معرفی و دانلود کتاب جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند اثر دیلیا اوئینز رایگان به همراه خلاصه کتاب
- نویسنده: دیلیا اوئینز
- مترجم: زهرا آلوشی
- ناشر: نشر نیک فرجام
- گروه سنی: بزرگسال
- تعداد صفحه: 382
- سال انتشار: 2018 میلادی
- افتخارات: -
دیلیا اوئینز کتاب پرفروش جایی که خرچنگ ها آواز میخوانند را با محوریت زندگی یک قهرمان زن نوشته است که در خلال سالهای 2018 تا 2019 در صدر آثار پرفروش قرار داشت. طبیعت منحصر به فرد کارولینای شمالی بُعد مکانی است که اتفاقات مربوط به زندگی یک دختر خردسال در آن رخ میدهد، دختری که خانوادهاش او را رها کردهاند و حالا مجبور است با پدرش که کمی ترش رویی و کج خلقی میکند، زندگی کند. گذران روزها و شبها در دل طبیعت به همراه حس انزوایی که دخترک در درونش شعله ور شده است، ترکیبی را رقمزده که بعدها با عشقی عجین شده و ماجراهایی را به وجود میآورد که مخاطب را به فکر وا میدارد.
دختر مرداب، لقبی است که ساکنان بارکلی کو، به شخصیت اصلی داستان که نامش کیا است دادهاند، فردی که رنجهای بسیاری را متحمل میشود و گفت و گو و البته نشست و برخاست با آدمهای دیگر، برایش تجارب مختلفی را به همراه دارد. اوئینز، علاوه بر شخصیت پردازی ماهرانهاش به توصیف محیط و به عبارت دیگر به تصویرسازی به زیبایی پرداخته و خوانندهاش را خیلی خوب متوجه آن میکند که تنهایی و منزوی بودن میتواند چه بلاها که سر انسانها بیاورد.
مطمئنأ یکی از بدترین حسهایی که میتواند برای افراد مختلف به وجود بیاید، طرد شدن از سوی اطرافیان است اما در اینجا، کیا همانند یک شیر زن چنان تلاشی از خود برای بقا، عشق و انعطافپذیری نشان میدهد که میتواند علاوه بر فراموش نشدنش از سوی خوانندگان اثر، برای آنها انگیزه مضاعفی پدید آورد که بتوانند در مقابل فراز و نشیبهای زندگی شخصی، کاری و احساسی، بصورت مناسب از آن بهره ببرند. مشخص است که نویسنده فقط به نوشتن یک داستان معمایی و عاشقانه اکتفا نکرده بلکه خواسته است حقایقی را در دل یک رمان به علاقه مندان منتقل کند.
در ادامه میتوانید نسبت به دانلود کامل کتاب جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.
دیلیا اوئینز (Delia Owens) نویسنده و جانورشناس آمریکایی است که در 1949 در این کشور متولد شده است. او لیسانس خود را در رشته زیستشناسی و دکترا را نیز از دانشگاه کالیفرنیا در رشته رفتار حیوانات گذارند. همسر او و پسر خواندهاش سالها پیش به قتل جنجالی یک شکارچی در زامبیا متهم شدند اما پروندهای تشکیل نشد و وی پس از جدایی از همسرش، هم اکنون در آیداهو زندگی میکند. اوئینز که سایتی دارد و در آن فعالیت میکند، کتابهایی نیز درباره مطالعات خود روی حیوانات در آفریقا نوشته است که برخی از آنها عبارتند از: ناله کالاهاری، رازهای ساوانا و چشم فیل.
به علاقه مندان به داستانهایی با ژانر جنایی، معمایی و عاشقانه توصیه میگردد به این کتاب به عنوان یک گزینه مطالعاتی مناسب نگاه کنند. به ویژه افرادی که دوست دارند قهرمان داستان، زنی با شخصیت قوی و منحصر به فرد باشد.
دیلیا اووینز کتابش را در 57 بخش تألیف کرده است که در ایران به همت چندین انتشارات به چاپ رسیده است: انتشارات روزگار با ترجمه محمد امین جندقیان بیدگلی در 418 صفحه، انتشارات معیار علم در 440 صفحه با برگردانی از مهسا علاء، انتشارات خوب با ترجمه نیلوفر انسان در 428 صفحه، انتشارات افق بیپایان با ترجمه نیلوفر سادات قندیلی در 430 صفحه، انتشارات علمی در 406 صفحه با ترجمه سارا کریمی، انتشارات افراز با ترجمه وحید باقری در 433 صفحه.
کلانتر جکسون گفت: «ورن، این پرونده هنوز جای کار داره، اما بعضی چیزها جور درنمیان. همسر چیس و کارکنانش هنوز نمیدونن اون فوت کرده. دکتر ورن مورفی در جواب گفت: - اد، من بهشون میگم. - خیلی خوبه. ماشین من رو ببر. آمبولانس رو هم خبر کن تا بیاد جسد چیس رو ببره. اما درمورد این، با هیچ کسی صحبت نکن. من نمیخوام کسی از مردم روستا اینجا جمع بشن، و اگه تو این قضیه رو تعریف کنی، همهی نقشهها برملا میشه.
