
معرفی و دانلود کتاب تاریخچه فلسفه اثر نایجل واربرتون رایگان به همراه خلاصه کتاب
- نویسنده: نایجل واربرتون
- مترجم: مریم تقدیسی
- ناشر: نشر ققنوس
- گروه سنی: بزرگسال
- تعداد صفحه: 280
- سال انتشار: 2012 میلادی
- افتخارات: -
نایجل واربرتون در اثرش با نام تاریخچه فلسفه از متفکران بزرگ فلسفه غرب میگوید و نظرات آنها در مورد بهتر زندگی کردن و دنیا را به عنوان شاکله اصلی نوشتهاش مورد بحث و بررسی قرار میدهد. فصول کتاب توسط مولف اینگونه به رشته تحریر درآمدهاند که پرسشهای ذهن فیلسوفها در ابتدای آنها مطرح شده و سپس پاسخهایی در خور به آنها داده میشود با ذکر این نکته که زندگینامه هر فیلسوف و عقایدش هم در مقابل دیدگان مخاطب قرار میگیرد.
حضور فیلسوف هانا آرنت، پیتر سینگر، سقراط و بسیاری دیگر اهمیت بالای کتاب را برای خوانندگان علاقمند بیش از پیش آشکار کرده و وقتی اخلاق و عقلگرایی را به عنوان مفاهیم اصلیاش بیان میکند، برای هر منتقد و مخاطب عامی، ارزشمند قلمداد میشود. همچنین جملات قابل تامل و داستانهای گاهاً عجیبی که از زندگی و مرگ فلاسفه در اثر مذکور وجود دارند وانندگان را بیشتر به تفکر و شرکت کردن در بحث ترغیب مینماید چرا که به آنها نشان میدهد تا چه حد یافتهها و معلوماتشان اندک است و میبایست برای پی بردن به رازهای خلقت، جستجو کنند. در ضمن باید بر این موضوع تاکید کرد که منظور از فلسفه در این اثر فلسفه غرب است به فلسفه دیگر نواحی مانند چین و شرق اشارهای صورت نگرفته است.
نایجل واربرتون (Nigel Warburton)، نویسنده و فیلسوف انگلیسی است که در سال ۱۹۶۲ متولد شده است. او در گذشته از اساتید دانشگاه ناتینگهام بوده تحصیلاتش را در دانشگاههای کمبریج و بریستول تکمیل کرده است. واربرتون که عمده شهرتش را بابت آثار فلسفی به دست آورده است، کتابهای دیگری نیز در کارنامه کاریاش دارد که عبارتند از: الفبای فلسفه، آثار کلاسیک فلسفه و چیستی هنر.
دوستداران فلسفه و آنهایی که اهل تفکر و استدلال هستند بدون شک این کتاب برایشان مناسب خواهد بود.
واربرتون اثرش را در ۳۸ بخش تالیف کرده است و در بازار نشر ایران به همت چند انتشارات با این مشخصات در اختیار علاقمندان قرار گرفته است: ققنوس در ۲۷۱ صفحه با ترجمه مریم تقدیسی، آرشیو روز با ترجمه سمیرا فرهادی در ۲۴۶ صفحه و قاصدک صبا در ۲۸۶ صفحه با برگردانی از نوگل رازقی.
