معرفی و دانلود کتاب بیروت 75 اثر غاده السمان رایگان به همراه خلاصه کتاب
- نویسنده: غاده السمان
- مترجم: سمیه آقاجانی
- ناشر: نشر ماهی
- گروه سنی: بزرگسال
- تعداد صفحه: 144
- سال انتشار: 1977 میلادی
- افتخارات: -
غاده السمان به عنوان اولین اثرش، کتابی با نام بیروت 75 را روانه بازار میکند که در مورد شرایط این شهر و اوضاعی که در ابتدای جنگ داخلی در سال 1975 دارد، به رشته تحریر درآمده است. جنگ داخلی لبنان 15 سال تمام اقشار جامعه را درگیر کرد و بحرانی را در آن پدیدار نمود که حتی پیش از شروع جنگ داخلی، تصور میشد که بر شکاف طبقاتی و تنگ دستی که در بین مردم وجود دارد، افزوده خواهد شد و مواردی همانند تعصبات قبیلهای بر شدت مصائب ساکنان جامعه، میافزود.
غاده السمان، داستانش را با 5 مسافری که در حال عزیمت به سوی بیروت هستند، آغاز میکند، افرادی با آمال و آرزوهای مختلف در ذهن که به خیال خودشان میروند تا به امنیت دست پیدا کنند و نام و نشانی برای خود دست و پا نمایند. غافل از آنکه سرنوشتی تلخ در انتظار آنها است. نویسنده باهوش عرب که اعراب بسیاری، داستانها و رمانهای او را میخوانند، در اصل مدنظرش این بوده که چالشهای موجود پیش پای افرادی که در دنیای معاصر عرب زندگی میکنند را به تصویر بکشد و از آنچه که واقعاً در محیطهای به اصطلاح مدرن اما به واقع، سنتی روی میدهد، پرده بردارد.
از عجایب داستان اینکه نماد غاده السمان، پیش از شروع جنگ، بیروت 75 را نوشته است و بسیاری از منتقدین آن را پیشبینی جنگ میدانند. از دیگر افتخارات رمان مذکور، کسب جایزه فولبرایت است که از به نامترین جوایز علمی جهان میباشد.
در ادامه میتوانید نسبت به دانلود کامل کتاب بیروت 75 به صورت رایگان و با فرمت pdf اقدام کنید. لینک دانلود در قسمت زیرین ویدیو قرار دارد. همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت.
غاده السمان (Ghada al-Samman) نویسنده و ادیب اهل وریه است که در سال 1942 در دمشق به دنیا آمده است و از بنیانگذران شعر نو در ادبیات عرب میباشد و از اقوام دور نزار قبانی شاعر معروف نیز است. فوت مادر در کودکی و حمایت پدر از او باعث شد تا در سنین نوجوانی به نوشتن روی آورد و به صورت حرفهای آن را دنبال کند. رشته تحصیلی غاده، در مقاطع لیسانس، فوق لیسانس و دکترا، ادبیات انگلیسی بود و سپس مشاغلی همچون استاد سخنران و روزنامهنگاری را برگزید که هنوز هم آن را ادامه میدهد. او در حال حاضر در پاریس زندگی میکند و در مجله عربی زبانی در لندن، مطلب مینویسد. از معروفترین آثار وی میتوان: شهروند مطالعه پوش، نوشتههای نیمه متعهد، دادگاه عشق، چشمانت سرنوشت من است، در بیروت دریایی نیست، ماه چهارگوش و شب میلیاردی را نام برد.
به علاقه مندان به ادبیات داستانی بخصوص افرادی که داستانهای تألیف شده توسط نویسندگان عرب را بسیار میپسندند، پیشنهاد میشود بیروت 75 را مورد خوانش قرار دهند.
بیروت 75 در ایران به همت انتشارات مختلف به چاپ رسیده است از جمله: انتشارات ماهی با ترجمه سمیه آقاجانی در 144 صفحه، انتشارات نیماژ در 144 صفحه با برگردانی از محبوبه افشاری و انتشارات افراز در 129 صفحه با ترجمه فائزه جمالی.
