
موریانه اثری کمتر دیدهشده از بزرگ علوی است که قصهاش مربوط به اتفاقات زندگی یک ساواکی میباشد. شخصیت محوری داستان پسر یک خانواده، از روی بیاطلاعی وارد گروهک ساواک میشود و مسیری را انتخاب میکند که بعدها میفهمد برای او جز ناراحتی و پشیمانی چیزی به همراه ندارد. نویسنده با جزئیاتی خواندنی و با قلمی هنرمندانه، نحوه شکلگیری یک نظام حکومتی را برای مخاطبانش شرح میدهد که چگونه با بهرهگیری از نادانی افراد و ناآگاهیشان در سطح جامعه، آنها را وارد ساختار خود مینماید. علوی در ادامه توضیح میدهد که اشخاص پس از ورود به یک سیستم سیاسی پیچیده، چنان با مسائل مخوف و خطرناک مواجه میشوند که چارهای جز دست و پنجه نرمکردن با قتل و بازداشت انسانها ندارند؛ اما آنجایی که تصمیم میگیرند از چنین حلقهای خارج شوند، آیا راه برگشتی برای آنها وجود دارد یا خیر؟
بههرحال علوی در این کتابش که کمتر از دیگر نوشتههایش شناخته شده است، قصد دارد پایههای متزلزل یک نظام سیاسی و فاسد را به تصویر بکشد، آنهم با کمک روایت بخشهایی از فعالیتهای سران این سیستمها و همچنین اقداماتی که دانشجویان محصل در خارج از کشور انجام میدهند و البته بیانی کمنظیر که اثرش را به تجربهای بدیع و متمایز برای خوانندگان علاقهمند مبدل میسازد؛ چراکه تار و پودی محکم و بهرهمند از درونمایهای روشن دارد.
بزرگ علوی، نویسنده، روزنامهنگار و استاد ایرانی بود که در روز ۱۳ بهمن سال ۱۲۸۲ در تهران به دنیا آمد. او در نوجوانی با برادرش به آلمان رفت و دوران متوسطه را در این کشور تحصیل کرد و سپس از دانشگاه مونیخ فارغالتحصیل شد. بازگشت وی به ایران با فعالیت در شغل معلمی همراه بود و در ادامه به ترجمه و نوشتن آثار ادبی بهصورت حرفهای پرداخت. علوی در سال ۱۳۳۵ ازدواج کرد و در دانشگاه هومبولت بهعنوان استادیار فعالیت میکرد و سرانجام در ۲۸ بهمن ۱۳۷۵ جان به جانآفرین تسلیم کرد.
علاقهمندان به آثار تاریخی و سیاسی معاصر، بیتردید از مخاطبان اصلی این کتاب میباشند.
موریانه در حال حاضر به همت انتشارات نگاه در قالب یک نسخه ۲۹۶ صفحهای به چاپ رسیده و در اختیار عموم علاقهمندان قرار گرفته است.
من یک ساواکى هستم. از اینکه چنین شغلى اختیار کرده بودم نه شرمندهام نه مغرور. این هم کارى است مانند کارهاى دیگر. مگر کارمندان وزارت دارائى همه دزدند و یا کسانى که در دادگاهها دستهدسته مردم را با گناه یا بىگناه به زندان مىفرستند یا به پاى دار، همهشان آدمکشند؟
تنها در یک اداره دولتى کارکردن جرم نیست. مگر مىشود در کشورى بىنگهبانى زندگى کرد؟ مگر در کشور آزاد آمریکا سىآىاى وجود ندارد؟ در انگلستان اینتلیجنت سرویس نیست؟ در فرانسه رکن دوم و در روسیه کا.گ.ب؟ همهجا هست، باید هم باشد. امروز هم اگر پایش بیفتد، حاضرم براى هرکس که باشد کار کنم. خوبى یا بدى شغلى بسته به وابستگىهاى آن است. آرى، من رشوه گرفتهام.
مگر در شهربانى و دادگسترى رشوهگیرى رواج ندارد؟ در دادگسترى و ارتش هم هست. چرا در سازمان امنیت و اطلاعات کشور نباشد؟ اما من کسى را شکنجه نکردهام. احدى را نکشتهام. سببش این است که عرضه نداشتم. اما دیدهام که خرابکاران را زجر دادهاند. بماند... من خیلى چیزها دیدهام. خیلى چیزها مىدانم. تا دیروز نمىتوانستم بگویم و بنویسم. نمىتوانستم به دیگران آنچه فکر کردم و احساس، بروز دهم. اما حالا مثلا آزادم. دهانبندان نیست. در کشورى که من دارم جان مىکنم، اقلا این اختیار را دارم آنچه سالها در دل نگاه داشتهام، روى کاغذ بیاورم.