ورن قبل از این که تصمیم به رفتن بگیرد، چند دقیقهای به جسد چیس خیره شد، گویی چیزی را از قلم انداخته بود. به عنوان یک پزشک، او مجبور بود تمام شرایط را بررسی کند. اد به طرف بچهها رفت و گفت: شما همین جا بمونید. دوست ندارم کسی توی شهر درباره این ماجرا صحبت کنه. در ضمن، دست یا پاهاتون رو توی جاهایی که گلیه، نگذارید تا ردپا یا دست کسی ثبت نشه.
بنجی گفت: باشه. شما فکر میکنید یه نفر چیس رو کشته؟ درسته؟ چون هیچ ردپایی پیدا نکردید. شاید یه نفر اون رو اینجا رها کرده؟ -من همچین حرفی نزدم. این احتمالات قسمتی از کار پلیسهاست. حالا، توی دست و پا نیایید و هر چیزی که اینجا شنیدید، به بقیه نگید.
افسر جو پوردو، معاون کلانتر، یک مرد کوتاه قد با خط ریشهای پهن، کمتر از پانزده دقیقه بعد، با ماشین گشتزنی در صحنه حاضر شد.
باورش برام سخته. چیس مُرده. اون بهترین کارفرمایی بود که این شهر به خودش دیده. مرگ اون بعضی چیزها رو به هم میزنه. حق با تو. بیا بریم سراغ پرونده.
تا حالا چه چیزایی دستگیرتون شده؟ اد از بچهها فاصله گرفت و گفت: «چیزی که شاید همه در ظاهر بگن، اینه که مرگ چیس یه تصادف بوده و از اون بالا افتاده پایین. اما من تا این لحظه که دارم باهات صحبت میکنم، هیچ ردپایی از اون روی پلهها یا گلولایها ندیدم. بیا بررسی کنیم که آیا شواهدی در مورد صحنهسازی این قتل وجود داره یا نه.
دو مأمور قانون، حدود ده دقیقه منطقه را بررسی کردند. جو گفت: «حق با تو بود. به غیر از ردپای اون بچهها، هیچ چیزی دیگهای دیده نمیشه.»
ساعاتی بعد، نزدیک غروب آفتاب، جودی کیا را دید که در ساحل به دریا خیره شده است. کنارش رفت. کیا نگاهش نکرد و به تماشای موجهای متلاطم ادامه داد. با وجود این، از لحن جودی متوجه شد پدر حسابی به صورتش سیلی و مشتزده است. من مجبورم برم کیا. دیگه نمیتونم اینجا زندگی کنم. کیا میخواست نگاهش کند اما این کار را نکرد. میخواست التماسش کند او را با پدر تنها نگذارد اما کلمات در گلویش گیر کرده بودند. جودی گفت: «وقتی بزرگ شدی، خودت میفهمی.» کیا ناگهان خواست فریاد بزند که شاید کوچک باشد اما احمق نیست و میداند علت رفتن همهشان پدر است.
نام جودی را فریاد زد اما جودی وسایلش را برده بود و تشکش روی زمین، خالی افتاده بود. کیا داخل تشک او فرو رفت و آخرین بقایای آن روز را که داشت از روی دیوار پایین میآمد، تماشا کرد. نور، مثل همیشه پشت سر خورشید برای رفتن این پا و آن پا میکرد و کمی از آن، در اتاق باقی مانده بود؛ طوری که برای لحظهٔ کوتاهی، رختخوابهای گلولهگلوله و لباسهای کهنهای که روی هم تلنبار شده بود، بیش از درختان بیرون به خودش شکل و رنگ گرفت. گرسنگی آزاردهنده، چیزی تا این حد پیشپاافتاده، او را به تعجب واداشت. به طرف آشپزخانه رفت و دم در ایستاد. در تمام عمرش اینجا از پختن نان، جوشاندن لوبیای کرهای یا قل زدن ماهی آبپز گرم بود.
حالا خالی، ساکت و تاریک شده بود. بلند پرسید: «کی میخواد غذا بپزه؟» آیا میتوانست بپرسد کی قراره برقصه؟ شمعی روشن کرد، خاکستر اجاق هیزمی را زیر و رو و آتشزنه اضافه کرد و آنقدر دمید تا آتش گرفت. بعد هیزم گذاشت. از یخچال به عنوان کابینت استفاده میکردند چون اطراف کلبه برق نبود و برای اینکه جلو کپک زدن داخل کلبه را بگیرند، در را با یک مگسکش باز نگه میداشتند اما باز هم در تمام شکافها، کپکهای سیاه مایل به سبز رشد میکرد.
