متیو مک کانهی بازیگر خوش چهره و برنده اسکار، کتابی را بعنوان چراغ سبزها در سال 2020 نوشت و منتشر کرد که داستان زندگی وی را به زیبایی در مقابل دید مخاطبانش قرار می‌دهد. او که به هیچ عنوان قصد نصیحت خوانندگانش را ندارد، با جزئیاتی مناسب، موفقیت‌ها و شکست‌هایی را که در دوران زندگی‌اش تجربه کرده است را توصیف می‌نماید و بیان صمیمی و شیوایی که در جملاتش به وضوح قابل مشاهده است، اثر مذکور را به نوشته‌ای دوست داشتنی تبدیل نموده است. ویژگی‌هایی که در مورد چراغ سبزها به آن اشاره نمودیم، باعث شد تا در سال 2020، آمازون، نیویورک تایمز، گاردن و البته سایت‌ها و مجلات دیگر به آن لقب یکی از بهترین کتاب‌ها را بدهند.
زمانی که خط به خط زندگینامه مک کانهی را در چراغ سبزها مورد خوانش قرار می‌دهیم، به نکات مختلفی می‌رسیم که هریک قابل تامل هستند و وقتی که با مثال‌های واقعی نویسنده در زندگی شخصی‌اش همراه می‌گردند، بیشتر و بیشتر قابل لمس می‌گردند و مطالعه‌گر خیلی خوب می‌تواند با آن‌ها ارتباط برقرار کند. از جمله اینکه مولف سعی دارد به همگان بگوید که چطور با دوری از نگرانی‌ها و استرس‌های بی‌مورد و در عین حال با منصف بودن، می‌توان زندگی خوبی داشت و از قسمت‌های مختلف آن برای سرگرمی خود استفاده کرد. همچنین هنگامی که از دوران ازدواج و تاهل خود سخن می‌گوید، از مولفه‌هایی که موجب می‌گردند یک انسان، مرد خوبی باشد، حرف زده و آن را به چک لیستی مبدل می‌سازد که افراد می‌توانند برای تبدیل شدن به یک مرد مناسب از آن استفاده نمایند.
انتخاب نام چراغ سبزها برای کتاب هم به نوبه خودش منطق جالبی دارد. مک کانهی معتقد است که در دوران حیات هر شخص، چراغهای قرمز و زرد مختلفی بر سر راهش قرار دارند که در نهایت به چراغهای سبز تبدیل می‌شوند و البته آنچه را که خود نوشته است را در اصل راهنمایی است که باعث می‌شود چراغ سبز‌های متعددی در زندگی دریافت کرد. به هر حال کتابی که در سال 2020 نامزد جایزه گودریدز در بخش سرگذشت نامه و خاطره‌نویسی بوده است، بدون شک بسیار خواندنی است.
در ادامه می‌توانید نسبت به دانلود کامل کتاب چراغ سبزها به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.
متیو دیوید مک کانهی (Matthew McConaughey) متولد 4 نوامبر سال 1969 در ایالت تگزاس ایالات متحده می‌باشد. پدر وی مالک یک پمپ بنزین و مادرش، مدرس یک مهد کودک بود که از هم جدا شدند و پس از آن چندین بار ازدواج‌های دیگری داشتند. متیو دوران نوجوانی خود را در لانگویو گذراند و در دانشگاه تگزاس، در رشته رادیو-تلویزیون-سینما در مقطع کارشناسی فارغ التحصیل شد. مک کانهی که در دوران دبیرستان سابقه انتخاب به عنوان خوش چهره‌ترین دانش‌آموز را داشت اولین بار در سال 1993 با حضور در فیلم کمدی مات و مبهوت شناخته شد و سپس در فیلم‌هایی همچون: نسل بعدی، زمانی برای کشتن، تماس و اد تی وی حضور پیدا کرد. آشنا شدن با مانکن برزیلی در سال 2006 به نام کامیلا آلوز و تولد سه فرزند دوران تازه‌ای در زندگی‌اش بود و در سال 2013 بابت فیلم باشگاه خریداران دالاس و همچنین در سال 2014 بخاطر حضور در سریال کارآگاه حقیقی جوایز اسکار و منتخب منتقدین تلویزیون را کسب کرد.
علاقمندان به زندگی افراد محبوب دنیای هنر و همچنین اشخاصی که بازیگران هالیوود مخصوصا متیو مک کانهی و آثارش را بسیار می‌پسندند توصیه می‌گردد برای آشنایی بیشتر این افراد و چالش‌هایی که در زندگی‌شان داشته‌اند، چراغ سبزها را موردمطالعه قرار دهند.
