقانهای درکار باشد. اما تاآنجاکه خبر داشتم در میان ساکنان هفت جزیره کسی مناسبِ او نبود. یکدفعه به ذهنم رسید شاید این خود من باشم که او انتظارش را میکشید.
به باور من هر کاری با انگیزهای پسندیده توجیه پذیر است. چه چیزی ستودنیتر از عزم دختری برای دلواپس نکردن «بابای بیچاره» اش و نگرانی اش که مبادا از مردی که انتخابش کرده کار نسنجیدهای سر بزند، کاری که تمام نقشههای شان را برای خوشبختی نقش بر آب کند؟
از این لطیفتر و محتاطانهتر دیگر ممکن نیست. تازه این خوی دختر را در متکی بودن به خود نباید از نظر دور داشت و همینطور این بیمیلی را در میان زنان منظورم زنهای باشعور است که نیازی نمیبینند در چنین مواردی صدایش را دربیاورند.
همانطور که گفتم هیمسکرک کمی بعد از ورود جاسپر به خور پیدایش شد. منظره کشتی بادبانی که درست پایین عمارت پهلو گرفته بود حسابی بههمش ریخت. مثل جاسپر، بهمحض لنگر انداختن بهجانب ساحل نشتافت. برعکس، مدتی روی عرشهاش چرخید و زیرلب با خودش حرف زد و بعد وقتی دستور میداد که قایقش را به آب بیندازند لحنش عصبی بود. حضور فریا، که باعث میشد جاسپر از خوشی بال دربیاورد، برای هیمسکرک سبب عذابی نهانی بود، دلیل ساعتها ماتم گرفتن و زجر کشیدنش.
در ادامه میتوانید نسبت به دانلود کامل کتاب فریای هفت جزیره به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لطفا توجه داشته باشید که این تنها نسخه نمونه بوده و برای دسترسی کامل به محتوای کتاب نیاز است آن را خریداری کنید. لینک خرید از منابع معتبر نیز معرفی شده و قابل دسترس است.
دانلود pdf کتاب فریای هفت جزیرهنویسنده | جوزف کنراد |
مترجم | فرزانه دوستی |
شابک | 9786226401128 |
ناشر | بیدگل |
موضوع | رمان خارجی |
ردهبندی کتاب | ادبیات آمریکا (شعر و ادبیات) |
قطع | پالتویی |
نوع جلد | شومیز |
نوع کاغذ | بالکی |
تعداد صفحه | 165 |
وزن | 112 گرم |
فوق العاده
تازه شروع کردم به خوندن
این کتاب یه کم سلیقه ایه
کتاب خوبیه دخترم دوست داشت
ارزش مطالعه دارد
خوبه
لذت بردم از خوندنش
در کل عالی و زیبا
هنوز نخوندمش ولی خیلی طراحی جلد و کیفیت کتاب زیباست
نحوندم هنوز ولی سالم رسید