
معرفی و دانلود کتاب زلیخا چشم هایش را باز می کند اثر گوزل یاخینا رایگان به همراه خلاصه کتاب
- نویسنده: گوزل یاخینا
- مترجم: زینب یونسی
- ناشر: نشر نیلوفر
- گروه سنی: بزرگسال
- تعداد صفحه: 490
- سال انتشار: 2015 میلادی
- افتخارات: -
گوزل یاخینا در کتابش با عنوان "زلیخا چشمهایش را باز میکند" از سرنوشت مادربزرگش به زیبایی هرچه تمامتر سخن گفته است. در واقع داستان برگرفته از زندگی واقعی یک زن است که مانند میلیونها تبعیدی شوروی سابق، به سیبری تبعید شد و مدت ۱۶ سال را در آنجا زندگی کرد. مادربزرگ نویسنده در روزهای بسیار سختی که پشت سر میگذاشت، تصور میکرد روزهای آخر زندگی اش را تجربه میکنم اما واقعیت چیز دیگری بود و او وارد مرحله دیگری از حیاتش شده بود که آبستن حوادث گوناگونی بود.
یاخینا در نوشتهاش یش از آنکه به دگرگونیهای سیاسی و قضاوت در مورد آنها بپردازد، از سرگذشت یک انسان در دوران دشوار حیات بشری صحبت کرده است. بعد زمانی داستان به سال ۱۹۳۰ میرسد که زلیخا به عنوان شخصیت اصلی قصه، با همسرش مرتضی و مادر همسرش در یکی از روستاهای تاتارستان به گذراندن زندگی مشغول است. به قتل رسیدن مرتضی و دخترانی که زلیخا در هنگام تولد آنها را از دست داده است و البته زندگی برده وار در خانه مادر همسرش که به او لقب خون آشام داده است، شرایط را برای او بسیار بغرنج کرده است چارهای جز راز و نیاز کردن با درختان جنگل برای کسب آرامش برای خود نمیبیند.
در این میان که نور امید بسیار کم سو شده است و زلیخا پس از قتل همسرش به اسیری گرفته شده است، ایگناتوف ،قاتل مرتضی،که یک افسر کمونیست است وارد قصه میشود که بر خلاف عقاید و اقدامات گذشتهاش، به زندانیهای اردوگاه اسیران مک میکند و در همین زمانها، رابطه عاشقانهای بین او و زلیخا شکل میگیرد. اینکه در پایان چه اتفاقی رخ میدهد، بی تردید همراهی خواننده با این اثر جذاب را طلب میکند.
گوزل یاخینا (Guzel Yakhina)، نویسنده و فیلمنامه نویس روس است که در ۱ ژوئن سال ۱۹۷۷ در این کشور به دنیا آمده است. اون پدری مهندس و مادری پزشک دارد و تحصیلاتش را در رشته زبانهای خارجی در دانشگاه علوم انسانی و آموزش دولتی تاتار و سپس فیلمنامه نویسی در دانشکده فیلم سینمایی مسکو به اتمام رسانده است. از جمله افتخارات وی میتوان دریافت جایزه اول کتاب بزرگ روسیه در سال ۲۰۱۵ و جایزه یاستایا در سال ۲۰۱۵ اشاره کرد.
طرفداران ادبیات داستانی معاصر به ویژه ادبیات روسیه از مخاطبان اصلی اثر مذکور میباشند.
کتاب پیش رو هم اکنون در بازار کتاب توسط انتشارات نیلو در قالب یک نسخه ۴۹۰ صفحهای به چاپ رسیده و با برگردانی از زینب یونسی در اختیار علاقمندان قرار گرفته است.
وقتش رسیده. خدای بزرگ کمک کن آنچه را میخواهم انجام دهم و کسی هم از خواب بیدار نشود. زلیخا به آرامی یک پای برهنهاش را و بعد آن یکی را بر زمین میگذارد. به اجاق تکیه میدهد و بلند میشود. در طول شب اجاق سرد شده، گرما رفته و سردی کف اتاق پایش را میسوزاند. نمیتواند پاپوشی به پا کند. سروصدا کند کارش تمام است (راه رفتن با کفشهای نمدی بیسروصدا ممکن نیست. حتماً یکی از تختههای کفپوش به جیرجیر میافتد) مهم نیست.»
عفریته.زلیخا پیش خودش او را اینطور صدا میزند. خدای بزرگ نصرت هزار مرتبه شکر که دست کم مادر شوهرش با آنها در یک کلبه زندگی نمیکند. خانه مرتضی جادار است. دو کلبه بزرگ دارد که با یک دالان به هم میرسند. روزی که مرتضی ۴۵ ساله زلیخای ۱۵ ساله را به خانهاش آورده بود، عفریته با اخم و تخت همه اسباب و اثاثیهاش را به آن طرف کشیده بود،دست تنها صندوقهای رنگ و وارنگ، دیگها و ظرفها را به کلبه مهمانسرا برده بود و همه را از آن خود کرده بود. پسرش که آمده بود به او کمک کند فریاد کشیده بود« دست نزن»! و دو ماه تمام را با او حرف نزده بود. از همان سال به سرعت شروع کرد به کور شدن و پس از چندی کر شدن.چند سالی مثل سنگ کور و کر بود در عوض حالا یک ریز حرف میزنه.
هیچکس نمیدانست بود درست چند سال دارد;خودش میگفت ۱۰۰ سال. مرتضی چندی پیش نشست و حساب کرد. مدت درازی سرش در حساب و کتاب تا سرانجام اعلام کرد حق با مادر است.او به راستی تقریباً ۱۰۰ ساله است. او را سر پیری زاییده بود و حالا خود مرتضی پیرمرد بود.
بیشتر وقتها، عفریته زودتر از همه بیدار میشد و با احتیاط گنج پنهان خود را در دالان میگذارد، همان ظرف پیشاب شبانه زیبایش را از جنس چینه شیری رنگ است و دستههایی با گلهای پیچک ظریف آبی دارد و با در رویایی زیبایی بسته میشود(زمانی مرتضی آن را از قازان برایش هدیه آورده بود). زلیخا باید بیدرنگ ظرف با ارزش مادر شوهر را بردارد و بشوید. این اولین وظیفه هر صبح اوست، پیش از آنکه اجاق را روشن کند، خمیر بیندازد و گاو را به گله بسپارد. خواب بماند روزگارش سیاه است.
در ادامه میتوانید نسبت به دانلود کامل کتاب زلیخا چشم هایش را باز می کند به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لطفا توجه داشته باشید که این تنها نسخه نمونه بوده و برای دسترسی کامل به محتوای کتاب نیاز است آن را خریداری کنید. لینک خرید از منابع معتبر نیز معرفی شده و قابل دسترس است.
دانلود pdf کتاب زلیخا چشم هایش را باز می کندنویسنده | گوزل یاخینا |
مترجم | زینب یونسی |
شابک | 9789644487088 |
ناشر | نیلوفر |
موضوع | داستان های روسی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
تعداد صفحه | 490 |
تعداد جلد | 1 |
وزن | 565 گرم |