اَبی هیمنز کتابی پرفروش و تحسین شده با نام زندگی کوتاه است را به تألیف درآورده است که در قالب داستانی زیبا، اهمیت لذت بردن از تک تک لحظات زندگی را به تصویر کشیده است. شخصیت اصلی داستان، دختری به نام ونسا پرایس است که با داشتن چارچوب‌های مخصوص به خود، در این فکر است که لحظه‌ای از حیاتش را تلف نکند. تفکر ونسا علاوه بر ریشه داشتن در روحیات شخصی‌اش، به اتفاقات زندگی خانوادگی او نیز مربوط می‌شود چرا که مادر و خواهرش به دلیل ابتلا به یک بیماری ژنتیکی در گذشته، جانشان را از دست داده‌اند و او مطمئن نیست که خودش هم به این سرنوشت دچار می‌شود یا خیر.
در ادامه ونسا بابت ذهنیتی که دارد، از کارش استعفا می‌دهد و تصمیم می‌گیرد در بقیه روزهای زندگی‌اش را در پی دست یافتن به رویایش بگذارند بنابراین قصد می‌کند به نقاط مختلف دنیا سفر کرده و از طریق یوتیوب تجاربش را با مردم دنیا در میان بگذارد. در همین حین، موضوعات ناخواسته‌ای بر سرراهش سبز می‌شوند که غیر منتظره بوده و او را با چالش‌هایی روبرو می‌کند. از جمله آنها اعتیاد دیگر خواهرش است که مجبور می‌شود فرزندش را به ونسا بسپارد و شخصیت اصلی قصه که هنوز ازدواج هم نکرده است، قرار است نقش یک مادر را ایفا نماید.
در کنار این رخداد، همسایه‌اش، که مردی به نام آدرین کوپلند است و وکیل می‌باشد، با شنیدن بی تابی‌های خواهرزاده ونسا برای کمک، پاپیش می‌گذارد و تلاش و حمایت‌هایش، موجب می‌شود که رابطه‌ای احساسی بین آنها شکل بگیرد. حالا دختر داستان با چنین مسئولیت، احساسی، چگونه می‌خواهد خواسته‌هایش را محقق سازد؟
در ادامه می‌توانید نسبت به دانلود کامل کتاب زندگی کوتاه است به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.
ابی هیمنز (Abby Jimenez)، نویسنده آمریکایی است که در این کشور متولد شده و عمده شهرتش را بابت نگارش رمان‌های عاشقانه کسب کرده است. او در کنار نوشتن، چند کیک فروشی در کالیفرنیا و وودبری را هم تحت مدیریت خود دارد و از علائقش می‌توان به سگ‌های کوچک و نوشیدن قهوه اشاره کرد. هیمنز همواره آثارش در فهرست پرمخاطب‌ترین‌های نیویورک تایمز قرار دارند و از دیگر آثارش می‌توان به: منطقه‌ی دوستی، بخشی از دنیای تو و پِلِی لیست پایانهای خوش و خرم، اشاره کرد.
به طرفداران داستان‌های عاشقانه و اجتماعی توصیه می‌شود زندگی کوتاه است را برای مطالعه از دست ندهند.
زندگی کوتاه است در حال حاضر به همت انتشارات آموت با ترجمه‌ای از مریم رفیعی به چاپ رسیده و در اختیار عموم علاقه مندان در سراسر کشور قرار گرفته است و تا به امروز 5 بار تجدید چاپ شده است.
در اتاق انتظار بیمارستان رویام نورث وسترن بودیم. ساعت ده بود و دو ساعت از آمدنمان می‌گذشت. اطلاعاتی که داده بودند، مختصر بود. ظاهراً آنابل بدون اجازه از پنجره‌ی خانه‌ای وارد شده و صاحب‌خانه به او شلیک کرده بود. گلوله به شانه‌اش خورده بود و جراحتش مهلک نبود. او را به اتاق عمل برده بودند تا زخمش را ببندند و بعد ونسا، برنت و جراند می‌توانستند ببینندش.
به جز اطلاعاتی که افسر تماس‌گیرنده سریع و مختصر در اختیار ونسا گذاشته بود، کسی بیرون نیامده بود تا با ما حرف بزند. تا جایی که من می‌دانستم، شکایتی صورت نگرفته بود، هنوز. آنابل علاوه بر ورود غیرقانونی چندین شیشه داروی مخدر همراه داشته. هیچ‌کدام به اسم خودش نبود.
