تاریک ترین زندان اثر ایوان اولبراخت

معرفی و دانلود کتاب تاریک ترین زندان اثر ایوان اولبراخت رایگان به همراه خلاصه کتاب

ایوان اولبراخت در کتابش با نام "تاریک‌ترین زندان" داستان زندگی عجیب و غریب شارل ماخ را برای مخاطبانش تعریف می‌کند. ماخ یک کمیسر معروف و قابل احترام است که در شهری کوچک با همسرش، یارمیلا زندگی می‌کند اما با شک و ظن‌هایی که گاه و بیگاه نسبت به شریک زندگی‌اش دارد.

در اصل ماخ دچار اختلال پارانویا است که به همسر زیبا و جوانش بدبین است و در هر مکانی، آن‌هایی که کوچک‌ترین معاشرت با یارمیلا دارند را مورد بررسی قرار می‌دهد. او حتی وسایل همسرش را نیز چک می‌کند و از کوچک‌ترین نظارت‌ها در موردش کوتاه نمی‌آید.

روال به این صورت ادامه پیدا می‌کند تا اینکه در یکی از روزها، تکه سنگی در چشم شارل ماخ فرود می‌آید که پس از مراجعه به پزشکان متوجه می‌شود باید هر دو چشم از حدقه در بیایند.

در چنین شرایط سخت جسمی و روحی، او نگران وفاداری همسرش است چرا که نمی‌تواند او را ببیند و با اینکه به پراگ مهاجرت می‌کنند تا کمی در حال و اوضاعشان بهبود ایجاد کنند، اما همچنان کمیسر به بی‌وفایی یارمیلا احتمال بیشتری می‌دهد.

به عبارت دیگر، تاریک‌ترین زندان از حسادت و عشقی می‌گوید که زندگی مرد داستان را به شدت تحت تاثیر قرار داده و افکارش موجب شده‌اند آب خوش از گلویش پایین نرود. به هر حال، کتاب مذکور کمتر به درونیات یارمیلا پرداخته و قصه را اغلب از زاویه دید ماخ با جزئیاتی جالب و خواندنی در پیشگاه مخاطبانش قرار داده است.

درباره ایوان اولبراخت

ایوان اولبراخت با نام اصلی کامیل زمان، نویسنده، مترجم و روزنامه‌نگار اهل چک بود که در ۶ ژانویه سال ۱۸۸۲ متولد شد. خانواده وی از کوه‌نشینان قدیم و اصیل چک بودند که روح مبارزه علیه نازی‌ها و حمایت از طبقه ستمدیده در میانشان موج می‌زد.

اولبراخت که بیشتر آثارش را به زبان آلمانی می‌نوشت، سرانجام در ۳۰ دسامبر سال ۱۹۵۲ دار فانی را وداع گفت.

کتاب مناسب چه افرادی است؟

به طرفداران داستان‌های روانشناختی توصیه می‌شود در فرصتی مناسب به خوانش اثر مذکور بپردازند.

فهرست مطالب

اثر پیش رو در حال حاضر به همت دو ناشر با این مشخصات در بازار کتاب موجود است: امیرکبیر در ۲۰۲ صفحه با ترجمه محمد قاضی و علمی و فرهنگی در ۲۱۰ صفحه با برگردانی از محمد قاضی.

بریده‌هایی از کتاب

قسمت اعظم برگزیدگان قوم، از جمله کارمندان جوان دولت و اشراف و اعیان شهری و چند تن از بانوان متشخص با دختران پابه‌بخت خود، پشت آن میزهای کوچک نشسته بودند. باقی جمعیت در درون اتاق چوبی دوک‌بازی گرد آمده بودند.