سقراط حدود ۲۴۰۰ سال پیش مردی در آتن به جرم زیاد سوال کردن به مرگ محکوم شد. قبل از او هم فلاسفهای وجود داشتند، ولی این موضوع تنها در مورد سقراط بالا گرفته بود. اگر فلسفه یک قدیس حامی داشته باشد، آن سقراط است. سقراط با آن بینی سربالا، هیکل چاق، ظاهر ژنده و کمی عجیب برازنده به نظر نمیرسید. ولی با آن ظاهر زشت و اغلب کثیف، بسیار باجذبه و واجد هوشی فوق العاده بود. همه در آتن معتقد بودند کسی مانند او نبوده و احتمالاً در آینده هم نخواهد بود. او منحصربه فرد بود و در عین حال بسیار آزاردهنده. به نظر خودش خرمگسی بود با نیشی گزنده. خرمگسها حشراتی آزاردهندهاند، ولی آسیب جدی وارد نمیکنند. با این حال، همه آتنیها چنین دیدگاهی نداشتند. برخی او را دوست داشتند؛ و برخی دیگر نفوذ او را خطرناک میدانستند. او در جوانی جنگجویی شجاع بود که در جنگهای پلوپونزی علیه اسپارتها و متحدانشان جنگیده بود. در میانسالی در بازار پرسه میزد، جلو مردم را میگرفت و از آنها سوالات عجیبی میکرد. این تقریباً تنها کاری بود که انجام میداد. ولی سوالاتش گزنده بودند. این سوالات ساده به نظر میرسیدند؛ ولی در واقع این طور نبود. یک نمونه از این سوالات، گفتگوی او با ائوتودموس بود. سقراط از او سوال کرد که آیا فریبکاری صفتی غیراخلاقی محسوب میشود یا نه. ائوتودموس پاسخ داد البته که این طور است. این از نظر او بدیهی بود. ولی سقراط سوال کرد که اگر دوست پریشان تو بخواهد خود را بکشد و تو کارد او را بدزدی چطور؟ این فریبکارانه نیست؟ البته که هست. ولی آیا انجام دادن آن اخلاقی است یا غیراخلاقی؟ این کار علی رغم فریبکارانه بودن، کار خوبی است نه بد. ائوتودموس که در گرههای سوالات سقراط گرفتار شده بود پاسخ داد بله. سقراط با استفاده از مثال نقضی هوشمندانه به ائوتودموس نشان داد که اظهارنظر کلی او درباره غیراخلاقی بودن فریبکاری در همه موقعیتها صدق نمیکند. ائوتودموس قبلاً متوجه این نکته نشده بود.
مراسم تشییع جنازه خود را مجسم کنید. این مراسم چطور برگزار میشود؟ چه کسانی در آن حضور دارند؟ چه میگویند؟ شما باید از دید خودتان این صحنه را مجسم کنید. درست مثل اینکه هنوز زندهاید و از جای خاصی، شاید از بالا یا شاید هم از روی صندلیای در میان عزاداران، مشغول تماشای مراسم هستید. بسیاری از مردم اعتقاد دارند به احتمال بسیار زیاد بعد از مرگ در قالب روح و خارج از جسم فیزیکی به حیاتمان ادامه میدهیم و حتی میتوانیم شاهد اتفاقات این جهان باشیم. ولی این کار برای آن دسته از انسانها که مرگ را پایان کار میدانند دشوارتر است. هر بار که این کار را با تجسم نبودنمان امتحان میکنیم باید مجسم کنیم که آنجاییم و در حالی که آنجا نیستیم، شاهد اتفاقاتی باشیم که در مراسم تشییعمان در حال رخ دادن است.
چه بتوانید مرگ خود را مجسم کنید چه نه، طبیعی به نظر میرسد که احساس وجود نداشتن دستکم تا حدودی باعث وحشتتان شود. چه کسی از فکر مرگ خود نمیترسد؟ اگر یک موضوع برای اضطراب و نگرانی وجود داشته باشد همین است. وحشت از وجود نداشتن کاملاً منطقی به نظر میرسد، حتی اگر قرار باشد این اتفاق سالها بعد بیفتد. این ترسی غریزی است. تعداد انسانهای زندهای که «هرگز» عمیقاً به این موضوع فکر نکردهاند بسیار اندک است.
