معرفی و دانلود کتاب مصائب عشق اثر آلن دوباتن رایگان به همراه خلاصه کتاب

من تبدیل به هیولا شده‌ام

بنا بر دیدگاه ایدئال‌گرایانه نسبت به عشق، رفتار ما با شریک عشقی‌مان باید بهتر از رفتارمان با هر کس دیگری در دنیا باشد. هر چه باشد ما آن قدر این شخص را دوست داشته‌ایم که او را به عنوان شریک‌مان انتخاب کرده‌ایم و بنابراین در روابطمان با او بهترین و دوست‌داشتنی‌ترین وجه شخصیتمان را عیان خواهیم کرد. رفتارمان با او بسیار بهتر از رفتارمان با دوستانمان خواهد بود چراکه دوستانمان را فقط دوست داریم ولی به این شخص عشق می‌ورزیم.

اما واقعیت با سیلی سختی ما را از خواب خوش بیدار می‌کند و ماهیت متفاوتش را نشانمان می‌دهد. واقعیت این است که در جریان عشق و عاشقی ما به تدریج تبدیل به هیولا می‌شویم. آنچه با نگاه واقع‌بینانه به عشق و عاشقی دستگیرمان می‌شود این است که آن قدر که آدمی نسبت به شریک عشقی‌اش نامهربانانه رفتار می‌کند، نسبت به هیچ انسان دیگری در دنیا رفتار نمی‌کند.

علت این رفتار بد چیست؟ اولین علت این است که اینجا پای خیلی چیزها در میان است و کل زندگی ما با این شخص گره خورده است. معاشرت با دوستان نهایتاً به یکی دو شب محدود می‌شود و در رابطه‌مان با آن‌ها سخت‌ترین چالش ممکن است این باشد که کدام رستوران را برای دورهمی انتخاب کنیم، اما در مورد فردی که عاشقش هستیم وضع فرق می‌کند. این شخص در برخی از مهم‌ترین و پیچیده‌ترین ماجراهای زندگی ما دخیل است: ما از این شخص خواسته‌ایم که عشق زندگیمان، بهترین دوستمان، محرم اسرارمان، پرستارمان، مشاور امور مالی‌مان، راننده ماشین‌مان، رفیق درس و مشق‌مان، همراه کارهای اجتماعی‌مان و شریک جنسی‌مان باشد. ما همراه با این شخص خانه و زندگی راه می‌اندازیم، بچه‌دار می‌شویم، امورات مالی خانواده را رتق و فتق می‌کنیم، از والدین سالخورده‌مان پرستاری می‌کنیم، شغل‌مان را سر و سامان می‌دهیم، به تعطیلات می‌رویم و جنبه‌های مختلف هویت جنسی‌مان را کشف می‌کنیم. اگر این موقعیت را به عنوان یک شغل نگاه کنیم، شرح وظایف آن آن قدر متعدد و چنان انرژی‌بر است که هیچ کس در چارچوب استانداردهای رایج بازار مشاغل قادر به اجرای قابل قبول حتی بخشی از آن هم نیست. معشوق خوب کسی است که در عین حال روان‌درمانگر، بهیار، معلم، میزبان، سرآشپز، پرستار و معاشر ما هم باشد. بنابراین به نظر می‌رسد هنگام به شخصی که بهترین‌های دنیا را برایش می‌خواهیم پیشنهاد ازدواج می‌دهیم مجموعه غیرممکنی را از او می‌خواهیم که بسیار نامعقول است.

از طرفی در روابط طولانی‌مدت این پیش‌فرض وجود دارد که قرار نیست وقتی با مشکلی مواجه می‌شویم طرفمان را به راحتی کنار بگذاریم و از مهلکه فرار کنیم. در بسیاری از موقعیت‌های فرساینده با این فکر تسلی می‌یابیم که می‌توان بدون به بار آوردن آسیب‌های زیاد شرایط را مدیریت کرد.