معرفی و دانلود کتاب روح یک زن اثر ایزابل آلنده رایگان به همراه خلاصه کتاب
- نویسنده: ایزابل آلنده
- مترجم: علی اکبر عبدالرشیدی
- ناشر: نشر نون
- گروه سنی: بزرگسال
- تعداد صفحه: 144
- سال انتشار: 2020 میلادی
- افتخارات: -
ایزابل آلنده در کتاب متفاوتش به نام روح یک زندگی، از زندگی یک زن سرکش میگوید که از کودکی همواره مورد نابرابری جنسیتی قرار گرفته است. زمانی که مادرش به همراه سه فرزند خردسالش توسط همسر خود رها شده و خاطرات تلخی را تجربه کردهاند، او تصمیم گرفت تا حق زنانی همچون مادرش را از یک جامعه مرد سالار بگیرد. شخصیت اصلی داستان اعتقاد دارد از دوران کودکستان، طرفدار حقوق زنان بوده و به عنوان یک فمینیست واقعی، فعالیتهایش را آغاز کرده است.
آلنده که در اصل در کتابش زندگی خود را شرح داده است و باعث شده این اثر در زمره بهترین کتابهای زندگینامه آمازون قرار بگیرد، در سالهای پایانی دهه 1960 به اولین موج فمینیسنم ملحق شده و همواره از آن زمان تاکنون از فعالترین اعضای این جنبش میباشد. درست است که کتاب مذکور، نقدهای تند و تیزی را به جوامع مردسالار داشته است اما نسبت به آینده و نتیجه اقدامات حمایت از حقوق زنان، خوش بین است و از مفاهیم قابل احترامی نظیر زندگی در صلح، امنیت و مورد محبت قرار گرفتن سخن به میان میآورد.
این نکته نیز قابل ذکر است که مؤلف روح یک زن، هنوز قویاً معتقد است که قدرت نمایندگی طیف وسیعی از مدافعین فمینیسم را دارد و به محض آنکه شخصی را به عنوان جایگزین مناسبی برای خود پیدا کند، مشعل راه را به او خواهد سپرد.
در ادامه میتوانید نسبت به دانلود کامل کتاب روح یک زن به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.
ایزابل آنجلیکا آلنده یوندا (Isabel Allende)، نویسنده و روزنامهنگار پرویی است که در 12 اوت سال 1942 در لیما متولد شده است. پس از آنکه پدرش، مادر و خواهرش را رها کرد، به سانتیاگو مهاجرت کردند و با ازدواج دوباره مادر به بولیوی و بیروت، نقل مکان نمودند. آلنده، تحصیلاتش را در یک مدرسه انگلیسی ادامه داد و در 19 سالگی ازدواج کرد. وی نوشتن بصورت حرفهای را با ترجمه مقالاتی برای یک مجله پرطرفدار حقوق زنان، آغاز کرد و با سقوط دولت، مجبور شد به ونزوئلا فرار کرده و 13 سال را در تبعید به سر برد. آلنده که رمانهایش بیشتر در سبک رئالیسم جادویی هستند و پدیده ادبیات آمریکای لاتین مینامندش، آثار گوناگونی را تاکنون از خود بر جا گذاشته است که عبارتند از، زورو، تصویر کهنه، دختر بخت، خانه ارواح، منهای عشق، سرزمین خیالی من، جنگل کوتوله هاو کلبرگی از دریا.
به هواداران حقوق زنان که میخواهند اطلاعات بیشتری درباره آن و پیروانش بدست آورند، پیشنهاد میشود اثر تحسین شده آلنده را مورد خوانش قرار دهند.
روح یک زن اکنون توسط چند انتشارات منتشر گردیده و در اختیار عموم علاقمندان قرار میگیرد. نشر نون با ترجمه علی اکبر عبدالرشیدی در 144 صفحه و نشر برج با عنوان زنان زندگیام در 176 صفحه با ترجمه لیدا صدرالعلمایی.
در همان بچگی، نسبت به «مردسالاری» خشمگینانه معترض شدم. میدیدم که مادرم و خدمتکارهای زنِ خانهها ـ بهعنوان قربانیان «مردسالاری» ـ چه وضعی داشتند. آنها انسانهای مطیع، فرمانبردار و درجهدومی بودند که کسی صدایشان را نمیشنید. نه کسی صدای اعتراض مادرم را به بیاعتناییهای قانون میشنید و نه کسی به صدای اعتراض خدمتکاران فقیر اعتنایی میکرد.