کسی نمی‌دانست آنها را از کجا آورده ولی اگر داشته بی‌اجازه وارد این خانه می‌شده، احتمالاً وارد خانه‌های دیگری هم شده بوده. جرالد و سونیا آهسته مشغول صحبت بودند. برنت و جوئل با گوشی‌شان حرف می‌زدند. ونسا کنار من روی صندلی نشسته و سرش را روی شانه‌ام گذاشته بود. یک بازویم را دور او حلقه کرده بودم و کتم را روی شانه‌هایش انداخته بودم.
به‌زور جلوی خودم را گرفتم که بالای سرش را نبوسم. به‌زور جلوی خودم را می‌گرفتم که خیلی کارها را نکنم. می‌شد گفت دوست داشتم در خانه‌ی خودم و رختخواب خودم باشم ولی اگر قرار بود ونسا هم همراهِ من آنجا نباشد، خوشحال می‌شدم همین‌جا روی این صندلی بنشینم و بغلش کنم. آمده بود پیشِ من، نه پدرش.
طوری در حلقه‌ی بازوانم جا گرفته بود که انگار من تنها پناهگاهش در کل جهان بودم و خودم هم همین را می‌خواستم. امروز متوجه شدم همیشه دلم می‌خواست حضور داشته و پذیرایش باشم. دلم می‌خواست در هر فرصتی برایش مفید باشم. مشتاقش بودم. برایش لحظه‌شماری می‌کردم. ونسا را تماشا می‌کردم تا ببینم کی احتیاج دارد بگیرمش.
| نویسنده | ابی هیمنز |
| مترجم | مریم مفتاحی |
| شابک | 978-600-3841-84-0 |
| ناشر | نشر آموت |
| موضوع | داستان‌های آمریکایی -- قرن 21م. |
| قطع | رقعی |
| نوع جلد | شومیز |
| نوع کاغذ | بالکی |
| چاپ شده در | ایران |
| جوایز ادبی | گودریدز |
| زبان نوشتار | فارسی |
| گروه سنی | بزرگسال |
| تعداد صفحه | 400 |
کاربر
داستان کتاب برای من جوری بود که اصلا متوجه گذر زمان نشدم و غرق داستان شدم کسایی که رمان های عاشقانه کلیشه ای دوست دارن توصیه میکنم که حتما بخونید
کاربر
خیلی دنبال این کتاب میگشتم مرسی از برای کتاب ها و تخفیف هلی خوبش...
فاطمه پودینه
بسته بع نظر و سلیقه شخص داره دیگه من خوشم اومد ازش ، مرسی دیجی
پریسا امیری آبریز
کاملا تمیز و سالم با بسته بندی به دستم رسید کتابای نشر آموت رو به همه توصیه میکنم
کاربر
از نظر جلد و بسته بندی سالم بود ترجمه هم روانه اما هنوز نخوندمش و راجع به متن نظری ندارم
کاربر
اگر رمان خون هستید بخرید.
کاربر
عاشقانه ای جذاب و دلنشین که حالت رو خوب میکنه
سید فاطمه حسینی
خیلی قشنگ بود و نگاه شخصیت خانم داستان به زندگی رو دوست داشتم و به آدم یاد میده همیشه و تو هر شرایطی شاد باشه و از لحظاتش استفاده ی خوبی کنه حتی با مشکلات زیادی که داشت.لذت بدم واقعا.
اصغر شریف نجفی
سالم بود کیفیت فونت و صفحات مناسب بود در تخفیف ارزش خرید دارد
الهه رضایی رضایی
کتاب فوق العاده عالی هست حتما به همتون پیشنهاد میکنم بخرید و بخوند عاشق کتاب میشید
کاربر
لطفا موجود کنییید
کاربر
بسته بندیش خوب بود
کاربر
بسته بندی و ارسال دقیق و منظم
صبا خدابنده لو
خیلی خوب بود
رامین صیرفی فر
داستان عشق مرد وکیل موفقی نسبت به زن جوان همسایه خود که درگیر نگهداری از نوزاد ناخواسته خواهرش است و در عین حال یک یوتیوبر معروف هم است