کتاب چراغ سبزها در ایران توسط نشر میلکان با ترجمه‌ی اعجاب‌انگیز از سمانه پرهیزکاری در قالب 320 صفحه به چاپ رسیده است. نویسنده محبوب و مشهور اثر، مطالبش را در 8 بخش طبقه‌بندی نموده است و قبل و بعد از بخش‌ها، تحت عناوینی همچون: برای زندگی، چطور به اینجا رسیدم، چراغ سبز چیست و موخره، آنچه که مدنظرش بوده را تکمیل نموده است.
پنجاه سال است که در این زندگی‌ام، چهل‌و‌دو سال است که سعی میکنم معمای آن‌را حل کنم، و سی‌و‌پنج سال است که از سرنخ‌هایی که برای حل آن پیدا میکنم یادداشت برمی‌دارم؛ یادداشت‌هایی درباره‌ی موفقیت‌ها و شکست‌ها، شادی‌ها و غم‌ها، چیزهایی که باعث شگفتی‌ام شده‌اند و چیزهایی که به خنده‌ام انداخته‌اند. سی‌و‌پنج سال فهمیدن، به‌خاطر‌سپردن، تشخیص‌دادن، جمع‌کردن، و نوشتنِ چیزهایی که برایم تکان‌دهنده یا جذاب بوده است. اینکه چطور عادل باشم... چطور استرس کم‌تری داشته باشم... چطور خوش بگذرانم... چطور کم‌تر به آدم‌ها آسیب بزنم... چطور آدم خوبی باشم... چطور چیزی را که می‌خواهم به دست بیاورم... چطور در زندگی به معنا برسم... چطور خودِ واقعی‌ام باشم.
وارد آشپزخانه که شدم، او را دیدم که پشتش به من بود. روی چهارپایه‌ی وسطیِ پشتِ پیشخانِ وسطِ آشپزخانه که گاز هم روی آن بود، نشسته بود. همان پیراهن فیروزه‌ای تن‌اش بود، روی همان شانه‌های کاراملیِ زیبا. حالا او مجلس‌گرم‌کن بود. خدمتکارم پنکیک درست می‌کرد و توی بشقابِ او و دوتا دوستم می‌گذاشت. دوست‌هایم تیشرت تن‌شان نبود و هر دو داشتند همچنان به داستانِ جِلفی می‌خندیدند که "او" یک ساعت پیش تعریف کرده بود.
فقط صدای صحبت‌هاشان شبیه حرف‌زدنِ دوست‌های قدیمی نبود، از نزدیک هم همین‌طور به نظر می‌رسید. اصلاً این‌طور نبود که به خجالت‌زده‌بودن تظاهر کند و نشان بدهد از اینکه امروز اینجا توی خانه‌ی من است، خجالت می‌کشد... یا مثلاً اینکه برای بیرون‌رفتن از خانه‌ای که نمی‌خواست شب را آن‌جا بماند، هیچ عجله‌ای ندارد. نه! هر‌چه بود، فقط وقار بود و اعتمادبه‌نفس و حس شوخ‌طبعی.
شهرت آدم‌ها را تغییر می‌دهد. اما در این مورد، مکان را تغییر داد. دوباره گمنامی‌ام را از دست دادم. حضور من در آن‌جا دیگر منصفانه نبود. نه برای خودم و نه برای همسایه‌هایم. آرامشی که آن‌جا پیدا کرده بودم، از بین رفته بود. همه از تخلیه‌ی خانه ناراضی بودند و اعتراض می‌کردند. دوست نداشتند از آن‌جا بروم، اما چاره‌ای نداشتم. وقت خداحافظی رسیده بود و دیگر از «بعداً می‌بینمت» خبری نبود. من و خانم هاد چمدان‌هامان را بستیم. اجاره‌نامه را فسخ کردیم و دوباره راهی غرب شدیم. هیچ‌کس به‌خاطر کاری که انجام داده به دردسر نمی‌افتد، فقط وقتی به دردسر می‌افتی که مچت رابگیرند. هنر اصلی این است که بتوانی بزنی زیرش! قانون‌شکن‌ها لبه‌ی پرتگاه زندگی نمی‌کنند، آن‌ها همیشه آن وسط مسط‌ها هستند وهمچنان پیش می‌روند.