همه ما تصوری از خدا داریم؛ چه به وجود او اعتقاد داشته باشیم چه نه، میدانیم منظور از «خدا» چیست. بدون شک شما هم در حال حاضر درباره مفهومی که از خدا در ذهن دارید فکر میکنید. به نظر میرسد که این امر با اعتقاد به اینکه خدا واقعاً وجود دارد بسیار متفاوت است. آنسلم (ح ۱۰۳۳-۱۱۰۹)، کشیشی ایتالیایی که بعدها به مقام اسقف اعظم کنتربری منصوب شد، در این مورد جور دیگری فکر میکرد. او مدعی شد که از طریق استدلال هستیشناسانه یا برهان وجودی خود به شکلی منطقی اثبات کرده است که چون تصوری از خدا داریم، پس خدا واقعاً وجود دارد.
استدلال آنسلم که در اثر خود تحت عنوان گفتار به آن اشاره کرده با این ادعای انکارناپذیر آغاز میشود که خدا موجودی است که «چیزی بزرگتر از او متصور نیست». این طریق دیگری است برای بیان این موضوع که خدا بزرگترین موجود متصور است: بزرگترین از حیث قدرت، از حیث خوبی، و از حیث دانش. بزرگتر از آن قابلتصور نیست ــ و اگر هست همان خداست. خدا والاترین موجود است. این مفهوم از خدا بیچون وچرا به نظر میرسد: مثلاً، بوئتیوس هم (نگاه کنید به فصل ۷) تعریفی مشابه از خدا ارائه کرد. همه ما بهروشنی تصوری از خدا در ذهن داریم. این هم موضوعی است که نیاز به بحث ندارد. ولی آنسلم نشان میدهد که خدایی که تنها در ذهن ما وجود دارد بیآنکه واقعیت خارجی داشته باشد نمیتواند بزرگترین موجود قابل تصور باشد. خدایی که واقعاً وجود دارد بدون شک بزرگتر است. این خدا میتواند به صورت مجابکنندهای وجود داشته باشد ــ حتی منکران خدا هم معمولاً این را قبول دارند. ولی خدایی که در تصور ما وجود دارد نمیتواند از خدایی که واقعاً در خارج وجود دارد بزرگتر باشد. پس آنسلم نتیجه میگیرد که خدا بیشک در خارج وجود دارد. این نتیجهگیری به شکلی منطقی از مفهوم خداوند نشئت گرفته است. اگر حق با آنسلم باشد، میتوانیم از وجود خدا مطمئن باشیم، فقط به این علت که تصور خدا در ذهن همه ما وجود دارد. این استدلالی پیشینی است، استدلالی که نتیجه آن به مشاهده تجربی متکی نیست. این استدلالی منطقی است که از نقطهای انکارناپذیر آغاز و به اثبات وجود خدا منتهی میشود.
در ادامه میتوانید نسبت به دانلود کامل کتاب تاریخچه فلسفه به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لطفا توجه داشته باشید که این تنها نسخه نمونه بوده و برای دسترسی کامل به محتوای کتاب نیاز است آن را خریداری کنید. لینک خرید از منابع معتبر نیز معرفی شده و قابل دسترس است.
دانلود pdf کتاب تاریخچه فلسفهنویسنده | نایجل واربرتون |
ناشر | ققنوس |
شابک | 9786220404750 |
موضوع | فلسفه |
ردهبندی کتاب | فلسفه (فلسفه و روانشناسی) |
زبان نوشتار | فارسی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
چاپ شده در | ایران |
تعداد صفحه | 280 |
کتاب خیلی خوبیه برای منی که تازه میخواستم با فلسفه و فیلسوفان غرب آشنا بشم و نیاز به توضیح اجمالی دربارهٔ هرکدوم داشتم عالی بود مدلش اینجوریه که دربارهٔ هر فیلسوف در حد چند صفحه جهت آشنایی توضیح داده تا اگه همچنان علاقهمند بودین مطالعهٔ بیشتری در رابطه با اون فیلسوف داشته باشین
عالبه پ
جنس و کیفیت چاپ عالیه و این کتاب قطعا چیزی به معلومات آدم اضافه میکنه
خوب
من تعریف این کتاب رو تو نرم افزار گودریز شنیده بودم و قیمت روی جلد 95 تومنه من 76 خریدم و چاپ 1401 هستش
خوب بود