مدتی بود که بازی شروع شده و از قضا بازی هم کلان بود. گلوله‌ها به ضرب بر کف میدان می‌غلتیدند و به دوک‌های چوبین می‌خوردند. بازیکنان می‌خندیدند و بلندبلند صحبت می‌کردند، و در وسط ایشان مهندس، داور بازی، قرار داشت. وی لوح سیاه بزرگی بر سر زانوان خود نهاده بود و اسامی اشخاص را می‌خواند و امتیازهای بازی را می‌نوشت و لبخند مقاومت‌ناپذیر خود را به روی بانوان جوان و زیبا نثار می‌کرد.

مستشار و زنش با همه سلام و تعارف کردند، سپس پیش آقای مهندس رفتند و خواهش کردند که اسمشان را برای بازی ثبت کند. با آنکه دیر آمده بودند، پذیرفته شدند. می‌بایستی بانو یارمیلا با یک سکه‌ی فلورن شیر یا خط کند.

آن دسته‌ای که مستشار ماخ را به یاری گرفت، بازیکن جدید را با شور و شوق و فریادهای حاکی از خرسندی و رضا پذیره شد، در صورتی که دسته‌ی مخالف، بانو یارمیلا را با تعظیم و احترام پذیرفت. بانوان با هو و جنجال به این تبعیض اعتراض کردند.

در بازی‌های کلان هر کس باید مدتی مدید به انتظار رسیدن نوبت خود صبر کند. مستشار ماخ نیز به انتظار نوبت به میان جمعی که در باغ بودند رفت و نشست.

بانو یارمیلا در داخل اتاق چوبی نزد دوست خود، که همسر معاون قاضی شهر بود، به ‌جا ماند. مستشار در میان گروهی از جوانانی که با حدت و حرارت بسیار با هم بحث می‌کردند جا گرفت. وی صندلی خود را طوری گذاشته بود که می‌توانست درون اتاق چوبی دوک‌بازی را تماشا کند که با نور خیره‌کننده‌ای روشن بود.

در ضمن، به بحث جوانان نیز گوش می‌داد. در آن بحث، یکی از دانشجویان علوم که ساکن ده مجاور بود شرکت داشت. این دانشجو عصرهای جمعه برای تفریح به شهر می‌آمد، و چون به‌نظر مستشار چنین آمده بود که چشمان جوان محصل گاه‌گاه نگران بازیکنان، یعنی متوجه جایی می‌شود که زنش ایستاده است، نگاهی حاکی از بغض و کینه به جوان می‌انداخت.

دانلود کتاب تاریک ترین زندان

در ادامه می‌توانید نسبت به دانلود کامل کتاب تاریک ترین زندان به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لطفا توجه داشته باشید که این تنها نسخه نمونه بوده و برای دسترسی کامل به محتوای کتاب نیاز است آن را خریداری کنید. لینک خرید از منابع معتبر نیز معرفی شده و قابل دسترس است.

دانلود pdf کتاب تاریک ترین زندان

مشخصات کتاب تاریک ترین زندان

مشخصات
نویسنده ایوان اولبراخت
مترجم محمد قاضی
شابک 9789640013212
ناشر امیرکبیر
موضوع داستان کوتاه خارجی
قطع رقعی
نوع جلد شومیز
تعداد صفحه 225
تعداد جلد 1
وزن 261 گرم
سایر توضیحات -اثر حاضر نهمین کتاب از مجموعه کتاب‌های رمان‌های بزرگ دنیا می‌باشد.

نظرات کتاب تاریک ترین زندان

  • کاربر کاربر

    واقعاً فوق العاده بود . انقد جذاب و پرکشش هست که میشه بدون وقفه خوند

  • حبیب باغبانان ریحان حبیب باغبانان ریحان

    کنابی است که بدون چون و چرا باید خوند. (من به خاطر طرح جلد قدیم اینو سفاش داده بودم ولی با چاپ جدید برام فرستادن)

  • کاربر کاربر

    بسیار عالی و خوب. بخونید حتما

  • وحید شهیدی زندی وحید شهیدی زندی

    جذاب بود

  • عکس خوانده نمی‌شود

    خرید کتاب تاریک ترین زندان