به پمپ‌بنزین زنگ زدم که بپرسم ماشینِ او را کجا برده‌اند. یک ساعت تا محلِ تحویل‌گرفتنِ خودروی توقیف‌شده از پارکینگِ توقیفی راه بود. اصرار کردم که خودم باید او را برسانم. توی راه یکی از سی‌دی‌های موردعلاقه‌ام را برایش گذاشتم. از کار‌های می‌شکا، هنرمندی با سبک رِگه که خودم آن‌موقع تهیه‌کننده‌ی آلبوم‌اش بودم.
رانندگی کردم. گوش کردیم. دو سه آهنگ پشت‌سر‌هم پخش شد و هیچ‌کدام‌مان حرفی نزدیم. هیچ‌کدام احساس نمی‌کردیم باید چیزی بگوییم. هیچ‌کدام‌مان اضطرابی نداشتیم که وادارمان کند سکوت را بشکنیم. سکوتِ بین‌مان ناراحت‌کننده نبود. فوق‌العاده بود.
به پارکینگ رسیدیم. هر دو آرزو می‌کردیم کاش پارکینگ توی فلوریدا بود. قبل از اینکه از هم جدا شویم از او شماره‌تلفن خواستم. دست کرد توی کیف‌اش و یک تکه کاغذ مچاله بیرون کشید و شماره‌اش را روی آن نوشت.
| نویسنده | متیو مک کانهی |
| مترجم | سمانه پرهیزکاری |
| ناشر | میلکان |
| شابک | 9786222540487 |
| رده‌بندی کتاب | سینما و تئاتر (هنر و سرگرمی) |
| قطع | رقعی |
| نوع جلد | گالینگور |
| تعداد صفحه | 320 |
| وزن | 200 گرم |
کاربر
عالییییی جلدش هم سخته
کاربر
بسیار عالی و خواندنی و با کیفیت چاب وساخت خوب جلدشم مثل نسخه ی اورجینالشه. تشکر از ناشر ، مترجم و فروشنده محترم
کاربر
کلاً من کتاب زندگینامه خیلی دوست دارم و این جزو یکی از قشنگاش بود که حتا پیشنهاد میشه دوبارهم خوانده بشه از نکات خوبش غیر از ترجمه ی بی نقصش ، طراحیه خوده کتابه که درست مثل کتاب اصلی طراحی شده
سید محمد امین مظلومی
جزوه بهترین کتاب هایی که تا حالا خوندم اگه میخوای داستان زندگی این بشر (در عین حال فوق جذاب) با لحن و نگرش خودش رو بخونی جدااا توصیه میکنم اگرم نمخای بازم توصیه میکنم بخونی بعد میفهمی چیه این کتاب تمام
کاربر
دوتا نکته: یک خود محتوای کتاب خیلی قشنگه و از خوندنش لذت بردم. دو. قیمت پشت جلد کتاب ۱۱۷ تومن زده و با ۴۶ تومن تخفیف ۱۱۶ داد. خوشم نیومد از این حرکتشون.
کاربر
کتاب رو تازه تمام کردم. کتاب خوبیه و اینکه آدم از تجربیات و اعتقادات افراد دیگه آگاهی پیدا کنه خوبه. و چیزی که منو جذب کرد ایمان آقای مک کانهی بود! اینکه در یک کشور دموکرات زندگی میکنن و در عین حال که آزادی هایی داشتن و دارن ، ایمان و اعتقاد راسخ خودشون رو حفظ کردن، یکسری مسائل واسشون مهمه که هر یک از ما هم قطعاً به این موارد فکر میکنیم و واسمون مهم و بهش ایمان داریم. تعهد و پایبند بودن بهش در زندگیشون کاملا دیده میشه و همین موضوع خیلی مهم و آموزنده س. نوع انتخابشون و شخصیت طرف مقابلشون واسشون خیلی ارزشمند بنظرم انسانیت و اصالت ارتباطی با مذهب نداره و این در کتاب آقای متیو کاملاً مشخص
دانیال زارع خورمیزی
چاپ و جلدش خوب بود عاشق شدم
آرمان امینی
سلام لطفا تخفیف رو این محصول بزارید
کاربر
دقیقا همین لحظه تمومش کردم ۲۰ صفحه ی اول یکم خسته کننده البته واسه همین کتاب گذاشتم کنار یه هفته ولی بعدش از ادامش خوندم و واقعا نظرم رو جلد کرد از ابتدا قلم متیو مککانهی خیلی خوب بود ولی اتفاق های جالب برام از تقریبا صفحه چهل یا پنجاه شرو شد و کشش داستان برام تعجب آور بود چون اصلا انتظارش رو نداشتم در کل قلم نویسنده واقعا خوب بود و با توجه به اینکه این کتاب خودنوشت ۵۰ سال زندگیش بود اصلا چیزهایی غیر ضروری رو نیاوره بود داخل متن و هر کلمه که نوشته بود کمک می‌کرد به درک شخصیت متیو مک کانهی کتابی بود که واقعا از خوندنش لذت بردم در کل اگر براتون درک زندگی و شخصیت آدمای دیگه جالبه براتون کتاب مناسبیه