در شیلی، چند روانشناس داشتیم. بهگمانم، روانشناس اطفال هم وجود داشت. اما در آن روزهایی که همه چیز تابع سنتهای پذیرفتهشده بود، کسی به آن روانپزشکان و روانشناسان مراجعه نمیکرد. کسی روانشناسی را قبول نداشت، مگر آنکه باور میکرد دخترش دیوانه شده است. یعنی روانشناسان فقط بهدرد معاینه دیوانههایی میخوردند که امیدی هم به درمانشان نبود. در خانواده من، رسم بود که دیوانه را مخفی میکردند و او را در خفا تر و خشک میکردند. مادرم از ترس اینکه مبادا کار من به جنون بکشد ملتمسانه از من میخواست کمی محتاطتر باشم. یک بار به من گفت: «نمیدانم این فکرها از کجا به ذهن تو رسوخ کردهاند. ممکن است همه خیال کنند زن نیستی.» برای من توضیح نداد که از مرد نبودن من چه منظوری دارد. شاید منظورش همجنسگرا بودن و شاید هم دوجنسه بودن من بود.
خانه مادربزرگ و پدربزرگم در سانتیاگو، در محله پرویدنسیا ـ که آنوقتها منطقه مسکونی بود و الان در دخمههای پرپیچوخمِ ساختمانهای اداری و مغازههاست ـ بزرگ و زشت بود: این خانه یک ساختمان سیمانی بهشکل هیولا بود که سقفهای بلند، چند هواکش، دیوارهایی که براثر دوده بخاری نفتی سیاه شده بودند، پردههای مخمل قرمز و سنگین، مبلمان اسپانیایی که مال یک قرن پیش بودند، پرترههایی وحشتناک از اقوامِ درگذشته، و یک عالم کتاب گردوخاکگرفته داشت. نمای جلوی خانه زیبا و باشکوه بود. شخصی سعی کرده بود به اتاق نشیمن، کتابخانه و اتاق ناهارخوری جلای زیبایی ببخشد. اما این فضاها بهندرت موردِ استفاده قرار میگرفتند. باقیِ خانه قلمروی پادشاهیِ آشفته و بههمریخته مادربزرگم، بچهها (من و برادرانم)، خدمتکاران و دو یا سه سگ که نژاد مشخصی نداشتند، بود. همچنین خانوادهای از گربههای نیمهوحشی بهچشم میخورد که بیاختیار در پشت یخچال تولید مثل میکردند؛ آشپز، بچهگربهها را داخل سطلی از آب در حیاطخلوت غرق میکرد.
وقتی داراییهای مادرم را میبخشیدم، میدانستم آنچه او اندوخته است دیگر ارزشی ندارد. در دنیای امروز، دیگر فرصتی برای تمیز کردن یک فرش زیبای ایرانی، برق انداختن یک ظرف نقره یا شستن یک ظرف کریستال برایمان باقی نمانده است. دیگر جایی برای آویزان کردن یک تابلوِ نقاشی، قرار دادن یک پیانوی بزرگ یا یک مبل قدیمی باارزش در خانههایمان وجود ندارد. از آنهمه داراییهایی که مادرم چون جان دوستشان میداشت فقط چند عکس را حفظ کردهام. تابلویی که از چهرهی ناخوش دوران جوانی خود او در لیما کشیده شده بود و یک سماور روسی را هم نگاه داشتهام. همین حالا در آن سماور چای درست میکنم و به دوستانم تعارف میکنم. تعدادی از دوستان هستند که گروهی به نام خواهران اختلال ابدی تشکیل دادهاند. این گروه بازماندهی لجنهی دیگری است که به لجنهی عابدان موسوم بود. ولی در این گروه دیگر کسی عبادت نمیکند.
نویسنده | ایزابل آلنده |
مترجم | علی اکبر عبدالرشیدی |
ناشر | نون |
شابک | 9786227566277 |
موضوع | زندگی نامه |
ردهبندی کتاب | زندگینامه و بیوگرافی (آثار کلی) |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
نوع کاغذ | بالکی |
زبان نوشتار | فارسی |
چاپ شده در | ایران |
گروه سنی | بزرگسال |
تعداد صفحه | 144 |
وزن | 160 گرم |
عالی جلدش خیلی قشنگه
کتاب عالیه هست موضوع عالی
بسیار کتاب فوق العادهای هست
بسیار عالی بود
جالب بود بد نیست
نویسنده کتاب الیزابت آلنده در مورد خودش نوشته و خوندن اون رو به زنان توصیه میکنم
😍خیلی دوستش داشتم
هر چقدر میتونید کتاب بخونید فرقی نداره چی