معرفی و دانلود کتاب مردی که خودش را تا کرد اثر دیوید جرولد رایگان به همراه خلاصه کتاب
- نویسنده: دیوید جرولد
- مترجم: رضا اسکندری آذر
- ناشر: نشر هیرمند
- گروه سنی: بزرگسال
- تعداد صفحه: 180
- سال انتشار: 1973 میلادی
- افتخارات: -
«مردی که خودش را تا کرد» کتابی از «دیوید جرولد» است که داستانی با موضوع اصلی «سفر در زمان» را روایت میکند، اما از دیدی که «جهانبینی و فلسفه» مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. شخصیت محوری داستان، «دنیل» نام دارد که درون جعبهای که از عمویش به او ارث رسیده است به «کمربندی» میرسد که میتوان با آن به زمانهای مختلف سفر کرد.
او از این فرصت استفاده کرده و در گشت و گذارش به زمانهای گذشته، شرطبندیهایی انجام میدهد که برایش ثروت قابل توجهی به همراه دارد با این نکته که او پس از ارتکاب اشتباه مجبور میشود به گذشته برود، اما با اصلاح آنها دوباره سفر به آینده را تجربه مینماید و بدین ترتیب کار به جایی میرسد که خودش را در زمان گم میکند.
از طرف دیگر دنیل بدون آنکه خودش حواسش باشد به «نسخهای از خودش» در نتیجه سفرهایش رسیده که خواننده در هنگام روبرویی با آن به تناقضاتی بر میخورد. نوع داستانگویی جرولد به صورتی است که گویی مخاطب باید جای خالی در داستان را پر کند و مفهوم «امکانپذیری سفر در زمان» را از نگاه خودش مورد بازبینی قرار دهد و شاید حتی تعریفش از موجودی به نام انسان تغییر کند. به هر حال با کتاب معمولیای روبرو نیستیم و قرار است در دل یک داستان، جهانبینیمان مورد بحث و گفتگو قرار گیرد البته با بیان جالب و دلنشینی که مؤلف آمریکایی پیش رویمان قرار داده است.
«دیوید جرولد»، نویسنده و فیلمنامهنویس آمریکایی است که در ۲۴ ژانویه سال ۱۹۴۴ در «شیکاگو» به دنیا آمده است. او از سال ۱۹۶۶ تاکنون به صورت حرفهای در حوزهی نویسندگی مشغول به فعالیت است و اثر دیگرش «وقتی هارلی یکی بود» نام دارد.
علاقهمندان به موضوعات «فلسفی» میتوانند زمانی را به مطالعه اثر مذکور اختصاص دهند.
نوشته پیش رو در حال حاضر به همت انتشارات هیرمند در قالب یک نسخه چاپی ۱۸۰ صفحهای با ترجمه «رضا اسکندری آذر» منتشر گردیده و در دسترس عموم قرار گرفته است.
«عمو جیم» اخمی کرد: «پونصد دلار؟! همهش همین؟!» و بعد ادامه داد: «آره، همهش یادم میره. خیلی خب، من پول توجیبی تو میکنم هفتهای دو هزار دلار، دنی. اما عوضش ازت میخوام کاری برام انجام بدی.» گفتم: «- حتماً.» از این بابت خوشحال بودم چون این رقم برایم قابل درک بود. صد و چهل و سه میلیون دلار... حتی مطمئن نبودم این همه پول توی دنیا وجود داشته باشد ولی تا دو هزار تا را میتوانستم بشمارم.
«خب، عمو جیم چه کار باید بکنم؟»
«خاطرات روزانه تو بنویسی.»
... «منظورتون اینه که تمام وقایع روزو تو یه دفتر بنویسم؟ مثلاً، دفترچهی خاطرات عزیز امروز یه دختر و بوسیدم و از این جور حرفا؟!»
«نه، دقیقاً میخوام چیزایی رو که به نظرت مهم میان ثبت کنی. هر روز فقط چند صفحه بنویس همین. حالا اینا میتونن وقایع مهم باشن یا چند خط دربارهی هر چیزی که به نظرت ارزش نوشتن داره. تنها چیزی که میخوام اینه که قول بدی هر روز یه چیزی بهش اضافه کنی... یا اصلاً چطوره بگیم... هر هفته؟ میدونم که گاهی اوقات یه کمی سهلانگار میشی.»
ازش پرسیدم: «اون وقت شما میخواید نوشتههامو بخونید؟» او شتاب زده: «اوه نه نه نه. فقط میخوام مطمئن بشم که تو مینویسیشون. نیازی نیست نشونم بدی. ناسلامتی اون خاطرات روزانهی توئه. اینکه باهاشون چه کار کنی به خودت مربوطه.»
«به وقت منو بازی نده، دنی. خاطراتتو صادقانه رو کاغذ بیار. در غیر این صورت فقط خودتو گول زدی و یادت باشه هر چیز... هر چیزی رو که از نظرت مهمه ثبت کنی.»
گفتم: «باشه، اما آخه چرا؟»
«چرا؟! او نگاهم کرد. وقتی بنویسی، خودت میفهمی.»
بسیار خب این هم از این. نقطهای هست که ورای آن پول هیچ ارزشی ندارد. این موضوعی نیست که من در همین هفته بهش رسیده باشم. مدتها بود دربارهاش شک داشتم.
پانصد دلار در هفته پول خرج کردن انگار کار دیگری هم میشود با پول کرد. مقادیر معتنابهی آزادی در اختیار آدم میگذارد تا هر کاری که دلش میخواهد بکند... کافی است خرجیتان را به دو هزار دلار در هفته افزایش بدهید تا سر سوزنی از آن محدودیتها را نداشته باشید. تفاوت این دو مبلغ چندان زیاد نیست. واقعاً زیاد نیست.
خلاصه رفتم برای خودم چند دست لباس نو و چند صفحهی گرامافون خریدم همین طور چند دلمشغولی باکلاس دیگر که از قبل چشمم دنبالشان بود. اما از آنجا که قبلاً عادت داشتم پول بیشتر از حد نیازم زیاد توی دست و بالم باشد، وجود آن مقدار پول توی جیبم، تفاوت چندانی نمیکرد. باید لباسهایی با جیبهای بزرگتر میخریدم. همین و بس.
در نهایت به این نتیجه رسیدم که مثل سابق در خانه بمانم. اگر دلم بخواهد میتوانم خودم را با چیزمیز خریدن سرگرم کنم اما مالکیت اشیا بودن هیچ وقت برای من مهم نبوده. اشیا را باید هر از گاه گردگیری کنی. گذشته از آن من هر چه را که نیاز داشته باشم دارم.
در ادامه میتوانید نسبت به دانلود کامل کتاب مردی که خودش را تا کرد به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لطفا توجه داشته باشید که این تنها نسخه نمونه بوده و برای دسترسی کامل به محتوای کتاب نیاز است آن را خریداری کنید. لینک خرید از منابع معتبر نیز معرفی شده و قابل دسترس است.
دانلود pdf کتاب مردی که خودش را تا کرد| نویسنده | دیوید جرولد |
| مترجم | رضا اسکندریآذر |
| شابک | 9789644084386 |
| ناشر | نشر هیرمند |
| موضوع | رمان خارجی |
| قطع | رقعی |
| تعداد صفحه | 180 |
| تعداد جلد | 1 |