احسان نیکبخت
خیلی وقت بود که می خواستم این کتاب رو تهیه کنم ، کاش تخفیف بیشتری داشت تا لذت بیشتری در خرید تجربه می کردم ، خود کتاب بسیار خوبه و مطمینم از خوندنش پشیمون نخواهید شد که هیچ بلکه بسیار لذت خواهید برد. کتابی در مورد زندگی ست. من این ترجمه رو با ترجمه های دیگه هنوز مقایسه نکردم . تخفیف بیشتر نکته شیرین ماجرا خواهد بود. اما نترسید از خریدش
امین شاکر
کتاب در زمینه راه و رسم زندگیه و یه کتاب خوندنی و خوبی هست (البته نه عالی و نمیشه گفت که حتما حتما مطالعه بشه و اگه نخونید چیزای بزرگی رو از دست می دید) و حس و حال خوبی به آدم میده. نویسنده کتاب که بازیگر سرشناسی هستش اومده به نحوه بزرگ شدن و رویدادهای زندگیش پرداخته و از زمان کودکی ش شروع کرده به تعریف کردن تا زمان پدر شدنش. خاطرات خوب و مفیدش رو هم با لحن طنز و کاملا آموزنده به مخاطب بیان می کنه. مطالبش هم یه جورایی حس و حال خوب و معنوی داره، که به نظرم این ویژگی ش متن کتاب رو جذاب و خوندنی کرده. و اینکه نصیحت های خوبی هم می کنه و بعضی از جمله هاش رو باید باور و زندگی کرد چون عالی گفته شدن. به جز این موارد دیگه نمی دونم چی بگم در مورد کتاب. در کل مثل یه رمان می مونه به همراه پیشنهاد هایی برای یه زندگی بهتر.
فهیمه ا
بسته بندی و ظاهر کتاب عالی. ارسال بموقع. تخفیف عالی . تو این دو روز نصف کتاب رو خوندم. لذت‌بخش بود. فقط بخش هایی که نویسنده یکم موضوع رو جدی و فلسفی میکنه( متن داخل کادر با رنگ طوسی کمرنگ) ترجمه قابل فهم و خوبی نداشت و جمله ها کمی گیج کننده میشد. متاسفانه ترجمه دیگه ای نیست یا من ندیدم.اگر بخوایم صحیح تر عنوان کتاب رو ذکر کنیم، چراغهای سبز - green lights - باید می‌بود ولی این عنوان شاید تجاری تر باشه.
کاربر
در رابطه با محتوا فقط میتونم بگم متیو مککانهی ثابت کرد که فقط بازیگر خوبی نیست :) بلکه نویسندگیش بسیار جذاب تر از بازیگریشه.. جنس کتاب و چاپشم عالی بود.
کاربر
کتاب هامو از میخرم چون بسته بندی عالی و تخفیف می خوره قیمتش مناسبه، این کتابو به پیشنهاد یکی از دوستام خریدم که خیلی تعریفشو می کرد
کاربر
میتو به عنوان یکی از بهترین و تاثیر گذارترین بازیگران هالیوود که علاوه برا موفقیت هایی که در بازیگری کسب کرده و مردم جهان را با بازی در فیلم های باشگاه خریداران دلاس .میان ستاره ای .کاراگاه حقیقی شگفت زده کرد در زندگی شخصی خود و از دید جهان بینی و انسان شناسی رشد و پشرفت روحی.معنوی و عرفانی این بازیگر سرشناس و گران قدر جهان را در این کتاب مشاهده میکنیم و امیدوارم که از تجربه جریان زندگی از دید این انسان تاثیر گذار بتوانیم به ارزش های وجودی و معنوی و انسان شناسی خودمان پی ببریم و روزی درجایی . در لحظه ای .در خلوتمان و درسکوت یا در شلوغی و هم همه و غوغای این جهان جای خودمان را در جهان هستی را پیدا کنیم در آخر Alright Alright Alright !