نویسنده | دیلیا اوئینز |
مترجم | زهرا آلوشی |
شابک | 978-622-6395-52-6 |
ناشر | نیک فرجام |
موضوع | رمان، داستان های خارجی |
ردهبندی کتاب | ادبیات آمریکا (شعر و ادبیات) |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
گروه سنی | بزرگسال |
تعداد صفحه | 382 |
سایر توضیحات | چاپ شده با کاغذ بالک فونت درشت و خوانا |
قیمت این کتاب رو ۱۷۰هزار زده بودن اما قیمت روی جلد کتاب ۷۸هزار بود من این رو به نوعی فریب دادن مشتری میدونم.
ترجمه خوبی داره و راضی بودم ازش کتاب خیلی قشنگیه، برای من پرکشش و دوست داشتنی بود و بهم یادآوری کرد که زحمت متفاوت بودن از جامعه رو به دوش بکشم ولی اونطوری که دلم میخواد زندگی کنم، رهای رهاااا
کتابی بس دوست داشتنی و پرکشش انقد خوب که من از همون اول کتاب جذبش شدم و خیلی زود تمومش کردم یه داستان متفاوت از دل طبیعت که پره از عشق، محبت، پیشرفت، تنهایی و حتی غم و ناراحتی نشون میده که آدم توی محدودیت میتونه پیشرفت کنه و درجات عالی برسه و توی این مسیر بخاطر تنهاییش ممکنه به خیلیا اعتماد کنه و لطمه بخوره یا باعث پیشرفتش بشه ترجمه خیلی خوب و روون بود که باعث میشد بیشتر از داستان لذت ببری بخونید، پشیمون نمیشید
با چند کتاب دیگه سفارش دادم کتاب خوبی هستش با توجه به تخفیف هم که فوق العاده است توصیه میکنم
رها بودن ب منزله قوی بودن است..
داستان جنایی و جذاب دختری است که اعضای خانوادهاش او را در سنین خردسالی رها کردهاند تا تنهایی، در دل طبیعت بکر کارولینای شمالی، با پدر کج خلقش زندگی کند.
بادرود کتاب بسیار خوبی هست دم انتشارات نیک فرجام گرم کیفیت چاپ خوبی داره کاغذهاش نسبت به کتاب دیگه ای که تهیه کردم بسیار بهتره قیمتش تو تخفیف 18 هزار شده که عالیه 382صفحه هست واینکه درستا بعضا دیجی جنس های نامرغوب میفروشه ولی 70 درصد مواقع کیفیت اجناسش بالاست و اینم از هموناست درمقابل قیمت شک نکنید و اینکه سرمایه گذاری عظیمی رو خودتون انجام میدین سپاس از
از نظر بسته بندی خیلی خوب و تمیز بود، محتواشم که خوب و زیبا بود
از نظر بسته بندی عالی و کاملا سالم به دستم رسید. دو یا سه تا غلط املایی و نگارشی کوچیک توی متن بود ولی قابل چشم پوشیه. ترجمه ش هم روان و خوبه. موضوع کتاب هم خیلی جذابه. توی این تخفیفی که خورده واقعا ارزش خرید داره.
من پنج جلد از این کتاب خریدم که چهار تاش هدیه بود، بهترین هدیه هست کتاب، هم ماندگار و هم با اصالت؛ ممنون از که واقعا باعث شده کتاب ها رو ارزون بخریم و منه دانشجو فشار کمتری بهم وارد بشه.
من هنوز این کتاب رو نخوندم ولی فونت خوبی داره کاغذ سفیدی نداره که من دوست دارم چون باعث اذیت شدن چشم نمیشه فقط نکته منفی اینکه کتاب که به دست من رسید روش چسب ریخته انگار
کتابهای پرفروش معمولا یکی دو تا ترجمه خوب داره و انبوهی از ترجمه های کپی کار و شارلاتان که معمولا تخفیف بالای پنجاه درصد هم دارن، بنظر من یه کتاب خوب با تخفیف کم بگیرین بهتر از خرید دو تا کتاب با تخفیف زیاده، ترجمه بد و حذفیات که مشخصه این کتابها هستن آدم رو از کتاب زده میکنه لطفا لایک کنید تا بقیه هم این نظر رو ببینن شاید بدردشون خورد
سعی کنید جوری باشه که پیک رایگان باشه به نظر واسه جلب مشتری خیلی تاثیر داره
محتوای کتاب خوبه اما اگه فکر میکنید قراره یه کتاب جنایی بخونید که میخکوبتون کنه اشتباه میکنید. با اینکه تقریبا از همون اول کتاب ماجرای قتل شروع میشه، اما تو قسمت سه چهارم کتاب تازه به جریان و تکاپو میافته و کتاب بیشتر درباره زندگی شخصیت اصلی بعد طرد شدن و روابط اون میپردازه. اگه با این دیدگاه جلو
این کتاب فوق العادس همه جوره جذبش میشی اصلا حوصله سر بر نیست ...فیلمش هم جدیدا ساختن ببینید ولی من کتابش بیشتر بهم چسبید