آفتاب تند و داغ بود. همه چیز در آن خیابان دمشق له له زنان عرق میریخت. ساختمانها و پیاده روها از هرم گرمایی که از همه چیز برمیخاست تب دار میلرزیدند. صداها نیز سخت سوخته و خاموش بودند. فرح دمی پنداشت همین حالاست که خیابان سراسر از هوش برود. درختان، خودروها، رهگذران، فروشندگان و مردی که جلو گاراژ ایستاده بود و بریده بریده فریاد میزد: «بیروت، بیروت.» دخترکی خوش بر و رو از دروازهی گاراژ گذاشت. فرح پنداشت گونههای دخترک از شنیدن نام بیروت گل انداخته. نکند از داغ گرما سرخ شده؟ (مرد و زن همگی رویای رفتن به بیروت در سر دارند. آری، من تنها نیستم، اما تنها منم که برای فتحش میروم.)
بیروت، بیروت. مرد شکم برآمده داد میزد. انگار شکمش از زور گرما غش کرده بود. «بیروت، بیروت.» نام بیروت را آهنگین بر زبان میآورد، گویی رقصندهای در کاباره نشان مردم میداد.
دخترک خوشبرورو آمد. مادرش با او خداحافظی کرد. زنی بود روگرفته که بینوایی از رخت ولباسش میبارید. پیراهن دختر کوتاه کوتاه بود و پاهای سفید و تپلش بیرونافتاده. فرح با خود گفت: «این هم یک مسافر. سه مسافر دیگر و بعد پیش به سوی بیروت. دیگر تاب چشمبهراهی را ندارم.» احساس کرد تناش با شنیدن نام بیروت میلرزد. انگار این نام مثل زنی برهنه به او چسبیده بود.
سواری یکباره پر شد. سه زن پوشیده روی بر صندلی پشتی نشستند. سراپا سیاه پوشیده بودند و پیش راننده نشسته بود و دختر بغلدستش روی صندلی کنار پنجره. مادر دختر، گریان و بیتاب، با او خداحافظی کرد. دختر، که انگار از دست مادر به تنگ آمده بود، نگاهی به راننده انداخت بلکه زودتر حرکت کند. فرح یاد مادرش افتاد. آه که چقدر از لحظه خداحافظی بدش میآمد، آن دم که واژههای سنگین و چسبناک همچون کندر تفشده بر زبان میآیند. مادرش هیچگاه نمیگریست؛ با دستهای زبرش، که همیشه آغشته به خاک کشتزار بود، چهرهاش را میپوشاند.
نویسنده | غاده السمان |
مترجم | سمیه آقاجانی |
شابک | 9789642092048 |
ناشر | ماهی |
موضوع | رمان خارجی |
قطع | جیبی |
نوع جلد | شومیز |
تعداد صفحه | 144 |
وزن | 97 گرم |
سایر توضیحات | (داستانهای عربی،قرن 20م) |
این کتاب با هوشمندی جنگ داخلی لبنان رو پیشبینی کرده و چالش زن در دنیای عرب مانده بین سنت و مدرنیته رو به تصویر کشیده. اثری که ارزش خواندن داره
پیشنهاد میکنم
خیلی داستان قشنگی داشت
خیلی کتاب خوبیه کیفیت چاپش عالیه
کتاب خوبیه حتما حتما بخرید و بخونید
کتاب باارزشی هست،قیمتش هم خیلی مناسبه
مثل تمام نوشته های غاده السمان،پر از مفهوم و پر محتوا.ترجمه خوبی هم داره.برای من که سوریه و لبنان رو از نزدیک دیدم و با مردمش برخورد داشتم،قابل درک و ملموس بود
داستان بسیار جالبی دارد
داستانش خیلی جالبه، من همیشه ذهنیتم از ادبیات عرب چیز دیگه ای بود که با خوندن این کتاب به کلی دگرگون شد. البته لازم به ذکره که ترجمه کتاب پر از سانسوره...
منو زیاد جذب نکرد. پیشنهاد نمیکنم