هیچ شرمى ندارم. کارهاى بدى هم که کردهام مىگویم. قصدم این است آنچه درباره دیگران مىنویسم قابل قبول باشد. حالا که من دارم خودم را خراب مىکنم چرا آبروى دیگران را نریزم. من در ردههاى بالاى ساواک بودهام. از پائین شروع کردم. از آن خردهریزها هم نبودهام. در سالهاى اول فقط گاهى پارهاستخوانى به من مىرسید. گوشتهاى چرب و نرمش را آن بالائىها مىخوردند و پسماندهاش به امثال من مىرسید. از آن آب و دانه در نمىآمد.
گفتم اینجور نمىشود. به من هم باید سهمى برسد. کوشیدم از پلهها بالا بروم. مدتها قسمت من همین بود که شکم زن و بچهام را سیر کنم و اتوموبیلى بخرم و سفر کنم. آن دوره گذشت. دیگر چیزى باقى نمانده، هرچه ذخیره کرده بودم بر باد رفت. حالا جل و پلاسى ندارم. بدبختى هستم شکستخورده، مفلوک، چلاق، پایم تیر خورده و چیزى نمانده بود که این تیر به قلبم یا به سرم بخورد. دوندگى دیگر ازم برنمىآید. فقط دستم کار مىکند. مغزم پوک است. اگرچه تصدیق دانشگاهى در دست دارم و مثلا لیسانسیه هم هستم، سواد حسابى ندارم.
هرچه به ذهنم برسد مىنویسم. لفاظى بلد نیستم. عبارتپردازى هم یاد نگرفتهام. در تمام عمرم دهتا نامه هم ننوشتم. کسى نداشتم بهاش نامه بنویسم، نه دوست و نه آشنا. عوضش گزارش نوشتهام. نوشتن حالا وسیلهاى براى نان خوردن من شده. فصاحت و بلاغتى در کار نیست. همینقدر که چند نفر بخوانند و دریابند که باید به من باج بدهند برایم کافى است.
در ادامه میتوانید نسبت به دانلود کامل کتاب موریانه به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لطفا توجه داشته باشید که این تنها نسخه نمونه بوده و برای دسترسی کامل به محتوای کتاب نیاز است آن را خریداری کنید. لینک خرید از منابع معتبر نیز معرفی شده و قابل دسترس است.
دانلود pdf کتاب موریانهنویسنده | بزرگ علوی |
شابک | 9789643511272 |
ناشر | نگاه |
موضوع | رمان پارسی |
ردهبندی کتاب | ادبیات فارسی (شعر و ادبیات) |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
نوع کاغذ | بالکی |
چاپ شده در | ایران |
زبان نوشتار | فارسی |
تعداد صفحه | 296 |
تعداد جلد | 1 |
وزن | 427 گرم |
برای اکثر کسایی که کتاب میخونن خیلی مهمه که کتابشون سالم باشه و کتاب زدگی کوچیکی داشت و توجهی به این موضوع نشده بود.
کتاب خوبی بود کل کتابهای بزرگ علوی رو از خریدم یکی یکی دارم میخونم میرزا ، چمدان ، سالاریها، ۵۳نفر و گیله مرد رو خوندم عالی بود روایت و موریانه رو نخوندم هنوز انگار در زمان سفر میکنید ممنون از عزیز
شاهکاری از بزرگ علوی که پیشنهاد میدم بخونید
کتابهای بزرگ علوی عالی هست اگر اهل کتا خوندن هستین به شدت توصیه میشه همه کتاباشو بخرید و بخونید من تقریبا همه کتابهاشو از با قیمت مناسب خریدم عالی بود ممنون از عزیز
نثر روان و ارزنده
دوستان خیلی پیشنهاد میکردن
برای من خسته کننده بود.
عالیه
بنده پسندیدم
کتاب های علوی همه عالی
کتاب خوب و خواندنی
عالی
کتاب خوبی هست
خوب بود.
عالی
روایتی خواندنی و جالب خواندنش رو به شدت توصیه میکنم
کتاب خوبب است
کتاب مفید و جذاب بود حتما پیشنهاد میکنم
سبک و عالی
باتشکر ازشما